زندگی من کجاست

اینجا افغانستان نیست شیرستان است


اینجا افغانستان نیست شیرستان است
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837511571.jpg
شیرهای طالب
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837514764.jpg
شیر سنگی
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837511628.jpg
شیرهای ورزشکار
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837512804.jpg
شیر هنرمند
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837513975.jpg
شیر سفید
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837513098.jpg
شیر منافق
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837514601.jpg
شیر دریایی
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837511507.jpg
شیر کارتونی
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837514526.jpg
شیر شکارچی
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837514273.jpg
شیر بیمار
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837514466.jpg
شیر رام شده
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837512042.jpg
شیر فامیلی
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837512037.jpg
دعوای خانوادگی
http://files.afghanpaper.com/pics/201112/201112231837511002.jpg

افغانستان بعد ازسال 2014 بازهم جولانگاه ناتو !

تمام وعده ها و قول و قرارها و تعهدات بين المللي تا پيش از اين حاكي از خروج كليه نيروهاي خارجي از جمله سربازان امريكايي از افغانستان تا سال 2014 ميلادي بود اما هر قدر ما به سال 2014 نزديك تر ميشويم زمزمه هاي " ماندن " اين نيروها بعد از ضرب الاجل تعيين شده بيشتر و بلند تر به گوش ميخورد .
تنها در هفته جاري سفير امريكا در كابل و وزيردفاع آلمان وهمچنين مقامات كاخ سفيد برخلاف قولهاي گذشته ي شان اعلام كردند كه نيروهاي نظامي كشورهاي مربوطه آنان بعد از سال 2014 نيز در افغانستان باقي ميمانند .
رايان كراكر سفير امريكا در كابل با اعتراف به اينكه بي ثباتي ها در افغانستان افزايش يافته و نيروهاي افغان به تنهايي قادر به مقابله و سركوب شورشيان نميباشند گفت نيروهاي امريكايي مستقر در افغانستان بعد از سال 2014 نيز به حضورخود در اين كشورادامه خواهند داد، بلافاصله پس از اين اظهارات، توماس ديميرير وزير دفاع آلمان نيز از باقي ماندن نيروهاي نظامي آلماني پس از سال 2014 در افغانستان سخن گفت، وي افزود ما در قدم نخست تلاش خواهيم كرد تا سقف نيروهاي خود را تاسال 2014 به 4500 سرباز محدود كنيم ولي به هر حال شرايط افغانستان ايجاب ميكند كه ما بعد از اين سال نيز به حضور نظامي خود در افغانستان ادامه دهيم .
مقامات دركاخ سفيد نيزگفته اند كه تاريخ 2014 براي خروج سربازان امريكايي از افغانستان تاريخ قطعي و تغييرناپذير نيست نيروهاي نظامي امريكا در اين سال خاك افغانستان را ترك نمي كنند . سناتور جان مك كين از حزب جمهوريخواه ميگويد بعد ازسال 2014 نيزدستكم 15 هزار سرباز امريكايي در افغانستان براي نبرد عليه تروريسم باقي خواهند ماند .
هر قدر زمان بيشتر بگذرد و به هرپيمانه كه اوضاع امنيتي در افغانستان وخيم تر شود به همان اندازه ايالات متحده امريكا و كشورهاي اروپايي هم پيمان آن به ماندن در افغانستان وحضور فعال درصحنه هاي پيكار و ستيز در كشور بيشتر پافشاري خواهند كرد .
اگرچه در گذشته نيز گمانه زني هاي كارشناسان حاكي از عدم خروج نيروهاي خارجي از افغانستان تا سال 2014 بود واين تاريخ را يك ضرب الاجل سمبوليك و تبليغاتي ميدانستند اما اكنون با اين اظهارات صريح مقام هاي غربي اين موضوع كه امريكا و هم پيمانانش در ناتو به اين زوديها قصد خروج از افغانستان را ندارند قطعيت يافته وهيچگونه شك و شبهه اي در اين قضيه باقي نمانده است .
حقيقت امرآنست كه امريكا و پاكستان دو كشوريست كه مركزيت كانون هاي جنگ و شرارت در اين دو كشور موقعيت دارد و از اتفاق روزگار و از بد شانسي مردم و حكومت افغانستان هردوتاي اين كشورها در قبال اوضاع و جريانات افغانستان سياستهاي دو پهلو و دوگانه اي را بازي ميكنند . امريكا يك روزسال 2014 را آخرين ضرب الاجل براي خروج تمامي نيروهاي نظامي خود و ناتو از افغانستان تعيين ميكند ولي از جانب ديگر مدعي است كه ماموريت اين نيروها در افغانستان به پايان نرسيده و واشنگتن ناگزيراست قواي نظامي خود را بصورت نامحدود و درازمدت در افغانستان نگه دارد .
كارشناسان افغان معتقد اند كه در صورت پيروزي حزب جمهوريخواه در انتخابات قريب الوقوع رياست جمهوري امريكا اين كشور نه تنها تعداد نيروهاي نظامي خود در افغانستان را تا سقف كنوني نگه خواهد داشت بلكه به احتمال قوي افغانستان يكبار ديگر شاهد دور ديگر از لشكركشي هاي امريكا در اين كشور خواهد بود .
به گفته ي اين كارشناسان خروج نظاميان امريكايي از افغانستان تا سال 2014 افسانه اي بيش نيست زيرا در حاليكه امريكا طي ماههاي اخير به شدت سرگرم پايگاه سازي براي حضور نظامي درازمدت و نامحدود در افغانستان ميباشد چه كسي ميتواند باور كند كه اين كشور تا دوسال ديگر جنگجويان خود را از افغانستان بطور كامل خارج ميكند ؟
پي آمد هاي اين مساله:
نخستين پي آمدي كه از اين مساله متصور است طولاني شدن جنگ و قطورشدن پرونده خشونت در افغانستان است . در حال حاضر حضور اشغالگرانه نيروهاي خارجي به عنوان كفار بيگانه در سرزمين اسلامي براي اكثريت افغانها بسيار تحريك آميز و تحمل ناپذيراست و اين خود به مثابه ي مواد منفلقه ي در حال انفجار در يك خانه دربسته است . هر قدر حضور اين نيروها در افغانستان طولاني ترشود به همان اندازه آتش تروريسم و خشونت نيز در اين كشورشعله ورترخواهد شد .
ازسوي ديگر حضور نامحدود و درازمدت نيروهاي خارجي در افغانستان ضمن اينكه استقلال و حاكميت ملي افغانستان را خدشه دار ميكند روي روابط و مناسبات سياسي افغانستان با كشورهاي منطقه و اسلامي و بيش ازهمه همسايگان افغانستان تاثيرات سوء و ناگواري برجاي ميگذارد .
چه دولت افغانستان بخواهد و چه نخواهد امريكا و انگليس با حضور درازمدت خود درافغانستان در ايجاد آشوب و غايله در كشورهاي همسايه افغانستان نقشه هاي پنهاني خود را عملي خواهند كرد و ازخاك و فضاي افغانستان براي مداخله و فتنه گري در قلمرو جغرافيايي همسايگان استفاده هاي ناجايز و تحريك آميز خواهند كرد چنانكه اخيرا يك فروند طياره بدون سرنشين امريكايي به منظور تجسس و جمع آوري اطلاعات نظامي واستخباراتي از داخل خاك افغانستان وارد فضاي ايران گرديد، اين يك عمل كاملا مداخله گرانه و تحريك آميز از سوي امريكاييها عليه همسايگان است و اين درحاليست كه حامد كرزي رييس جمهورافغانستان بارها گفته است كه حضور نيروهاي خارجي در اين كشور چه قبل از امضاي پيمان استراتژيك با امريكا و چه بعد از آن هيچ تهديدي راعليه كشورهاي منطقه و همسايگان افغانستان متوجه نخواهد ساخت و حكومت افغانستان به هيچ كشور خارجي اجازه نميدهد كه از قلمرو افغانستان عليه منافع ملي و امنيت كشورهاي منطقه و همسايه هاي افغانستان استفاده كند، اكنون معلوم ميشود كه مقامات امريكايي هيچ اهميتي به گفته ها و تعهدات رييس جمهور افغانستان قايل نيستند . آنها جز به اهداف ومنافع غارتگرانه ي خود به چيزديگري نمي انديشند .
نويسنده: عبدالحق نيازي 

موقعیت افغانستان در مخالفت های امریکا و ایران


 گفتگو ● موقعیت افغانستان در مخالفت های امریکا و ایران

 
کابل به روابط نیک با همسایه ها و متحدان بین المللی اش تاکید می کند.
کابل به روابط نیک با همسایه ها و متحدان بین المللی اش تاکید می کند.

