زندگی من کجاست

زنده گی، 10 تن از قربانیان خشونت های جنسی در بغلان



یکی از آنان که از افشای هویت اش خود داری کرد به رادیو آزادی گفت:
هفده ساله بود که در یکی از دهکده های دور دست ولایت بغلان مورد تجاوز جنسی دو مرد مسلح قرار گرفت و از همان روز به بعد تیره روزی اش آغاز شد و هیچگاه آرامش را ندید.

این دوشیزه جوان در حالی که رویش را با چادر پوشانیده بود و اشک می ریخت گفت:
با انکه از این حادثه بیش از هشت سال می گذرد ولی هرگز فراموشش نمی شود و چون کابوس وحشتناکی هر لحظه پیش رویش قرار دارد.

او که حالا همه ارزو هایش را برباد رفته می داند می گوید از عروسی با مرد دلخواه اش که او را دوست داشت و نامزدش بود منصرف شده است. زیرا بگفته وی لکه ننگی که بر دامن اش نشسته است حتماً روزی بر زندگی شان سایه می افگند و هر دوی شانرا بدبخت می ساخت.

او می گوید، دختر شاد ، تحصیل کرده و محفل آراء بود ولی حالا از همه چیز ، از همه کس و بیشتر از خودش بیزار است و نمی خواهد حتی با هیچ انسان روبه رو شود زیرا این برایش خیلی زجر آور است که همه به او ببینند و او بر زمین.


همچنین قربانی دیگری ازین تجاوزات جنسی که دختر 27 ساله از شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان است و او نیز از افشای هویت اش خود داری کرد گفت:
آتش آنجای است که می سوزد. دردی را که او می کشد و به سرنوشتی که او اسیر آن شده است کسی دیگری نمی تواند آنرا درک کند زیرا احساس می کند که در نزد همه خیلی حقیر و بی مقدار شده است.

این دختر قبل در یکی از مکاتب ولایت بغلان معلم بود و حالا وظیفه اش را ترک کرده است. او در حالی که گریه مجالش نمیداد افزود:
هوس عروس شدن از سرش رفته و اگر هم بخواهد کسی با او ازدواج نمی کند زیرا او بدنام شده و با دختران مانند او کسی حاضر به ازدواج نمی شود.

این قربانی خشونت های جنسی که پدرش را در جنگ ها از دست داده است با سردادن گریه گفت:
مادر و یگانه خواهر معیوبش بیشتر از او برایش زجر می کشند. زیرا یگانه امید دل و تکیه گاه شان او بود که ویران شد.

بگفته او حتی اعدام این دسته از جنایتکاران درد دختران مانند او را درمان نمی کند جز آنکه بالای خود شان چنین عملی انجام و همه از آن آگاه شوند تا همیشه شرمسار باشند و در همان حالت بمیرند.


محمد عظیم یکتن از متنفذین قومی شهر پلخمری مرکز ولایت بغلان که در مورد زندگی یکی ازین قربانیان تجاوزات جنسی چیزهای میداند می گوید:
« این پسر بچه بعد از آنکه مورد تجاوز جنسی چند مرد قرار گرفت دیگر به یک موجود بیچاره و پریشان که حتی جراات نشستن در محفل را ندارد تبدیل شده است. گوشه گیر، محزون و عقده مند شده و با هیچ کسی نشست و برخاست ندارد. معلوماتی که من دارم او چند باری اقدام به خودکشی کرده ولی مانع اش شده اند. »

وی همچنین با اشاره به یک مورد از عواقب ناگوار اینگونه اعمال می گوید:
« یکی از دوستانم قصه کرد که یک پسری که مورد تجاوز جنسی چند نفر قرار گرفته بود بعد از پنج سال همه شان را در یک مهمانخانه کشت و خود فرار کرد. »

خدیجه یقین رییس امور زنان ولایت بغلان می گوید آلام این دسته از قربانیان تجاوزات جنسی به حدی درد آور است که اگر مداوا یا تسکین نشود منجر به عذاب ابدی و یا هم نابودی شان می گردد:
« این یک حرف روشن است قربانیان تجاوزات جنسی زندگی هولناک ویران شده دارند. همیشه خسته ، افسرده و غمگین اند و دوست ندارند باکسی صحبت داشته باشند. این ها برای نجات از دردی که دارنند بیشتر اقدام به خود کشی می کنند. اگر دختر باشد شوهر نمیابد و اگر زن شوهر دار باشد بیشتر مواجه با طلاق می شود. زندگی شان تلخ و تار است و به همان تلخی می گذرد تا می میرند. »

او مجازات عاملین تجاوزات جنسی را یگانه راه برای تسکین درد این دسته از قربانیان میداند و می گوید اگر این افراد بگونه که لازم است به سزا برسند نه تنها موجب شادی قربانیان آنها بلکه باعث کاهش اینگونه اعمال که زندگی های زیاد را ویران کرده است می گردد.


بشیر احمد غزالی، بغلان
رادیو آزادی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر