زندگی من کجاست

داستان ازدواج زن ایرانی با مرد افغان

مهاجران افغان
بنابر گزارشهای رسمی، سی هزار زن ایرانی با مردان افغان ازدواج کرده اند
"من در افغانستان با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم، می خواهم ازدواجمون رو ثبت کنیم...
-شوهرت کجاست؟
-شانس آوردی که از پای تلفن داری صحبت می کنی و شوهرت هم نیست، والا اگر اینجا بودید، شوهرت را به خاطر ازدواج غیر قانونی دستگیر می کردیم...."
این بخشی از گفت و گوی همسر ایرانی سعید، روزنامه نگار افغان با اداره اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور در ایران است.
سعید، روزنامه نگار افغان که پنج سال پیش با زنی ایرانی ازدواج کرده با نقل این گفت و گو، شرایط سختی که پس از ازدواج برای او و همسرش پیش آمده توصیف می کند.
او به بی بی سی فارسی می گوید: "بعد از مدتی که توانستم به ایران سفر کنم و برای ثبت مجدد ازدواجمان اقدام کردیم، برخوردشان بسیار زننده بود و فقط گفتند از دو هفته تا شش ماه بررسی زمان می برد و به همسرم هم گفتند چرا بدون گرفتن اجازه با 'این مرد افغان' ازدواج کردی؟"
اما زمانی مسئولان با همسر این روزنامه نگار تماس گرفتند که سعید برای کار به افغانستان باز گشته بود و این روزنامه نگار می گوید بعد از گذشت پنج سال از ازدواج به دلیل شرایط سختی که ایجاد کردند ما هنوز ازدواجمان را ثبت ایرانی نکرده ایم.
دولت ایران از سال ۱۳۸۵ ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان را نمی پذیرد به طوری که زنان ایرانی امکان ازدواج رسمی با مردان افغان را ندارند. مسئولان و دست اندرکاران دولتی معتقدند اتباع افغان برای استفاده از مزایای اجتماعی نظیر تحصیل در مدارس ایرانی، بیمه و خدمات بهداشتی و اجتماعی و همچنین اقامت قانونی در ایران با زنان ایرانی ازدواج می کنند.
به گفته مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی، براساس طرح شناسایی در سال ۱۳۸۵ بیش از ۵ هزار پرونده زناشویی برای مردان افغان که با زنان ایرانی ازدواج کرده اند تشکیل شده که تا سال گذشته برای بیش از دو هزار نفر از آنها پروانه زناشویی (سند ازدواج) صادر شده است.
برای ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی نخست پروانه ازدواج صادر می شود، این پروانه به زنان ایرانی اجازه ازدواج با مردان خارجی را می دهد و پس از انجام مراسم عقد و ازدواج برای دو طرف سند ازدواج صادر می شود.
در عین حال قوه قضائیه ایران نیز اعلام کرد که ازدواج اتباع خارجی با دختران ایرانی باید با اجازه وزارت امور خارجه ایران صورت بگیرد.
براساس آمارهای رسمی نزدیک به ۳۰ هزار زن ایرانی با مردان افغان ازدواج کرده اند در حالی که آمار غیر رسمی بسیار بیشتر از این است.