امریکا گفته است که به عملیات استخباراتی خود در منطقه ادامه می دهد و ایران نیز از افغانستان خواسته است که مانع پرواز هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی از افغانستان بر فضای ایران شود.

 

این اظهارات که در پی دسترسی ایران به یک هواپیمای بدون سرنشین امریکایی بیان شده اند، نشان دهنده این است که تنش میان ایالات متحده امریکا و ایران، بر افغانستان نیز تاثیر خواهد گذاشت، هرچند حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان گفته است که از خاک افغانستان علیه هیچ کشوری استفاده نمی شود.
آیا تنش میان امریکا و ایران دشواری ای را برای افغانستان خلق می کند؟ داکتر داوود مرادیان، کارشناس روابط بین الملل و استاد دانشگاه، در گفتگویی با دویچه وله در این رابطه سخن می گوید.
داکتر داوود مرادیان، کارشناس روابط بین الملل و استاد دانشگاهداکتر داوود مرادیان، کارشناس روابط بین الملل و استاد دانشگاه
دویچه وله: آقای مرادیان، مقامهای افغانستان تا به حال چندین بار به کشورهای همسایه شان اطمینان داده اند که از خاک افغانستان بر علیه آنها حمله یی صورت نخواهد گرفت، اما اخیراً ایران گفته است که افغانستان به پروازهای هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی علیه آنها اجازه ندهد. این گفته ها به چه مفهوم می تواند باشد؟
مرادیان: در بحث هواپیمای بدون سرنشین امریکایی که در رسانه های ایران روی آن صحبت های زیادی شده است، سوال های زیادی وجود دارد؛ این که ایرانی ها چگونه به این هواپیما دسترسی یافته اند. تا زمانی که به این سوال ها پاسخ داده نشود، امکان این که موضع گیری و صحبت صریحی از طرف افغانستان به وجود آید ممکن نخواهد بود. اما آنچه که برای افغانستان مهم است تمایل و ارادۀ افغانستان به داشتن یک رابطۀ مبتنی بر حسن همجواری با تمام همسایه ها به خصوص جمهوری اسلامی ایران می باشد.
دویچه وله: اما اخیراً آقای لیون پنتا وزیر دفاع امریکا در سفری که به افغانستان داشت، گفت که امریکا به عملیات استخباراتی اش ادامه می دهد. آیا این اظهارات با گفته های آقای کرزی تناقض ندارد که گفته است از خاک افغانستان علیه کشوری استفاده نمی شود؟
مرادیان: فکر نکنم که تناقضی وجود داشته باشد، به این خاطر که در کنار اصل مبارزه با تروریسم که توسط شورای امنیت به رسمیت شناخته شده است، حق دفاع مشروع کشور ها وجود دارد. پس در چارچوب مبارزۀ جهانی با تروریسم و حق دفاع مشروع کشورها می شود که صحبت های وزیر دفاع امریکا را بررسی نمود.
دویچه وله: اما بعضی ها بر این نظر هستند که این صحبت ها باعث کشیدگی میان افغانستان و کشورهای همسایه می شود. در این رابطه نظر شما چیست؟
ایران از افغانستان تقاضا کرده که به امریکا اجازه ندهد از افغانستان برای پرواز هواپیمای بدون سرنشین استفاده کند. ایران از افغانستان تقاضا کرده که به امریکا اجازه ندهد از افغانستان برای پرواز 
هواپیمای بدون سرنشین استفاده کند. مرادیان:
آنچه که برای افغانستان مهم است اصل حسن همجواری با کشورهای همسایه و اصل دفاع مشروع از منافع ملی افغانستان می باشد و انتظاری که افغانستان از کشورهای همسایه دارد این است که آنها هم به این دو اصل وفادار باشند. ما گزارش های زیادی را در سال های اخیر دیدیم و شنیدیم که بر اساس این گزارش ها جریان های تروریستی از طرف بعضی از حلقات جمهوری اسلامی ایران مورد حمایت قرار می گیرند و تا زمانی که این شک و تردید در مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروه های تروریستی مثل طالبان وجود داشته باشد، انتظار تهران از کابل مبنی بر جلوگیری از چنین عملیات ها یک ادعای متضاد خواهد بود.
دویچه وله: با توجه به تنشی که در منطقه وجود دارد، آیا اظهارات اخیر آقای پنتا، وزیر دفاع امریکا مبنی بر ادامۀ فعالیت های استخباراتی باعث ناآرامی در منطقه نمی شود؟
مرادیان: این ادامۀ فعالیت های استخباراتی مستلزم یک تفاهم بین سه کشور است و همان طوری که من قبلاً اشاره کردم اسناد غیرقابل انکاری وجود دارد مبنی بر فعالیت های گروه های تروریستی در خاک جمهوری اسلامی ایران. و این یک فرصت بسیار خوبی خواهد بود هم برای جمهوری اسلامی ایران و هم برای ایالات متحدۀ امریکا که یک تفاهم نسبی در مورد مواضع دو جانبۀ خود در رابطه با افغانستان پیدا کنند. این مساله یک طرفه نیست، همان طوری که دوستان ایرانی ما انتقادها و اعتراضاتی دارند، ایالات متحدۀ امریکا هم نگرانی هایی از بابت حمایت جمهوری اسلامی ایران از گروه های تروریستی دارد.

تحریم بن ۲، اعلام جنگ به ناتو؟


تحریم بن ۲، اعلام جنگ به ناتو؟

 پاکستان همانگونه که اعلام کرده بود در کنفرانس بن 2 شرکت نکرد و این اجلاس با یک غایب بزرگ برگزار شد.