مسئولان ایرانی ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان را ناشی از فقر، بی اطلاعی زنان ایرانی و خانواده هایشان دانسته اند.
" ۳۲ هزار کودک بدون هویت و شناسنامه حاصل از ازدواج دختران ایرانی با اتباع بیگانه است"
استانداری تهران
نیره اخوان، عضو کمیسیون قضایی مجلس چندی پیش با اشاره به ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان به ویژه در مرزهای شرقی ایران گفت که "برخی از خانواده های خراسانی و سیستانی که فقیر هستند، گاهی برای گرفتن اندکی شیر بها و یا به سبب کم کردن نان خور، سرپرستی دخترشان را به فرد دیگری می دهند که نه صلاحیت ازدواج دارد و نه قانون اجازه چنین ازدواجی می دهد."
از دیگر دلایلی که برای عدم ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان ذکر شده از دست دادن تابعیت ایرانی این زنان است. به گفته مسئولان براساس قوانین تابعیت افغانستان، زنان خارجی که با مردان افغان ازدواج می کنند، تابعیت افغانستان می گیرند.
در حالی که براساس قوانین افغانستان اتباع بیگانه بعد از ۵ سال اقامت قانونی، می توانند در خواست تابعیت افغانستان را بکنند و در عین حال می توانند تابعیت اولی خود را همچنان حفظ کنند.
در سالهای گذشته شماری از زنان تاجیک، ازبکستانی، و دیگر کشورهای آسیای میانه، پاکستان و همچنین اندکی از زنان روس تبار، با مردان افغان ازدواج کرده اند و تابعیت اولی شان را کماکان حفظ کرده اند. داشتن تابعیت دوگانه در افغانستان قانونی است.
ایران تابعیت دوگانه را به رسمیت نمی شناسد و زن ایرانی در پی ازدواج با مرد خارجی به تابعیت خود می ماند مگر تابعیت شوهر به او تحمیل شود و با این تفسیر تابعیت زن ایرانی از دست برود.
این در حالی است که کارشناسان می گویند هیچ دولتی تابعیت قبلی را نمی تواند از شخص بگیرد مگر خود فرد درخواست ترک تابعیت بدهد که "تاکنون نیز کسی در ایران نتوانسته ترک تابعیت دریافت کند."
پناهندگان افغان
بی سوادی مشکل اصلی فرزندان اتباعی است که بدون ثبت قانونی با زنان ایرانی ازدواج کرده اند. این کودکان بی شناسنامه هستند و اجازه تحصیل ندارند
یکی از وکلای دادگستری که نخواست نامش فاش شود با اشاره به این مسئله که عنوان چنین برداشت هایی از قانون اشتباه است، گفت در برخی موارد به دلیل نوع نگاه به افغان ها این ازدواج ها توسط برخی از مسئولان مورد انتقاد است. این نکته که برخی از این ازدواج ها نیز سرانجام خوشی ندارند از دیگر دلایل چنین نگاهی است هر چند ازدواج های ناموفق و یا مشکلات زنان ایرانی که با اتباع خارجی ازدواج می کنند تنها محدود به افغان ها نیست.
کودکان بدون شناسنامه
اداره اتباع خارجی استانداری تهران در آخرین آماری که منتشر کرده است، خبر از ۳۲ هزار کودک بدون هویت و شناسنامه حاصل از ازدواج دختران ایرانی با اتباع بیگانه داده است که در وضعیت نامعلومی به سر می برند.
نسرین، مادر حامد یکی از زنان ایرانی است که با یک مرد افغان ازدواج کرده است، ازدواج او ثبت محضری نشده و تنها در پشت قرآنی نام همسر و فرزندش به همراه نام او نوشته شده است. مشکلات نسرین از همان ابتدای ازدواج شروع شد، شوهرش پس از مدتی در حال سنگ بری در یک کارخانه دستگیر شد و به دلیل نداشتن مدارک قانونی اقامت به افغانستان فرستاده شد.
اما نسرین نمی خواهد به افغانستان برود، از طرفی پسر ۱۰ ساله او نه تنها شناسنامه ندارد، بلکه اجازه تحصیل هم به او داده نمی شود. تنها پاسخ اداره اتباع بیگانه به او این بود که به افغانستان برود، چون هم او و هم پسرش افغان هستند نه ایرانی.
بی سوادی مشکل اصلی فرزندان اتباعی است که بدون ثبت قانونی با زنان ایرانی ازدواج کرده اند. این کودکان شناسنامه ندارند و اجازه تحصیل ندارند. در صورتی هم که ایران را به مقصد افغانستان ترک کنند. این کودکان توانایی و امکان بازگشت به ایران را توسط مادرانشان ندارند،‌ زیرا این کودکان بدون هویت هستند و ایران به آنها اجازه ورود به کشور را نمی دهد.
همچنین در صورتی که این کودکان شناسنامه دار شوند حتی اگر در ایران متولد شده باشند تابعیت افغانی دارند مگر اینکه تا سن ۱۸ سالگی در ایران زندگی کنند و تابعیت افغانی خود را رد کنند.
حالا سوال اساسی این است که اگر چنین کودکانی که شمارشان هم اندک نیست بعد از سن ۱۹ سالگی تابعیت ایرانی به دست بیاورند، چه نفعی برای ایران می توانند داشته باشند، وقتی حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند.
برنامه بازگشت دواطلبانه مهاجران افغان از پس از روی کار آمدن دولت حامد کرزی به شکل جدی از سوی دولت ایران به اجرا در آمد‌ و در موارد بسیاری افرادی به دلایل متعدد مانند آماده نشدن مدارک شناسایی خود و یا ورود غیر قانونی مجبور به بازگشت به افغانستان شدند.
"دولت ها، در پی حل مشکلات کلان خود هستند و کسانی که آسیب می بینند، مهاجران افغان هستند و آنانی که بنا به دلایلی با این مهاجران هم سرنوشت شده اند"
صاحبنظران براین باورند که گروهی از مهاجران افغان که سالهاست به شکل قانونی در ایران زندگی می کنند،‌ نباید به عنوان بازگشت داوطلبانه مدارکشان تائید نشود و سپس به شکل اجباری مجبور به بازگشت به افغانستان شوند. این موضوعی است که دولت ایران بارها آن را تکذیب کرده است.
بعد از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ نزدیک به یک میلیون پناهجوی افغان داوطلبانه به کشورشان باز گشتند، دولت ایران با این استدلال که زمینه برای بازگشت مهاجران افغان به کشورشان فراهم شده است، فشار بر آنها را برای ترک ایران افزایش داد نمونه آن سلب حق شرکت در کنکور برای پناهجویان است که در سال ۲۰۱۰ به اجرا درآمد. تا پیش از آن پناهجویانی که اجازه اقامت قانونی در ایران داشتند از این حق برخوردار بودند.
از سوی دیگر محدودیت های تحصیلی برای دانش آموزان از دیگر مشکلات پناهجویان است، ‌دولت ایران هدف از اجرای این طرح ها را بازگشت مهاجران عنوان می کند.حال اینکه براساس نظر کارشناسان، مهاجرانی که به شکل داوطلبانه یا اجباری به افغانستان بازگردانده شده بودند، ‌پس از مدتی دوباره به ایران آمده اند و در تلاش برای ساخت زندگی هستند که هر لحظه ممکن است‌، موجی کوتاه آن را در هم بشکند.
دولت افغانستان درحالی که از بازگشت داوطلبانه اتباعش استقبال کرده اما همواره تاکید کرده است که وضعیت افغانستان با وجود بهبود نسبی، برای بازگشت همه مهاجران افغان از ایران و پاکستان مساعد نیست، زیرا بسیاری از مشکلات و عواملی که سبب مهاجرت افغانها شده است، مانند بیکاری، نبود امکانات بهداشت و درمان و آموزش و پرورش، کماکان باقی است و دولت های میزبان بویژه ایران نباید فشار بر مهاجران افغان را بیشتر کنند.
به نظر می رسد در این گیرودار بین دولت ها، که در پی حل مشکلات کلان خود هستند، کسانی که آسیب می بینند، مهاجران افغان هستند و آنانی که بنا به دلایلی با این مهاجران هم سرنوشت شده اند از جمله زنان ایرانی که همسر افغان دارند و کودکانی که از پدرافغان و مادر ایرانی متولد شده اند.

بی بی سی


طالبان بالای دفتر پی آر تی در هرات حمله کردند

09.03.1390
به اساس گزارش ها از ولایت هرات قبل از ظهر امروز یک حملهء انتحاری در چوک سینما در شهر هرات صورت گرفت و بعد از آن طالبان بالای  دفتر پی آر تی در این ولایت حمله کرده و فعلاً جنگ میان طالبان و نیروهای خارجی ادامه دارد. هم چنان گفته شده است که تعداد از هلیکوپتر ها در فضای محوطهء دفتر پی آر تی  به حالت پرواز در آمده اما تا حالا از طرف این هلیکوپتر ها کدام فیر صورت نگرفته است، اما صدای فیر های پراگنده شنیده شده تا حالا معلوم نیست که چند تن از حمله کننده ها از بین رفته اند.

از سوی دیگر نیروهای پی آر تی اجازهء داخل شدن را در ساحه به نیروهای امنیتی افغان نمی دهند.

خبرنگار رادیو آزادی از شهر هرات گزارش داده که یک بلند منزل که در مقابل دفتر پی آر تی قرار دارد و بالای محوطهء این دفتر حاکم است، به تصرف نیروی های امنیتی افغان در آمده است.

مطابق به گزارش خبرنگار رادیو آزادی از ولایت هرات، به تعداد 16 امبولانس مجروحین را از محل حادثه به شفاخانهء مرکزی حوزه وی هرات انتقال می دهند. هم چنان به خاطر مسایل امنیتی به خبرنگار اجازهء ورد در داخل شفاخانه داده نشده است.

داکتر محمد رفیق شیرزوی سخنگوی شفاخانهء مرکزی حوزه وی هرات به رادیو آزادی گفت که تا حالا 26 زخمی و 4 کشته در این شفاخانه انتقال داده شده اند.

قاری یوسف احمدی سخنگوی طالبان در یک تماس تلیفونی با رادیو آزادی مسوولیت این حمله را بدوش گرفته و گفته است که این حمله توسط چهار انتحار کننده صورت گرفته است.

جزیات بیشتر در مورد بعداً ارایه خواهد شد.
http://persian.euronews.net/2011/05/30/insurgents-attack-base-in-west-afghanistan/

تهدید طوفان نا امنی در شمال

08.03.1390
حمله انتحاری در شهر تالقان مرکز ولایت تخار تکانه تازه یی در بدنه ساختار امنیتی افغانستان به وجود آورده است.

در بسیاری موارد این حمله انتحاری بار دیگر انگشت قوی انتقاد را متوجه ساختار های امنیتی این کشور ساخته است که هر روز با حادثه تازه و خونینی رو به رو می شود.

ادامهء استفاده از لباس نظامی برای اجرای حملات انتحاری در گذشته و تکرار آن در مقر ولایت تخار و بی خبری مسوولین بلند پایهء امنیتی از رخنه شخص انتحار کننده به اجلاس مهم امنیتی، از مسایلی است که حالا بالای آن تحقیق می شود.

اما این تحقیقات تازه گی یی ندارد، در گذشته نیز حملاتی بالای مقامات در شمال، جنوب، شرق و غرب افغانستان صورت گرفته است، اما به گفته بسیاری از مردم و کارشناسان، از این حوادث پند واقعی گرفته نشده است.