محمدرضا نوروزپورپاکستان همانگونه که اعلام کرده بود در کنفرانس بن 2 شرکت نکرد و این اجلاس با یک غایب بزرگ برگزار شد.
به نظر می رسد که در پاکستان دولتی ها دلشان می خواست در آخرین لحظات به بهانه تماس تلفنی باراک اوباما به آصف علی زرداری بحران پدید امده بر سر کشته شدن 24 نظامی این کشور در حملات نیروهای ناتو به یک پاسگاه مرزی این کشور را حل و فصل کنند و عازم اجلاس شوند، اما مشکل اینجاست که در پاکستان حرف اول را ممکن است دولت بزند اما قطعا این ارتش است که حرف آخر را خواهد زد.
ارتش پاکستان این بار نشان داده است که در رویارویی دست کم دیپلماتیک با آمریکا و اعضای ناتو جدی است و حاضر نیست تن به سازش دهد. از نگاه آنها پاکستان همیشه یک ابزار ارزان قیمت برای رسیدن آمریکا به اهدافش بوده است. ابزاری که آمریکا در بهترین شرایط قیمت آن را با کمکی هشت میلیارد دلاری در سال پرداخت کرده است و همواره با اتکاء به همین موضوع پاکستان را نه به عنوان یک شریک استراتژیک و راهبردی بکله به عنوان مجری گوش به فرمان خود در منطقه نگاه کرده و به حساب آورده است.
بزرگترین توهین و تحقیری که ارتش پاکستان در این مناسبات نا بهنجار متحمل شد به ترور اسامه بن لادن در ابوت آباد باز می گردد. جائیکه آمریکایی ها بدون اطلاع پاکستانی ها دست به یک عملیات نظامی مخفیانه زدند و تا زمانیکه به گفته خودشان بزرگترین تروریست جهان را از پای در نیاوردند اسلام آباد را در جریان امر قرار ندادند.
حیثیت ارتش به طور واضح و علنی در این عملیات لکه دار شد و این داغی شد بر دل ژنرال هایی که وجود احساسات دینی و ضد آمریکایی تلفیقی از افراطی گرایی و ملی گرایی مبتنی بر ضدیت با امپریالیسم را در ارتش این کشور پدید آورده است.
باید به همه این ها اعتراضات چندین ساله مردم پاکستان را که شدیدا از عملیات های بدون وقفه هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در مناطق مرزی عصبانی بودند را نیز اضافه کرد.
در این بین مطبوعات پاکستان که از نظر تعداد و تیراژ به خوبی رشد یافته و جزء معدود کشورهای اسیایی از این منظر اند، سال هاست که ارتش را به کوتاهی در تامین منافع مردم پاکستان متهم کرده و غیرت دینی و حمیت ملی آنها را به خاطر سکوتشان درباره کشته شدن مردم بیگناه این کشور در اثر حملات هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا زیر سوال برده اند.
از نگاه تاریخی نیز مردم و دولت پاکستان خود را ابزار اصلی آمریکا در مبارزه با کمونیسم و نفوذ شوروی سابق در افغانستان می یابند. هرچه آنها به گذشته نگاه می کنند چیزی که بتواند به آنها فخر و شرفی اعطا کند نمی یابند جز اینکه آمریکا و انگلیس از آنها بهره کشیده و با آنها مانند غلامی زر خرید رفتار کرده اند. در یک کلام گویی کشتار 24 سرباز پاکستانی در حملات نیروهای ناتو به رهبری آمریکا سوزنی بود بر دمل چرکین عقده های سرباز نکرده پاکستان از غرب.
مردم پاکستان به شدت از تصمیم ارتش و دولت این کشور در تحریم کنفرانس بن 2، بستن مسیر ارسال تجهیزات و کمک های نظامی و غیر نظامی ناتو به افغانستان و دستور تخلیه پایگاه شمسی آمریکا در این کشور استقبال کرده اند و حمایت خود را از این غیرت ملی و تعصب دینی نشان داده اند.
ژنرال های ارتش قسم خورده اند که نگذارند خون بیگناهانی که در اثر جنایت ناتو بر زمین ریخته هدر برود و دولت نیز این بار به گفته برخی از تحلیلگران اگر حتی در باطن راضی به همراهی با ارتشی ها نباشد در ظاهر چاره ای جز همگامی ندارد.
اما آیا همه چیز در همین حد باقی خواهد ماند؟
غربی ها دوست دارند پاسخ به این سوال مثبت باشد تا بتوانند با چند عذر خواهی و افزایش مقطعی کمک های مالی و یا اعطای چند امتیاز به دیپلمات ها و ژنرال ها قضیه را تمام کنند.
اما تجربه و عقل سلیم پاسخ دیگری به این سوال می دهد. غربی ها به خوبی می دانند که پاکستان از توان عملیاتی بسیار بالایی در افغانستان برخوردار است و اگر نتوانند به اندازه کافی در برابر اسلام اباد عصبانی، تمهیدات لازم را اتخاذ کنند، جان نظامیانشان در این کشور را روی میز قمار با آی اس آی و ارتش پاکستان خواهند باخت.
از این منظر تحریم کنفرانس بن 2 از سوی پاکستان می تواند به مثابه اعلام جنگ به همه نیروهای خارجی حاضر در افغانستان باشد . به این معنی که دیگر کسی نباید از پاکستان توقع کمک داشته باشد و وقتی قرار است دیگر پاکستان کمک نکند اولین نتیجه آن دست برداشتن از تشویق طالبان به دوری جستن از خشونت خواهد بود.
به طور یقین اگر در روزها و هفته های آتی غربی ها نتوانند پاکستان را به نرمش در برابر موضع تندی که اتخاذ کرده وادار کنند شاهد افزایش خشونت ها در افغانستان خواهیم بود که قربانیان آن فارغ از مسئولان دولتی و مردم بیگناه افغانستان، نیروهای نظامی ناتو را نیز شامل خواهند شد. 

بخش هایی از اعلامیه کنفرانس بین المللی افغانستان در بن


 بخش هایی از اعلامیه کنفرانس بین المللی افغانستان در بن

 
در این کنفرانس وزیران خارجه و نمایندگان 85 کشور جهان شرکت داشتند.
در این کنفرانس وزیران خارجه و نمایندگان 85 کشور جهان شرکت داشتند.

کنفرانس بین المللی افغانستان در بن، با تعهد دو جانبه میان افغانستان و جامعه بین المللی پایان یافت. افغانستان نیز تعهد کرده است که در مبارزه با فساد و تقویت حاکمیت قانون، تلاش های بیشتری به خرج می دهد.

 

کنفرانس بن که با اشتراک وزیران خارجه و دیپلومات های 85 کشور و 15 سازمان بین المللی برگزار شد، با اعلامیه یی در شش بخش و 33 ماده تحت عنوان «افغانستان و جامعه بین المللی: از انتقال به دهه تحول» پایان یافت. در مقدمه این اعلامیه گفته شده است که افغانستان و جامعه بین المللی ده سال بعد از کنفرانس پترزبرگ، تعهدات متقابل خود را برای ثبات، و آینده دموکراتیک و سعادتمند مردم افغانستان بیان کردند. در این نوشته، بخش هایی از متن اعلامیه کنفرانس نشر می شود.
براساس این اعلامیه، «جامعه بین المللی و افغانستان به طور جدی خود را وقف تعمیق و توسعه مشارکت استراتژیک شان از دوره انتقال به دهه تحول بین سال های 2015 تا 2025 کردند. با تاکید مجدد بر تعهدات مان به ترتیبی که در اعلامیه مشترک لندن در سال 2010  و پروسه کابل آمده است، این تجدید مشارکت بین افغانستان و جامعه بین المللی ایجاب تعهدات متقابل استوار را در ساحه حکومتداری، امنیتی، روند صلح، توسعه اقتصادی واجتماعی و همکاری های منطقه یی می کند».
حکومتداری
در این اعلامیه افغانستان مجدداً تاکید کرده است که در آینده نظام سیاسی اش به بازتاب یک جامعه کثرت گرا ادامه می دهد که بر مبنای قانون اساسی افغانستان استوار می باشد. «مردم افغانستان به ایجاد یک جامعه باثبات، دموکراتیک، بر مبنای حاکمیت قانون به ترتیبی ادامه می دهند که حقوق بشر و آزادی های اساسی شهروندانش، به شمول برابری مرد و زن مطابق به قانون اساسی تضمین شود. افغانستان مجدداً تعهد خود را به اجرای همه مکلفیت های بین المللی اش در قبال حقوق بشر اعلام می دارد. با اعتراف به این که این راه افغانستان درس های خاص خودش را برای آموختن دارد، جامعه بین المللی کاملاً از چنین بینشی حمایت می کند و تعهد می کند که پیشرفت افغانستان را در این جهت کاملاً حمایت کند».
کنفرانس به میزبانی آلمان و تحت ریاست افغانستان برگزار شد. کنفرانس به میزبانی آلمان و تحت ریاست افغانستان برگزار شد. 
اعضای کنفرانس بن در اعلامیه تاکید کرده اند: «ما می دانیم که ایجاد یک جامعه دموکراتیک قبل از همه  مستلزم توانمند سازی اقتدار مشروع و موثر غیرنظامی (ملکی) است که در یک حکومت منتخب و دموکراتیک تجسم می یابد و اجراآتش را به طور قوی و شفاف از طریق نهادهای کارساز انجام می دهد. با وجود دست آوردهای چشمگیر، افغانستان نیاز به ادامهء کارش برای تحکیم نهادهای دولتی و بهبود بخشیدن حکومتداری در سرتاسر کشور، به شمول تطبیق اصلاحات در بخش خدمات ملکی و تحکیم ارتباط بین اصلاحات قضایی و توسعه نهادهای امنیتی، منجمله نیروی پولیس ملکی موثر دارد. تحکیم و اصلاح پروسه انتخابات افغانستان یک گام کلیدی به جلو برای دموکراتیک سازی کشور می باشد. نهادهای حکومتی افغانستان در همه سطوح باید پاسخگویی اش را به نیازهای مدنی و اقتصادی مردم افغانستان افزایش دهد و خدمات کلیدی را به آنها عرضه کند. در این ارتباط حفاظت از مردم غیرنظامی (ملکی ها)، تقویت حاکمیت قانون و مبارزه علیه فساد در همه اشکال آن اولویت های کلیدی باقی می مانند. ما این برنامه عملی ( اجندا) را مطابق به تعهدات مان چنان که در پروسه کابل تذکار یافته است و مطابق به اصل حسابدهی متقابل، به جلو می بریم.»
در اعلامیه کنفرانس بن، بر حمایت دوامدار از نیروهای امنیتی افغانستان و ضرورت ادامه آن بعد از سال 2014 تاکید شده است. «برای کمک به نیروهای امنیتی افغانستان، جامعه بین المللی قویاً متعهد می گردد که از آموزش و تجهیز، تمویل و توسعه ظریفت های آن بعد از پایان دوره انتقال حمایت کند. ( جامعه بین المللی) قصدش را برای ادامه کمک جهت تمویل آن ها (نیروهای امنیتی افغانستان) با درک این نکته اعلام می دارد که  در طول سال های آینده، این سهم با توجه به نیازها و افزایش ظرفیت تولید عواید داخلی  افغانستان، به تدریج کاهش خواهد یافت. در ارتباط به این مطلب، ما در نظر داریم تا یک بینش روشن و برنامه مالی متناسب برای نیروهای امنیتی افغانستان را مشخص گردانیم که پیش از اجلاس آینده سران ناتو در ماه می 2012 در شیکاگو تدوین گردد.»
اعضای کنفرانس بن تاکید کرده اند که تروریسم خطر عمده برای امنیت و ثبات افغانستان است و نیز تروریسم امنیت و صلح منطقه و جهان را تهدید می کند. «در این ارتباط ما ابعاد منطقه یی تروریسم و افراط گرایی، به شمول پناهگاه های محفوظ تروریست ها را تصدیق می کنیم، و بر ضرورت همکاری های صادقانه و نتیجه بخش منطقه یی در جهت منطقه ای فارغ از تروریسم و به منظور برقراری امنیت در افغانستان و دفاع از امنیت مشترک مان علیه خطر تروریسم، تاکید می کنیم. ما تصمیم مشترک مان را که هرگز اجازه ندهیم افغانستان یک بار دیگر پناهگاه تروریسم بین المللی گردد، یک بار دیگر تکرار می کنیم.»
همچنان در اعلامیه کنفرانس بن، تولید و قاچاق مواد مخدر نیز به عنوان خطر نهایت جدی برای امنیت افغانستان و ثبات بین المللی عنوان شده است. «افغانستان و جامعه بین المللی با قبول مسوولیت های مشترک شان، تصمیم خود را برای مقابله با آن، به نحو فراگیر، به شمول نابود ساختن کشتزارها و ممنوعیت کشت آن، تقویت کشت بدیل، تهدید مواد مخدر غیرقانونی به شمول متصدیان مواد مخدر که زیان و رنج گسترده را موجب می شوند، یک بار دیگر تکرار می کنند.  ما قبول می کنیم که معضله مواد مخدر یک چالش جهانی است که همچنان مستلزم پرداختن به جنبه تقاضای آن نیز می باشد.»   
پیشرفت مصالحه
«ما به نیاز به حل سیاسی برای رسیدن به صلح و امنیت در افغانستان تاکید می کنیم. برای تامین امنیت پایدار، برعلاوه ایجاد ظرفیت دفاعی خود افغانستان، یک پروسه سیاسی ضروری است، که در آن مذاکره و آشتی عناصر اصلی را تشکیل می دهند. علاوه برآن، پروسه ادغام مجدد به جامعه، راه را برای احیای مجدد جامعه ی بعد از منازعه (جنگ) افغانستان، از طریق بهبود بخشیدن امنیت، انکشاف جماعات و اداره محلی فراهم می سازد.»
حدود صد هیات از سراسر جهان، به ادامه کمک ها به افغانستان موافقت کردند. حدود صد 