عبدالجار تقوا والی مجروح ولایت تخار که در نتیجه حمله انتحاری روز شنبه جراحات عمیق سوخته گی بر صورتش دارد، گفته است که وی اطلاعاتی در مورد حمله انتحاری دریافت کرده بود.
عبدالجبار تقوا والی ولایت تخار که در جریان یک حملهء انتحاری شدیداً مجروح شده است


وی گفته است:
« این اطلاعات را با نهاد های امنیتی در میان گذاشته بودم، اما باید حالا در مورد بررسی های صورت گیرد.»

طالبان مسلح که عمده ترین گروه مخالف دولت افغانستان است، با مباهات تمام گفته اند که حمله به وسیلهء آنان صورت گرفته و شخصی که حمله را انجام داده است، نیز وابسته به این گروه بوده است.

طالبان با انتشار اعلامیه یی گفته اند که
« عماد الدین فرزند عبدالله که بیست کیلوگرام مواد انفجاری قوی نیز با خود داشت این حمله را انجام داده است.»

این حمله درست ساعاتی پس از آن صورت گرفت که جنرال بسم الله محمدی وزیر داخلهء افغانستان در مجلس عمومی ولسی جرگه گفت که در بیشتر موارد از تحرکات مخالفین مسلح در ولایات شمال افغانستان جلوگیری شده است.

وی به توانایی های نیروهای امنیتی افغان به خصوص نیروهای پولیس اشاره کرد.

اما دیری نگذشته بود که خبر کشته شدن جنرال داوود داوود قوماندان عمومی زون سه صد و سه پامیر در شمال و قوماندان امنیه ولایت تخار جنرال شاه جهان نوری و تعداد دیگر از افسران و سربازان باعث گردید که جنرال چهار ستاره بسم الله محمدی وظایف عادی خود را کنار گذاشته و به شمال سفر کند.

از سوی دیگر منابع در ارگ ریاست جمهوری افغانستان نیز گفتند که رییس جمهور کرزی سفر چهار روزهء خود را به ترکمنستان نیمه کاره گذاشت و پس از گذشتاندن کمتر از بیست و چهار ساعت در این کشور همسایه ، به کابل آمد.

با آن که مقامات به مسالهء تحقیقات در خصوص این رویداد بسیار تاکید می کنند و مطمین هستند که سرنخ های جدی در ارتباط به قضیه را پیدا خواهند کرد، اما عقیده عمومی بر این است که این قضیه نیز در لابه لای دوسیه های قطور تحقیقات گذشته که هرگز نتایج آن روشن نخواهد شد، پنهان خواهد ماند.

کشته شدن حد اقل چهار مقام بلند پایهء امنیتی و ملکی به شمول انجنیر محمد عمر والی قندز، مولانا سید خیلی قوماندان امنیه تخار و دو مقام تازه به زانو در آمده، در ولایات شمال و ادامهء رخنه جنگجویان وابسته به شبکه های مخفی تروریستی ازبکستان در ولایات شمال افغانستان این مساله را به روشنی مشخص کرده است که ماه های داغ و سرنوشت ساز آینده می تواند خطرات بیشتربه همراه داشته باشد.


برشنا نظری

کودکانی که قصد انتحار داشتند


این پسر 12 ساله یکی از کسانی است که با سوء استفاده طالبان قربانی شده است. پولیس پیش از آن که این پسر انتحار کند، او را بازداشت کرد. از مدتها به این سو گفته شده که طالبان اطفال را برای عملیات انتحاری استفاده میکنند.  
قصد انتحار: این پسر 12 ساله یکی از کسانی است که با سوء استفاده طالبان قربانی شده است. پولیس پیش از آن که این پسر انتحار کند، او را بازداشت کرد. از مدتها به این سو گفته شده که طالبان اطفال را برای عملیات انتحاری استفاده میکنند. 

اطفال در زندان: در زندانی در کابل اطفال زیادی هستند که از سوی پولیس به عنوان انتحارکننده ابتدا شناسایی شده و بعداً بازداشت گردیده اند. اکثر آنها پانزده و شانزده ساله هستند. ا
طفال در زندان: در زندانی در کابل اطفال زیادی هستند که از سوی پولیس به عنوان انتحارکننده ابتدا شناسایی شده و بعداً بازداشت گردیده اند. اکثر آنها پانزده و شانزده ساله هستند. 

یکی از این اطفال میگوید به او گفته شده است که پس از سوء قصد انتحاری به بهشت میرود. اما او حالا که زنده بازداشت شده، زیر نظر پاسبانان زندان به سر میبرد.  
زندان به جای بهشت: یکی از این اطفال میگوید به او گفته شده است که پس از سوء قصد انتحاری به بهشت میرود. اما او حالا که زنده بازداشت شده، زیر نظر پاسبانان زندان به سر میبرد. 



تنهایی: 
این پسر میگوید اطفالی که در زندان زندگی میکنند، برای خانوادههای شان دق شده اند. آنها با خود نجوا میکنند: «میخواهم به خانه بروم».  
تنهایی: این پسر میگوید اطفالی که در زندان زندگی میکنند، برای خانوادههای شان دق شده اند. آنها با خود نجوا میکنند: «میخواهم به خانه بروم». 