هیات از سراسر جهان، به ادامه کمک ها به افغانستان موافقت کردند.
با درنظرداشت قطع نامه سازمان ملل متحد، جامعه بین المللی با افغانستان موافق است که برنامه صلح و مصالحه و نتایج آن، باید براساس اصول زیر باشد: تحت رهبری افغانستان باشد، جامع باشد و از منافع مشروع همه مردم افغانستان نمایندگی کند، بدون در نظر گیری جنسیت و وضعیت اجتماعی آنها.
برنامه مصالحه باید شامل موارد زیر باشد: تصدیق کننده حق حاکمیت، ثبات و افغانستان متحد، دست برداشتن از خشونت، قطع رابطه با تروریسم جهانی، احترام به قانون اساسی افغانستان به شمول ماده های حقوق بشری آن و به خصوص حقوق زنان.منطقه باید از روند صلح و نتایج آن حمایت کند. نتایج روند صلحی که با احترام به این اصول به دست آید، از حمایت کامل جامعه بین المللی برخوردار است.»
توسعه اقتصادی و اجتماعی
«جامعه بین المللی در هدف افغانستان برای اتکا به خود، و رسیدن به رفاه از طریق منابع انسانی و ظرفیت های بالقوه اش، در جهت رشد پایدار و منصفانه، و بهبود سطح زندگی موافق است، و از استراتژی انتقال حکومت افغانستان، چنان که در سند "به سوی یک افغانستان خودکفا" مندرج است، استقبال می کند. در رفتن از استراتژی باثبات سازی به استراتژی همکاری دراز مدت توسعه یی، جامعه بین المللی به حمایت اش از افغانستان، به شمول حمایت در ساحات حاکمیت قانون، اداره عامه، تعلیم و تربیت، صحت، زراعت، انرژی، توسعه زیرساخت ها و ایجاد مشغله و کار، در انطباق به اولویت های حکومت افغانستان چنان که در اولویت های چهارچوب برنامه اولویت ملی در پروسه کابل مندرج است، ادامه می دهد.»
«همان طوری که اولویت های مطرح شده توسط حکومت افغانستان، دربر گیرنده اصلاحات و تعهدات حکومت افغانستان در پروسه کابل می باشد، که شامل تحکیم شفافیت و سیستم مدیریت مالی دولتی پاسخگو است، که ظرفیت اجرایی بودجه را بهبود می بخشد، شرکای حکومت افغانستان مجدداً تعهد می کنند که بر حسب اهداف حداقل مشخص شده در لندن و کابل، کمک های بین المللی را با اولویت های افغانستان انطباق داده و سهم فزاینده کمک های توسعه یی را از طریق بودجه حکومت کارسازی کنند. ما قصد حکومت جاپان را که میزبان یک کنفرانس وزرا در توکیو در جولای 2012 باشد، که برعلاوه همآهنگی کمک های اقتصادی بین المللی را در جریان دوره انتقال و استراتژی افغانستان را برای توسعه پایدار، به شمول موثریت کمک ها و همکاری های اقتصادی منطقه یی در نظر گیرد، شادباش می گوییم.»
«همین که روند انتقال وسیع تر گردد، ما خطرات اقتصادی ای را که بانک جهانی و صندوق بین المللی پول تشخیص کرده اند، به شمول تاثیر اقتصادی ای که ارتباط با کاهش حضور نظامی بین المللی دارد، قبول داریم. ما قصد داریم که این تاثیر را تعدیل کنیم، از جمله با افزایش موثریت کمک ها در انطباق با پروسه کابل. جامعه بین المللی با این نگرانی افغانستان شریک است که همچنان  یک استراتژی با درنظر گرفتن تاثیرات کوتاه مدت انتقال، رسیدن به اهداف اقتصاد بازار پایدار را در انطباق با نیازهای اجتماعی مردم باید تسهیل کند.»
«تلاش های مشدد بین المللی در افغانستان در ده سال گذشته بیانگر جد و جهدهای منحصر به فردی است. تعهد جامعه بین المللی به افغانستان و نقش اش در امنیت بین المللی فراتر از دوره انتقال ادامه می بابد. انتقال، حضور بین المللی را کاهش می دهد و نیازمندیه ای مالی ای با آن همراه است. ما قبول می کنیم که حکومت افغانستان نیازمندی های مالی، خاص، چشمگیر و متداوم می داشته باشد که با عواید داخلی در جریان سال های انتقال بدان پاسخ گفته نمی تواند. از این رو در جریان دههء تحول جامعه بین المللی تعهد می کند که حمایت مالی را  در انطباق با پروسه کابل، به سوی توسعه اقتصادی افغانستان و مخارج مربوط به امور امنیتی جهت دهد. به افغانستان در قسمت کمبود متداوم بودجه اش کمک کند، تا دست آوردهای دهه گذشته را حفظ کند، انتقال را برگشت ناپذیر گرداند و خودکفا گردد.»
هیات سازمان ملل متحد را بان کی مون، دبیرکل این سازمان ریاست می کرد. هیات سازمان ملل متحد را بان کی مون، دبیرکل این سازمان ریاست می کرد. 
«رشد اقتصادی درازمدت افغانستان، قبل از همه وابسته به توسعه سکتور تولیدی اش، عمدتاً زراعت و معادن می باشد. جامعه بین المللی تعهد می کند که توسعه مبتنی بر زراعت معطوف به صادرات را در جهت رسیدن به امنیت غذایی، کاهش فقر و ایجاد مشغله و کار گسترده در کشتزارهای بزرگ، و در جهت توسعه ظرفیت تولید عواید داخلی حکومت، حمایت می کند. در ارتباط با معادن، ما علاقه مندی فزاینده سرمایه گذاران بین المللی را در ثروت های معدنی افغانستان شادباش می گوییم، اما روی نیاز به یک چهارچوب تنظیم کننده که تضمین کند،  ثروت های معدنی مستقیماً به مردم افغانستان سود می رسانند، تاکید می کنیم. جامعه بین المللی از تلاش های افغانستان برای  تدوین یک رژیم تنظیم کننده شفاف که در انطباق با بهترین عملکردهای بین المللی برای جمع آوری و مدیرت منابع دولتی باشد، و از محیط زیست حراست کند، حمایت می کند.»      
همکاری های منطقه یی
«ما معتقدیم که افغانستان باثبات و مرفه را فقط در یک منطقه باثبات و مرفه دیده می توانیم... ما دیدگاه افغانستان را در ایجاد مناسبات قوی و پایدار دو جانبه و چندین جانبه با همسایگان دور و نزدیک آن تایید می کنیم. چنین روابط  بایست مداخله خارجی را خاتمه داده، پرنسیپ های روابط همسایگی نیک، عدم مداخله، حاکمیت ملی و ادغام بیشتر اقتصادی افغانستان را در منطقه مجدداً تامین کند.»
اعلامیه همچنان حمایت جامعه بین المللی از تصامیم کنفرانس بین المللی استانبول را که بر همکاری های منطقه یی تاکید کرده بود، اعلام کرده است.
راه پیش رو
اعلامیه حاکی است که تا سال 2014 میلادی روند انتقال مسوولیت های امنیتی به نیروهای افغانستان تکمیل می شود و این روند باید یک دهه تحول را در پی داشته باشد. در دهه تحول، افغانستان از طریق تقویت دولت پایدار و کاملاً کارساز، حاکمیت خود را برای خدمت به مردم خود مستحکم می کند.
«این دهه تحول شاهد ظهور پارادایم (سرمشق) جدید در مشارکت میان افغانستان و جامعه بین المللی خواهد بود، که به موجب آن، دولت مستقل افغانستان با جامعه بین المللی در تامین آینده اش و ادامه این مساله که یک عامل مثبت در صلح و ثبات در منطقه باشد، متعهد است.»
«جامعه بین المللی و افغانستان تعهد استوار دو جانبه می کنند تا با روحیه مشارکت به کار با همدیگر ادامه دهند. افغانستان تعهدات خود به ادامه پیشرفت در حکومت داری را تکرار می کند، همزمان جامعه بین الملل به تعهدش با افغانستان تا سال 2014 و بعد از آن، متعهد است».   

كنفرانس بن,کرزی ترس از منزوی شدن!!!!


مركل :
هدف ما ايجاد افغانستان باثبات است
 در حالي كه سه روز بيشتر به برگزاري كنفرانس بن در آلمان باقي نمانده است، آنگلا مركل صدراعظم آلمان خواستارمذاكره با برخي از گروه‌هاي طالبان شد.
آنگلا مركل، صدراعظم آلمان با اشاره به كنفرانس بن كه با هدف بررسي مسائل فعلي و آتي افغانستان دوشنبه پنجم  دسامبربرگزار مي‌شود به روزنامه "گنرال-آنتسايگر" چاپ بن گفت: افغانستان قبل از هر چيز ديگري به آشتي، صلح و برادري سياسي در داخل نيازمند است؛ اين كشور علاوه بر اين بايد بتواند همكاري‌هاي سازنده‌اي را با كشورهاي همسايه‌اش شكل دهد.
صدراعظم آلمان افزود: البته شرط پذيرش برخي گروه‌هاي طالبان اين است كه اين گروه‌ها روابط خود را با القاعده قطع كرده و خشونت را كنار بگذارند.
اين مقام آلماني همچنين با اشاره به تصميم پاكستان براي عدم شركت در كنفرانس آتي بن نيز گفت: ما همه تلاش خود را انجام خواهيم داد كه پاكستان در آينده افغانستان شريك باشد.
صدراعظم آلمان در ادامه و در خصوص آينده افغانستان بعد از خروج نيروهاي غرب گفت: نبايد اشتباهات گذشته را تكرار كرد و بعد از خروج از افغانستان، آينده اين كشور را به حال خود رها كرد.
وي گفت: از اين رو بسيار مهم است كه حتي بعد از سال 2014 نيز اعطاي كمك‌هاي غيرنظامي خود را به افغانستان، همچون آموزش سربازان و پليس‌هاي افغان ادامه دهيم.
مركل گفت: هدف ايجاد يك افغانستان باثبات است، گرچه ممكن است كه اين مساله با تصورات غرب در خصوص دموكراسي يكسان نباشد.
صدراعظم آلمان در ادامه افزود: هدف كنفرانس بن، تقويت افغانستان در مرحله واگذاري قدرت به اين كشور است.
صدراعظم آلمان همچنين ادامه حضور نيروهاي كشورش در افغانستان را بعد از سال 2014 منتفي ندانست.
در آستانه برگزاري كنفرانس افغانستان،‌ افشاي برخي از اسناد محرمانه حاكي از آن است كه حامد كرزاي، رييس‌جمهوري افغانستان كنفرانس بن را نه به عنوان يك فرصت، بلكه يك تهديد براي خود مي‌داند.
در اين اسناد همچنين آمده است كه ارتش آلمان و نظاميان آمريكايي روند تحولات افغانستان را بعد از خروج نيروهاي غرب از اين كشور،"منفي" ارزيابي كرده‌اند.
در يكي از اسناد فوق محرمانه انتشار يافته آمده است كه كرزاي به ويژه معتقد است كه برگزاري اين كنفرانس از قدرتش كاسته و وي را منزوي مي كند.
در بخش ديگري از اين اسناد آمده است كه برخي از نيروهاي نظامي حاضر در افغانستان معتقدند كه افغانستان بعد از سال 2014، بار ديگر به محل تجمع افراطيون تبديل مي‌شود. 

افغان کش ها به بهشت نمیرن!!!!!!فیلم+عکس18



سه تن از همکاران آقای کالوین گیبز به جرم شان مبنی بر کشتن غیر نظامیان در قندهار، اعتراف کردند
یک دادگاه نظامی در آمریکا یک گروهبان آمریکایی را به دلیل کشتن سه غیر نظامی در افغانستان به حبس ابد محکوم کرد.
این مرد که کالوین گیبز نام دارد، بخش هایی از اجساد کشته شدگان را به عنوان یادگاری با خود نگهداشته بود.
او گفته است نگهداری اجساد این کشته شدگان برای او مانند نگهداری شاخ گوزنی بود که پس از شکار نگه می‌دارند.
آقای گیبز بلندپایه ترین فرد در میان پنج سربازی است که سال گذشته به قتل عمد سه غیر نظامی در ولایت قندهار در جنوب افغانستان متهم شدند.
این سربازان آمریکایی بعد از کشتن غیر نظامیان برای اینکه نشان دهند که کشته شدگان مسلح بوده اند، سلاح های خود را در کنار اجساد قربانیان رها کردند.
سه تن از سربازان به جرم خود مبنی بر کشتن غیر نظامیان، اعتراف کردند و دو تن دیگر از آنها علیه گیبز شهادت دادند.
آنها در دادگاه گفتند که گیبز افغانها را وحشی می دانست.
قاضی همچنین گفته است که کالوین گیبز باید دست کم هشت سال از محکومیت خود را در زندان سپری کند و پس از آن ممکن است بتواند به قید وثیقه آزاد شود.
در همین حال وکیل مدافع آقای گیبز گفته است که همکاران او دست به یکی کرده اند تا با شهادت علیه او جرم خود را سبک تر کنند.
محاکمه آقای گیبز و همکارانش از معدود مواردی است که در ده سال حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، اتفاق می افتد.
آنچه این مورد را استثنا می کند، این است که کالوین گیبز و همکارانش مرتکب قتل عمد غیر نظامیان شده اند.
اما حملات هوایی و عملیات نیروهای خارجی در افغانستان نیز در مواردی، تلفات غیر نظامیان را به دنبال داشته است.
فرماندهان ناتو و ائتلاف همواره گفته اند که سعی می کنند در عملیات و بمباران مواضع شورشیان، با دقت بیشتری عمل کنند تا از تلفات غیر نظامیان جلو گیری شود.
فرماندهان ناتو می گویند، طالبان در اکثر موارد سعی می کنند از غیرنظامیان به عنوان سپر انسانی استفاده کنند.
سازمان ملل متحد و شماری از سازمان های مدافع حقوق بشر نیز در گزارشهایی که منتشر کرده اند، استفاده طالبان از غیر نظامیان به عنوان سپر انسانی را تائید کرده‌اند.
دولت افغانستان اما همیشه تاکید کرده است که ناتو و ائتلاف نیز باید با دقت بیشتری عمل کنند.
http://www.rollingstone.com/politics/news/the-kill-team-20110327

رهبران افغان از واقعیت دور هستند


 جنرال برکنار شده امریکایی: رهبران افغان از واقعیت دور هستند

 
عکس: آرشیو
عکس: آرشیو

یک جنرال ارشد امریکایی تحت رهبری ناتو در افغانستان روز جمعه به خاطر آنچه "اظهارات علنی نامناسب" خوانده شده، از سمتش بر کنار شد. این جنرال ارشد امریکایی از رهبران افغانستان شدیدا انتقاد کرده است.