نان شب: 
بعضی از این اطفال از سوی طالبان خریداری شده بودند. خانوادههای شان نمیتوانستند به آنها نان بدهند. در زندان آنها میتوانند نان شبانه شان را باهم یکجای بخورند.  
نان شب: بعضی از این اطفال از سوی طالبان خریداری شده بودند. خانوادههای شان نمیتوانستند به آنها نان بدهند. در زندان آنها میتوانند نان شبانه شان را باهم یکجای بخورند. 

آمادگی برای آینده جدید: 
این اطفال که در زندان به سر میبرند، میتوانند در درون زندان برخی حرفهها و صنایع دستی را بیاموزند. به این ترتیب، تلاش میشود آنها پس از آزادی از زندان آینده خوبی در پیش داشته باشند.  
آمادگی برای آینده جدید: این اطفال که در زندان به سر میبرند، میتوانند در درون زندان برخی حرفهها و صنایع دستی را بیاموزند. به این ترتیب، تلاش میشود آنها پس از آزادی از زندان آینده خوبی در پیش داشته باشند. 

تفریح سالم
این اطفال در اوقات فراغت کرمبول بازی میکنند که در افغانستان یک سرگرمی دوست داشتنی است. در چنین لحظاتی اینها کودکی شان را احساس میکنند.  
تفریح سالم: این اطفال در اوقات فراغت کرمبول بازی میکنند که در افغانستان یک سرگرمی دوست داشتنی است. در چنین لحظاتی اینها کودکی شان را احساس میکنند. 
دعای امیدواری:
بسیاری این اطفال روزانه پنج بار عبادت میکنند. به آنها گفته شده بود که با انتحار رضایت خداوند را کسب میکنند. اما تلاش میشود اکنون آنها برای آینده دیگری دعا کنند؛ این که بعد از روزهای سخت زندان، آینده بهتری در انتظار شان باشد.  
دعای امیدواری: بسیاری این اطفال روزانه پنج بار عبادت میکنند. به آنها گفته شده بود که با انتحار رضایت خداوند را کسب میکنند. اما تلاش میشود اکنون آنها برای آینده دیگری دعا کنند؛ این که بعد از روزهای سخت زندان، آینده بهتری در انتظار شان باشد. 

وصلت حسرت نظیمی/ عارف فرهمند 
دویچه وله









نوجوانان افغان قهرمان مسابقات جنوب آسیا


197.jpg
 افغانستان در فستیوال زیر 13 سال جنوب آسیا که در شهر یزد ایران برگزار شده بوده به قهرمانی رسیده است، این در حالی است که رسانه های ایرانی قهرمان بودن ایران را گزارش داده بودند.
افغانستان از مجموع 7 بازی، 6 پیروزی کسب کرد و یک شکست خورد و در مجموع با 18 امتیاز به مقام قهرمانی رسید. ایران با 5 پیروزی و 2 مساوی و در مجموع با 17 امتیاز به مقام نائب قهرمانی رسیده است.
نتایج تیم زیر 13 سال افغانستان:
افغانستان 2 – 0 نپال
افغانستان 0 – 1 ایران
افغانستان 1 – 0 پاکستان
افغانستان 7 – 0 یزد
افغانستان 3 – 2 سریلانکا
افغانستان 4 – 0 نپال
افغانستان 3 – 0 بوتان (بوتان حاضر به بازی نگردید)
نتایج مسابقات تیم زیر 13 سال ایران:
ایران 5 – 0 یزد
ایران 1 – 0 افغانستان
ایران 1 – 1 هند
ایران 0 – 0 پاکستان
ایران 3 – 0 یزد
ایران 2 – 0 هند
ایران یک بازی دیگر را نیز انجام داده که در آن پیروز شده است.
با این حال، مقامات فوتبال افغانستان از رسانه های ایران انتقاد نموده و بر خبر رسانی اشتباه آنها اعتراض نموده اند. این مقامات هم چنین از عملکرد نا مناسب ایرانی ها با اعضای تیم افغانستان یاد آوری نموده از عملکرد مخالف یک تعداد داوران ایرانی در این مسابقات انتقاد می نمایند. بر علاوه، مربیان فوتبال افغانستان گفته اند که بازیکنان تیم های ایرانی بیشتر از 13 سال سن داشته اند و مقامات کنفدراسیون فوتبال آسیا، به سبب میزبانی ایران، این موضوع را جدی نمی گرفتند.
به این ترتیب، ایران بعد از سه سال قهرمانی در این مسابقات، قهرمانی را به افغانستان واگذار کرد.