 

جنرال جان آلن، فرمانده نیروهای بین المللی تحت رهبری ناتو در افغانستان جنرال پیتر فولر را بیدرنگ پس از آن از وظیفه اش سبکدوش کرد که وی در مورد رهبران افغانستان اظهار نظر کرد.
فولر روز پنجشنبه، 12 عقرب / 3 نوامبر، در مصاحبه یی با وبسایت "پولیتیکو" گفت که مقام های افغان "از واقعیت دور هستند" و حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان "دمدمی مزاج" است.
پس از آن که حامد کرزی در مصاحبه یی با تلویزیون "جئو" پاکستان گفت که در صورت بروز جنگ بین آن کشور و امریکا، افغانستان از همسایه اش حمایت خواهد کرد، این جنرال دو ستاره ارتش امریکا گفت: "شما با ما شوخی می کنید... متاسفم، ما فقط به شما 11.6 میلیارد دالر دادیم و حالا به ما می گویید که هیچ برایمان اهمیت ندارد".
فولر گفت که افغانستان به خاطر فداکاری  هایی که نیروهای امریکایی انجام دادند، ناسپاس است. او توضیح داد: "آنها نمی فهمند فداکاری هایی امریکا برای تامین امنیت آن هاست". او در ادامه افزود: "من فکر می کنم که این بخشی از شغل من است که به آنها درس [عبرت] بدهم".
جنرال پیتر فولر معاون فرماندهی برنامه آموزشی ناتو در افغانستان بود؛ این بخش مسوولیت آموزش و آماده سازی نیروهای ارتش و پولیس افغان راانجام می دهد تا این نیروها مسوولیت کامل امنیتی را تا پایان سال 2014 به عهده بگیرند.
جان آلن، فرمانده نیروهای بین المللی تحت رهبری ناتو در افغانستان در بیانیه یی گفت که نیروهای امریکایی و ناتو "همکاری محکم" با دولت افغانستان و رهبری آن دارد و این نظرات "مایه تاسف" بوده و نشان دهنده "تعهدات مشترک ما برای پیروزی" در این کشور جنگزده نمی باشد.
در بیانیه آمده است: "مردم افغانستان مردم محترمی هستند و اظهاراتی این چنینی ما را از انجام ماموریت حساس مان که همانا آوردن ثبات، صلح و کامیابی در افغانستان است، دور نخواهد کرد".
جنرال فولر در ماه می سال روان به ماموریت افغانستان فرستاده شد. هیچ اطلاعی در دست نیست که آیا او بازنشسته می شود و یا این که به جای دیگری فرستاده می شود.
سال گذشته، جنرال استنلی مک کریستال، فرمانده ارشد نیروهای تحت رهبری ناتو در افغانستان توسط بارک اوباما به خاطر مصاحبه جنجالی با یک مجله از سمتش سبکدوش گردید.

تلفات سنگین آمریکا در حمله انتحاری برادران کرزی+عکس +فیلم

مقام های ناتو در افغانستان تایید کرده اند که دست کم ۱۳ آمریکایی در یک انفجار انتحاری در غرب کابل کشته شده اند. طالبان مسئولیت این حمله را برعهده گرفته است.
توجه کنید فقط امریکایها مهم هستن کشتن افغانها مهم نیست .
2 کودک افغان کشته شدن کرزی صاحب تبریک باشه !!!!












پایان کار کمیته تحقیق بمباران تانکرهای نفت در کندز


 در حادثه بمباران تانکرهای نفت در کندز، 91 تن کشته شدند

در حادثه بمباران تانکرهای نفت در کندز، 91 تن کشته شدند

کمیته بررسی حادثه بمباران تانکرهای نفتی در ولایت کندز در سال 2009، بعد از دو سال تحقیق گزارش نهایی اش را ارایه کرده است. اما این گزارش حاوی ارزیابی های متفاوتی از این واقعه است.

 

در روز 4 سپتمبر سال 2009 دگرمن گئورگ کلاین آلمانی، در ولایت کندز دستور بمباران تانکرهای نفتی را که طالبان به تصرف خود درآورده بودند، صادر کرد. در آن هنگام باشندگان قریه های پیرامون در نزدیکی تانکرها بودند و ظاهرا می خواستند از تیل این تانکرها استفاده کنند. بسیاری از آنها از جمله کودکان در آتش بمباران جان باختند. ارتش فدرال آلمان می گوید که در پی این بمباران در مجموع 91 تن کشته و 11 تن زخمی شدند. دیگر ارزیابی ها از شمار بیشتر قربانیان حکایت دارد.
بمباران مرگبار نیروهای آلمانی در کندز نه تنها ارتش آلمان و دیگر هم پیمانان ناتو را بهت زده کرد، بلکه در داخل آلمان نیز به یک جنجال سیاسی تبدیل شد. یک وزیر دفاع، یک مقام بلندپایه دولت و جنرال کل ارتش فدرال آلمان در پی این واقعه مقام های شان را از دست دادند. این مساله در نهایت منجر به تشکیل یک کمیته تحقیقی شد. نمایندگان احزاب بر سر قدرت و سیاستمداران جناح مخالف اعضای این کمیته بودند.  
این کمیته از دو وزیر پیشین، یک وزیر بر سرقدرت، جنرال کل ارتش فدرال آلمان، کارمندان و سربازان، تحقیق و بازپرسی کرد. دگرمن کلاین که دستور این بمباران را صادر کرده بود، به مجلس فدرال آلمان احضار شد. اعضای کمیسیون تحقیق از انگلا مرکل، صدراعظم آلمان بازپرسی کردند. اما اطلاعات چندانی به دست نیاوردند.
بخشی از نیروهای آلمانی در ولایت کندز مستقر هستند بخشی از نیروهای آلمانی در ولایت کندز مستقر هستند 
نمایندگان پارلمان 79 بار گردهم آمدند تا اطلاعات لازم را جمع آوری کنند. آنها می خواستند بدانند «چه چیزی دگرمن کلاین را واداشت که دستور بمباران را بدهد؟ چرا برخی از سیاستمداران و نظامیان اتفاقات وحشتناک شب بمباران را مخفی نگه داشتند؟ ارتش فدرال آلمان باید چه نتیجه هایی از این اشتباهات بگیرد؟».
احزاب ایتلاف بر سر قدرت و جناح مخالف پس از دو سال تحقیق نیز نتوانستند در مورد یک ارزیابی مشترک این واقعه به توافق برسند. اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان و لیبرال دموکرات ها به این نتیجه رسید که دگرمن کلاین را نمی توان متهم کرد. او براساس اطلاعاتی که در دست داشته، این دستور را صادر کرده است. جناح مخالف تاکید کرد که دگرمن کلاین را محکوم نمی کند. اما دستور او به بمباران دو تانکر نفتی اشتباه بوده است. راینر آرنولد، از حزب سوسیال دموکرات آلمان گفت: «واضح است که یک سری تصمیم های اشتباه گرفته شد».
براساس ارزیابی جناح مخالف، دگرمن کلاین باید اوضاع را بهتر می سنجید و قواعد ماموریت ناتو را رعایت می کرد. این مقام بلندپایه ارتش فدرال آلمان گفت که از حضور افراد غیرنظامی در محل اطلاعی نداشته است.
بمباران مرگبار نیروهای آلمانی در کندز نه تنها ارتش آلمان و دیگر هم پیمانان ناتو را بهت زده کرد، بلکه در داخل آلمان نیز به یک جنجال سیاسی تبدیل شدبمباران مرگبار نیروهای آلمانی در کندز نه تنها ارتش آلمان و دیگر هم پیمانان ناتو را بهت زده کرد، بلکه در داخل آلمان نیز به یک جنجال سیاسی تبدیل شد
اینگه هورر از حزب چپ های آلمان گفت: «گفته می شد که وضعیت تهدیدآمیز بوده است. اما چنین وضعیتی در حقیقت وجود نداشت».
کلاین و روسایش در توجیه حمله بر تانکرهای نفتی گفتند که اردوگاه نظامی ارتش فدرال آلمان که در مجاورت این تانکرها قرار دارد، در خطر بوده است. سیاستمداران احزاب سبزها و چپ ها این حمله را در تضاد با حقوق بین الملل ارزیابی کردند.
همکاری بین جناح مخالف و احزاب بر سر قدرت در این کمیته تحقیق آن چنان مطلوب نبود. امید نوری پور، یکی از سیاستمداران اپوزیسیون گفت که همکاری با نمایندگان احزاب بر سر قدرت «یک فاجعه» بوده است.
جناح مخالف طرف دیگر را متهم کرد که نسبت به روشنگری این واقعه علاقه چندانی ندارد. زیرا نتایج به دست آمده برخی از سیاستمدارانش را بدنام خواهد کرد. برعکس احزاب بر سر قدرت، جناح مخالف را متهم کردند که از کمیته  به عنوان ابزار جنگی سیاسی سواستفاده کرده اند.