وزارت داخله جمهوری اسلامی افغانستان مبارزه قاطع را در مقابل گدا های شهر کابل اعلام کرد

 

 

سخنگوی وزارت داخله به خبرنگاران گفت از چندین سال به اینطرف گدایی گری در کابل به یک شغل پر درآمدی تبدیل شده که تعدادی زیاد مردم کار و مشغولیت های خوب و نسبتا پر درآمد شان را به امید درآمد بیشتر رها کرده و دست به گدایی زده اند وی افزود که یک متر مربع زمین گدایی در محلات پر درآمد کابل چون شهر نو ، وزیر اکبرخان و یا جاده میوند از طرف مافیای معاملات زمین گدایی تا روز هزار دالر به کرایه داده می شود ایشان علاوه کردند که اکثریت این گدا های که در گوشه و کنار خیابان های کابل به وضع ظاهراً فلاکتباری جلب توجه کرده و چهره زشت از شهر کابل به جهان معرفی میکنند سرمایه داران بزرگ اند که در مناطق اشرافی نشین شهر کابل چون شیرپور و و زیراکبر خان دارای بلدنگ های قیمتی و قصرهای مجلل و در کابل بانک و عزیزی بانک دارای اسهام بزرگ می باشند ، عده از اینها حتی در دوبی و سایر کشور های خارجی دارای املاک و سرمایه های هنگفتی اند که با اینکار شان از یکسو روزانه به ده ها هزار دالر درآمد غیر قانونی داشته و از سوی از پرداختن مالیه به دولت افغانستان سر باز می زنند.
اینها با این کارشان بزرگترین ضربه را به اعتبار و حیثیت دولت افغانستان وارد میکنند چون جهان خارج با دیدن ایشان در خیابان های کابل برایشان این سوال خلق می شود که پس این کمک های مالی پنجاه و پنج ملیارد دالری جامعه جهانی کجا شد که وضع مردم در پایتخت افغانستان چنین فلاکتبار است ازینرو دولت تصمیم مبارزه قاطع را در مقابل اینها گرفته تا این لکه بد نامی را از دامان جامعه پاک کند.
علمای دینی منجمله مجاهد بزرگوار آقای سیاف و رهبر جهادی حجت الاسلام محسنی درین رابطه با دولت اظهار همنوایی کرده و گدایی را اصولا از دیدگاه اسلام مردود دانسته و خصوصاً در جامعه مرفه چون افغانستان که کمک های مالی بیشتر از پنجاه کشور جهان را متواتر دریافت کرده و ذخایر زیرزمینی آن کفایت مصارف هزار سال آینده را میکند یک عمل خلاف شریعت اسلامی و جز گناه هان کبیره پنداشته اند .

 
با تقـــديم حـــــــــــــــرمت

قاچاق انسان ازمرز افغانستان تامناطق مرکزي ايران

قاچاقچيان هستم. قاچاقچياني که نه موادمخدر، نه مشروبات الکلي و نه حتي لوازم منزل قاچاق مي کنند بلکه چيزي به مراتب ارزشمندتر را آن چنان بي رحمانه قاچاق مي کنند که انسانيت را براي هميشه نابود مي کنند، «قاچاق انسان».
اين جا در قبال ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار تومان يک شهروند افغان را وارد کشور مي کنند و تا کرمان، اصفهان، مشهد و حتي شيراز مي برند، آن هم به شيوه اي بي رحمانه و بسيار غيرانساني.
در تمام اين مدت به صورت نامحسوسي از مرز ميلک زابل شاهد ورود چندين افغاني توسط يک راهنما که يک تلفن ماهواره اي و يک اسلحه دارد، بوده ام. آن فرد، ۱۲ مرد افغاني را ولي با سنين مختلف در طول شب، پياده از بيابان عبور مي دهد و با سپيده صبح آن ها را در يکي از کلبه هاي گلي روستايي پنهان مي کند. همان شب فردي ديگر با يک پژوي ۴۰۵ مي آيد و آن ها را سوار مي کند، باورم نمي شود که بتوان ۱۲ نفر را در يک خودرو جا داد ولي مي شود. ۴ نفر در صندوق عقب بازور و فشار و ضرب و شتم جا مي گيرند و ۸ نفر ديگر در خودرو روي هم مي چپند. راهنماي اول هم با موتورسيکلت به دنبال آن ها روان مي شود. نيمه هاي شب به پاسگاه کوله سنگي مي رسند. چراغ هاي پاسگاه که رويت مي شود، خودرو کنار مي کشد و مسافران مظلومش را خالي! مي کند. آن ها به کمک هم موتور راهنما را در صندوق عقب مي گذارند. در همين حين يک پرايد و ۲ پژوي ديگر هم مي رسند. آن ها نيز چندين افغاني ديگر را پياده مي کنند. آن ها که در صندوق عقب جا گرفته بودند، به سختي کمر صاف مي کنند. حتي نمي توانند راه بروند ولي راهنما آن ها را مجبور به دويدن در تاريکي به سمت کوه هايي که هيبت تيره شان مشخص است مي کند. اگر کسي جا بماند، منتظرش نمي شوند و کارش تمام است. به ويژه که پول را قبلا گرفته اند. اکنون حدود ۵۰ افغاني به همراه يک راهنماي مسلح در تاريکي محض به سمت کوه مي روند تا پاسگاه را دور بزنند. من نيز بي صدا و وحشت زده به دنبالشان به تاريکي مي زنم. حرکت کردن در تاريکي بسيار دشوار است به ويژه که نبايد صدايي برخيزد. نگرانم که گمشان کنم. کوه را رد مي کنند و در دامنه آن سوي پاسگاه به فرمان راهنما، همه مي نشينند، منتظر، سکوت هولناکي است.
چند دقيقه بعد چند صدمتر بعد از پاسگاه، خودروها کنار جاده مي ايستند، با چراغ خاموش و راهنما ناگهان فرمان دويدن مي دهد. افغاني هاي بيچاره که در ميان آن ها نوجوان و پيرمرد نيز وجود دارد، بدون اعتراض و وحشت زده به سمت خودروها مي دوند. من نيز به دنبالشان. پيرمردي نفس کم مي آورد و هر چه التماس مي کند، کسي کمکش نمي کند. به خودروها مي رسند و به همان شيوه سوار مي شوند و خودروها به سرعت دور مي شوند. هيچ کس به فريادهاي ضعيف پيرمرد که اکنون کاملا خود را خيس کرده توجه نمي کند. کنار جاده روي زمين مي نشيند و به سختي نفس مي کشد. ديگر هيچ چيز برايش مهم نيست. حتي مرا که مي بيند، نمي ترسد. خودروي من که مي آيد، او را نيز سوار مي کنيم و به سمت زاهدان مي رويم. در حالي که هم وطنانش در بدترين شرايط به سمت اصفهان، کرمان و... مي روند.
راهپيمايي شبانه
«سليم» جوان ۲۴ ساله افغاني که از طريق مرز ميرجاوه در استان سيستان و بلوچستان به طور غيرقانوني وارد کشور شده است مي گويد:  ما حدود ۱۵ نفر بوديم که از طرف «جوزاک» به همراه يک «بلد» (راهنما) شبانه به راه افتاديم و پس از ۷-۸ کيلومتر راهپيمايي خروس خوان صبح با استفاده از نردبان و طناب از ديوار بلند بتوني و سيم خاردارها و خندق هاي نوارمرزي رد شديم. بعد هم از کوره راه خود را به يک روستاي متروکه رسانديم و آن جا آدم هايي با گرفتن کرايه ۵۰۰ هزار توماني از هر نفر ما را به جيرفت رساندند. وي مي گويد:  ما از راه هاي فرعي و دورافتاده عبور کرديم.
راننده يک شرکت راه سازي در زابل نيز مي گويد: در جاده زابل ردپاي باندهاي قاچاق انسان را مي توان به وضوح ديد، هر بامداد که اين مسير را براي رفتن به کارگاه طي مي کنم مهاجران افغاني زيادي را مشاهده مي کنم که در کنار تاغ زارها پناه گرفته اند و آن ها شبانه خود را به اين سوي مرز رسانده اند. او مي گويد: جالب اين که در جاي جاي دشت ها و کوه هاي اين مناطق مي توان آثار تردد را ديد، پياده، سواره با موتورسيکلت و خودرو حمل و نقل مي شوند.
کرايه هاي ۸۰۰ هزار توماني!
کرايه حمل و نقل افغاني ها از مرز تا شهرهايي چون کرمان، شيراز و تهران به رقم هاي باورنکردني ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان مي رسد که کار پرسودي را براي برخي از افراد ايجاد کرده است.
مهاجراني که اغلب به صورت شبانه از طريق مرزهاي زميني از جنوبي ترين مرزهاي شرقي ايران و افغانستان وارد کشور مي شوند توسط رانندگان خودروهاي متنوع و از طريق راه هاي فرعي به شهرهايي از کشور حمل و منتقل مي شوند.
گزارش هاي مرکز اطلاع رساني پليس ناجا حاکي از آن است که تاکنون خودروهاي مختلفي شامل وانت، سواري، کاميون، تريلي و حتي تانکر حمل شير به دليل حمل غيرمجاز افاغنه بدون مدارک هويتي در پاسگاه هاي ايست و بازرسي متوقف و صدها افغاني غيرمجاز دستگير شده اند. با اين حال فعاليت باندهاي قاچاق انسان و ورود غيرمجاز افغاني ها در شرق کشور ادامه دارد و ميهمانان ناخوانده با وجود تدابير انتظامي خود را به نزديکي پايتخت هم مي رسانند و در يکي از آخرين موارد کشف افغاني هاي غيرمجاز در ماه جاري ۸۲ نفر افغاني که با ۷ خودروي سواري در حال انتقال به کرمان بودند در شهرستان فهرج واقع در شرق کرمان دستگير شدند. در هر يک از اين خودروها بدون احتساب راننده تا ۱۱ نفر جاسازي شده بودند.
خراسان - مورخ یکشنبه 1390/03/01 شماره انتشار 17841
نويسنده: حاتمي-فکري

چه کسی کنترول ولایت فاریاب را بدست دارد، پولیس یا طالبان؟

31.02.1390
نیو ریپابلک
نشریه نیو ریپابلک در شماره اخیر خود زیر عنوان "چه کسی کنترول ولایت فاریاب را بدست دارد، پولیس یا طالبان؟" مقاله تحلیلی نوشته و در آغاز این مقاله می نویسد، در بیشترین ساحات ولایت فاریاب، مردم در میان دو رژیم جنگی و ظالم گیر مانده اند. از طرف روز حکومت آقای کرزی و از طرف شب حکومت نام نهاد طالبان، یا یک شبکه سازمان یافته سست از قوماندانان، ملا ها و قضات شرعی.