سخنان کرزی، "جفایی" بر افغانستان است


 کارشناسان: سخنان کرزی، "جفایی" بر افغانستان است

 
حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان
حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان

حامد کرزی، رییس جمهور افغانستان در مصاحبه یی با یک تلویزیون پاکستانی گفت که اگر امریکا باپاکستان درگیرجنگ شود،افغانستان از همسایه اش حمایت خواهد کرد.رادیو دویچه وله در گفتگو با کارشناسان به تاثیرات این سخنان پرداخته است.

 

رییس جمهور افغانستان در مصاحبه خود با شبکه تلویزیونی "جئو" که روز شنبه، 30 میزان / 22 اکتبر، نشر شد، همچنان افزود: "اگر پاکستان به کمک مردم افغانستان نیازی داشته باشد، افغانستان در کنار شما (پاکستانی ها) خواهد بود".
این اظهارات کرزی در حالی نشر می شود که دو روز پیش هیلاری کلینتون، وزیر خارجه امریکا بار دیگر از پاکستان خواست تا پناهگاه های جنگجویان در مرز آن کشور با افغانستان را نابود کند و شورشیان را تشویق نماید تا به روند صلح بپیوندند.
این که آیا سخنان کرزی نشانی از چرخش دیگری در موضع دولت افغانستان در قبال پاکستان است یا خیر مشخص نیست، اما به هر صورت می تواند تاثیراتی در داخل و خارج افغانستان داشته باشد.
"حرف غیر قابل قبول"
احمد سعیدی، کارشناس امور سیاسی این سخنان کرزی را "جفایی" بر منافع ملی افغانستان خواند و به رادیو دویچه وله گفت: "صحبت آقای کرزی، در حقیقت ظلمی است بر شهدایی که از دست تروریست ها کشته شده اند. ظلمی است بر بیوه زنان و یتیمانی که از دست تروریستان پاکستانی به خاک و خون غلتیده اند".
اسد الله ولوالجی، دیگر کارشناس امور سیاسی این سخنان را غیر اخلاقی می داند و می گوید: "این کاملا یک گپ ناشیانه و غیر قابل قبول برای مردم ما است. مردم افغانستان می گویند که ما غیر از پاکستان دیگر دشمن نداریم. اگر بگوییم که کنار این دشمن می ایستیم و با امریکا می جنگیم، غیر اخلاقی است".
او در ادامه توضیح می دهد: "امریکا افغانستان را از چنگ طالبان خلاص کرد و میلیاردها دالر را در افغانستان مصرف کرد، حدود 2 هزار نفر آنها کشته شدند؛ چطور [کرزی] می تواند این همه را نادیده بگیرد و این حرف را بزند".

سخنان کرزی؛ بخشی از یک استراتیژی؟
کرزی در مصاحبه خود با تلویزیون جئو با تاکید می گوید که در صورت جنگ امریکا با پاکستان در کنار پاکستانی ها می ماند. اما پرسش این است که کرزی چه نفعی از این اظهار نظر به دست می آورد. آیا این سخنان بخشی از استراتیژی دولت او برای نزدیک شدن به پاکستان است تا به آن ترتیب پاکستان را ترغیب کند در روند مصالحه با طالبان و شبکه حقانی یاری برساند؟
احمد سعیدی سخنان کرزی را سنجیده و هدفمند می داند. او می گوید: "آقای کرزی این سخنان را غیر مترقبه و غیر شعوری نزده، چون خانم کلینتون آمده بود به منطقه به پاکستان، پاکستان تحت فشار است... آقای کرزی وظیفه و رسالتی که در مقابل منافع پاکستان داشت، خواست این حرف را بگوید تا به این وسیله سفر خانم کلینتون را سبوتاژ کند".
سعیدی برای تاکید بر نظرش به اتفاقات گذشته نیز اشاره می کند و توضیح می دهد: "وقتی که اسامه بن لادن در پاکستان کشته شد، سه روز بعد آقای کرزی با هیأت هفتاد نفری حسن نیت به پاکستان رفت و پشتیبانی خودرا از پاکستان اعلام کرد".
در همین حال، عتیق الله بریالی، کارشناس مسایل امنیتی سخنان کرزی را بخشی از یک استراتیژی بلندمدت دولت او می داند و می گوید: "استراتیژی سه سال اخیر افغانستان همراهی، دنباله روی و سیاست تقرب به پاکستان بوده است. در یک بستر طولانی تر، از آغاز ریاست جمهوری، آقای کرزی به طرز یکنواخت و سرسام آوری به سمت تقرب به پاکستان رفته است".
بریالی در ادامه می افزاید که رییس جمهور افغانستان این سخنان را از موضع ضعف بیان داشته است تا به پاکستانی ها امتیاز بدهد. او می گوید: "در یک نگاه استراتژیک، افغانستان به سمت نزدیکی به پاکستان در حرکت نیست. اوضاع طوری است که مردم افغانستان از پاکستان فاصله می گیرند... آقای کرزی اگر بخواهد مردم افغانستان همراهی بکند، ناگزیر است که با پاکستان به یک رابطه معقول بپردازد، تا متلمقانه". او در ادامه تاکید می کند: "پاکستانی ها یک سیاست تهاجمی بیرحم دارند و به افغانستان می تازند".
اسدالله ولوالجی همچنان اذهان عمومی جامعه افغانستان را در تضاد با سیاست های پاکستان در افغانستان می بیند. او می گوید: "مردم افغانستان می گویند که اردوی ما را پاکستان از بین برد، زیربناهای ما را پاکستان از بین برد. طالبان توسط پاکستانی ها ساخته شد و به افغانستان آمد. این ها فکت هایی هستند که هیچ کس نمی تواند بپوشاند و بگوید که پاکستان دوست ماست".
علاوه بر این، سعیدی نیز می گوید: "این حرف، حرف حامد کرزی است نه حرف ملت افغانستان، ملت افغانستان با این حرف توافق هم ندارند و دشمن دیرینه خود تروریستان پاکستانی ها را می دانند؛ و هرکس که در پهلوی تروریستان قرار می گیرد، خودش تروریست است".
تاثیرات سخن کرزی
حامد کرزی به هر دلیلی که این سخنان را بیان داشته است، به نظر می رسد که جایگاه او در سطوح مختلف در داخل و خارج افغانستان متاثر می شود.
عتیق الله بریالی در مورد تاثیرات احتمالی مصاحبه کرزی باور دارد: "ادعای افغانستان مبنی بر دخالت پاکستان روزتا روز مورد تایید جامعه جهانی قرار می گیرد و آن به انزوای پاکستان احتمالا بینجامد. چرا ما در چنین شرایطی که برای اولین بار جامعه جهانی مداخلات پاکستان را اذعان کرد، ما دوستانی را که از داعیه ما حمایت می کنند، زیر سوال ببریم و آنها را در حمایت شان از مردم افغانستان متردد بسازیم".
اسدالله ولوالجی بر این عقیده است که این موضع گیری کرزی جایگاه او را در بین افغان ها متاثر می کند. او می گوید: " اگر کرزی می خواست که بین ملت خود محبوب باشد، باید هرگز این گپ را نمی زد".
بریالی نیز بر این باور است که سخنان کرزی باعث تضعیف موقعیت او در جامعه می گردد. او می افزاید: "بیش از هر زمان دیگر اذهان عامه به نفع پاکستان نیست، بناء این اظهار نظر کرزی در سطح ملی تضعیف موقعیت او می انجامد. در سطح بین المللی هم متاسفانه به تاوان مردم افغانستان؛ چرا که کشورهای زیادی گرد هم آمده اند به دفاع از مردم افغانستان. با این ابراز نظر حداقل آنها نسبت به دولت افغانستان مایوس خواهند بود".
این کارشناس امور امنیتی همچنان خاطر نشان می کند: "در نواحی افغانستان حداقل در ماه های اخیر جو ضد پاکستانی، جو انتقاد از پاکستان بسیار عمیق شده است. آقای کرزی خلاف جریان آب حرکت می کند... این باعث می شود که بیشتر اعتماد خود را بین مردم افغانستان از دست بدهد".
نادیه فضل / عاصف حسینی
ویراستار: عبدالباری حکیم
دویچه وله

افغانستان پس از طالبان به روایت آمار +تصویر


يك دهه از آغاز حمله نيروهاي آمريكايي به افغانستان مي‌گذرد. در اين مدت اگرچه آمارها از بهتر شدن اوضاع زندگي در اين كشور حكايت دارد ولي نه سايه سنگين طالبان از زندگي افغان‌ها رخت بربسته نه القاعده پايگاه امن خود را در اين سرزمين از دست داده است.كمتر از يك ماه از فرو ريختن برج‌هاي تجارت جهاني گذشته بود كه جرج دبلیو بوش رئیس جمهور وقت آمریکا، به طالبان حاکم بر افغانستان هشدار داد تا نیروهای القاعده را از این کشور  بیرون کنند. عدم پذیرش این درخواست موجب شد نیروهای آمریکایی در هفتم اکتبر 2001 تحت نام «عملیات بلندمدت آزادی» به افغانستان حمله کنند و به این ترتیب ناتو و ايساف به فرماندهي آمريكا عمليات نظامي خود را به افغانستان آغاز كردند.


به گزارش تازه، آمارهاي سازمان ملل متحد، ديده بان حقوق بشر و رسانه‌هاي محلي و بين‌المللي حكايت از آن دارد كه در اين سال‌ها آمار كشتار غير نظاميان به ويژه از سال ‌٢٠٠٥ به بعد رو به افزايش بوده است. ارتش و پليس افغانستان هم از اين روند جدا نبوده‌اند تا آنجا كه اين نيروها در سال ‌٢٠١٠ بيشترين تعداد كشته شدگان را داشته‌اند. نيروهاي آمريكايي، انگليسي و ديگر كشورهاي ائتلاف هم در سال ‌٢٠١٠ بيشترين تلفات را به ثبت رسانده‌اند. آمار تلفات نيروهاي ائتلافي تا اوت ‌٢٠١١ نزديك به كل كشته شدگان در سال ‌٢٠٠٩ بوده است.

در همین زمینه بنا برگزارش ها بيشتر آمار كشته شدگان غير نظامي افغان كه مستقيما به دست نظاميان آمريكايي، در پي حملات يازدهم سپتامبر در سال 2001ميلادي در اين كشور صورت گرفته، به غير از شمار قربانيان غيرنظامي است كه بر اثر جراحات وارده در اين حملات جان باخته اند، مي باشد. در برآوردي كه يكسال بعد از حمله (2002 ميلادي) توسط نشريه گاردين بعمل آمد شمار كشته شدگان غيرنظامي افغان در حملات مستقيم و غير مستقيم آمريكا در سال 2001 ميلادي حدود 20 هزار نفر اعلام شد.

آمار شمار قربانيان غير نظامي افغان بين سال هاي 2001 ميلادي تا 2003 ميلادي را رقمي شش هزار و 300 تا 23 هزار و 600 نفر برآورد كرده اند. در سال 2006ميلادي ناظر حقوق بشر كشته شدن چهار هزار و 400 غير نظامي را در پي حملات نيروهاي آمريكايي و ناتو به شبه نظاميان طالبان اعلام كرد. خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز در همين سال به نقل از مقامات دولت افغانستان و سازمان ناتو اين تعداد را چهار هزار غيرنظامي اعلام كرد.

در سال 2007 ميلادي ناظر حقوق بشر شمار كشته شدگان غير نظامي در افغانستان كه بطور مستقيم توسط سربازان ناتو و آمريكايي كشته شدند، 434 نفر اعلام كرد كه 321 نفر از اين افراد در حملات هوايي جان باخته اند. در همين حال دفتر نمايندگي سازمان ملل متحد در افغانستان شمار كشته شدگان را 700 نفر اعلام كرد. در حالي كه به گفته استاد دانشگاه نيو همپشاير شمار كشته شدگان غير نظامي افغان در اين سال پنجهزار و 700تا ششهزار و 500 نفر، بوده است. در همين حال در 27 تير ماه، سازمان ملل متحد ، در گزارشي از افزايش 15 درصدي شمار تلفات غيرنظاميان در افغانستان در شش ماهه نخست سال 2011 ميلادي نسبت به مدت مشابه در سال گذشته خبر داد. 'استفان دي‌ ميستورا' نماينده ويژه دبيركل سازمان ملل متحد در افغانستان، با ارائه گزارشي در كابل، گفت كه در شش ماه نخست سال جاري يكهزار و 462 غير نظامي افغان در اثر انفجار، تير‌اندازي و حملات هوايي جان خود را از دست داده‌اند.

در عين حال بهبودهايي هم در ديگر بخش‌ها به چشم مي‌آيد. از جمله در بخش اقتصاد كه توليد ناخالص ملي افزايش تقريبي ‌٥ برابري را نشان مي‌دهد. براساس اعلام سازمان ملل و صندوق بين‌المللي پول توليد ناخالص داخلي افغانستان در سال ‌٢٠٠١، ‌١٧١دلار بود ولي اين رقم در سال جاري ميلادي به ‌٥١٥ دلار رسيده است. وزارت آموزش و پرورش افغانستان نيز اعلام كرده است در سال ‌٢٠٠١ تنها يك ميليون افغان در مدارس ابتدايي ثبت نام كرده بودند كه شمار دختران در اين ميان بسيار اندك بود ولي در سال ‌٢٠٠٩ ، ‌٥/٦ ميليون كودك افغان راهي مدرسه شدند كه ‌٤/٢ ميليون نفر از آنها دختر بوده‌اند. در بخش كمك‌هاي بين‌المللي هم آمارها نشان مي‌دهد عمليات نظامي خارجي ‌٩/٢٤٢ ميليارد دلار هزينه داشته و بيش از ‌٨٠ درصد منابع مالي را به خود اختصاص داده است. نيروهاي چند مليتي هم براي حفظ صلح هشت دهم ميليارد يورو كمك مالي داشته‌اند كه ‌٣ درصد كمك‌هاي بين المللي را شكل مي‌دهد. ١/١٦ ميليارد دلار هم براي بهبود امنيت هزينه شده كه ‌٦/٥ درصد كمك‌هاي بين‌المللي از سال ‌٢٠٠٢ تا ‌٢٠٠٩ بوده است. ‌٤/٩ درصد كمك‌ها در همين بازه زماني معادل ‌٧/٢٩ ميليارد دلار شامل كمك‌هاي در ديگر بخش‌ها بوده است.

اینفوگرافی زیر به خوبی این آمار و ارقام را به نمایش گذاشته است:


اما اگرچه افغانستان امروز به نسبت 10 سال قبل به مراتب کشور آزادتری است و زنان فعالیت اجتماعی نسبت آزادانه‌ای دارند، کودکان بیش از گذشته امکان تحصیل یافته‌اند و چند انتخابات اگرچه پر حرف و حدیث برگزار شده است و شهروندان احساس می‌کنند که می‌توانند در تعیین حق سرنوشت خود دخالت کنند، ولی همچنان میلیون‌ها کودک افغان از حق تحصیل محرومند و برخی مدارس دولتی نیز با حداقل امکانات فعالیت می‌کنند. فساد در ادارات دولتی امکان استفاده بهینه از کمک‌های بین‌المللی را با مشکل روبرو کرده است. در همین حال این کمک‌ها به نسبتِ هزینه‌های صورت گرفته برای جنگ با شورشیان ناچیز است. تا سال 2009 بیش از 240 میلیارد دلار برای عملیات نیروهای خارجی هزینه شده است در حالی که در مدت مشابه مجموع کل کمک‌های صورت گرفته برای بهبود امنیت و همچنین شرایط اقتصادی نزدیک به 45 میلیارد دلاربوده است.