نشریه می پرسد، چه چیزی ممکن ساخته تا چند صد طالب در تمام ولایت فاریاب فعالیت کند؟ بگفته مقامات محلی  علت اینست که تعداد پولیس در ولایت فاریاب کم و بصورت درست مجهز نمی باشند، ازین جهت آنها فقط  در یک قسمتی از ساحات می توانند کنترول داشته باشند.

نشریه در ادامه می نویسد، از دید مقامات امنیتی و مردم فاریاب، پلان اوباما مبنی بر آغاز خروج نیروها و انتقال کنترول امنیت به نیروهای افغان مطلقاً خنده آور و مضحک است. دگروال صدیق خان معاون قوماندانی ولایت فاریاب می گوید، اگر پولیس بیتشر و تجهیزات بیشتر و بهتر داشته باشیم یقیننا ما آماده هستیم تا از هر وجب  این خاک دفاع نمایم.


ایکونومست
مجله هفته وار ایکونومست چاپ لندن در ارتباط روابط میان هند و پاکستان مقاله تحلیلی نوشته و در یک بخش این مقاله می نویسد، خط مرزی میان هند و پاکستان یکی از خطرناکترین خط است. در سال 1947 میلادی این خط مرزی شاهد جدایی خونین بود که در نتیجه آن صد ها هزار انسان کشته شدند. علاوتاً در سه جنگ میان هند و پاکستان روی منازعه سرحدی بیش از پانزده هزار انسان دیگر جانهای شانرا از دست دادند. و اکنون این دو کشور با سلاح اتومی مجهز می باشند.

مجله هفته وار ایکونومست می افزاید،  وسواس پاکستان باهند، اینکشور را در سه طریق صدمه زده است:
اول اینکه به جنرال های پاکستانی قدرت زیاد بخشیده است. تعداد اردوی پاکستان 550000 است که به تناسب  اردوی هند (2.1 ملیون) بسیار کم است، اما برای کشوری چون پاکستان بسیار زیاد می باشد. اردوی پاکستان 16 فیصد بودجه دولت را می بلعد در حالی که فقط 1.2 فیصد بودجه دولت به سکتور معارف اختصاص یافته است.

دوم وسواس پاکستان برخورد در افغانستان را شکل داده است. در سالهای 1990 میلادی پاکستان طالبان را بوجود آورد تا قسماً متحد هند را در شمال افغانستان ضعیف ساخته باشد. پاکستان بمنظور دفع نفوذ هند در افغانستان هنوز هم از طالبان حمایت می نماید.

و سوم اینکه این وسواس باعث شد تا پاکستان گروپ های افراطی مذهبی را تقویت نماید، خاصتاً لشکر طیبه را بمنظور حمله بالای هند. حمله بالای پارلمان هند در 2001 و حمله در سال 2008 در شهر مومبای از جمله  نمونه های آنست.

خلاصه که هند تنها قربانی این سیاست های مرگبار پاکستان نمی باشد، بلکه تروریزم در داخل پاکستان که از تراشه های لشکر طیبه بوجود آمده نیز قربانی می گیرد و به یک پدیده جهانی انکشاف می کند.

نماینده گان امریکایی سه مرتبه با طالبان در قطر دیدار های داشته اند

28.02.1390
اراده
روزنامه اراده در مورد پروسه آشتی ملی در افغانستان و مذاکره با طالبان مسلح در این کشور تبصره کرده است. این روزنامه با اشاره به این که تاکنون نماینده گان امریکایی حداقل سه مرتبه با طالبان در قطر دیدار های داشته اند، نوشته است که امریکایی ها در این زمینه از شتابزده گی کار گرفته و روند را دنبال کرده اند. روزنامه در سرمقاله شماره امروز خود در مورد سیاست های پاکستان در منطقه و عملکرد های امریکا در زمینه تبصره کرده است. این روزنامه ایالات متحده را متهم کرده است که با وجود حضور رهبران شبکه های تروریستی در پاکستان، امریکا با این کشور از در مصلحت پیش آمده است.


انیس
روزنامه دولتی انیس از تعهدات تازه بریتانیا در زمینه کمک به افغانستان و به خصوص تقویت نیروهای امنیتی افغان سخن زده است. این روزنامه گفته است که مساله کمک های بریتانیا به افغانستان و حضور نیروهای آن کشور، در دیدار لوی درستیز بریتانیا با رییس جمهور کرزی مطرح گردیده است. روزنامه گفته است که افغانستان به کمک های بیشتر نیاز دارد و برتیانیا یکی از کشورهای است که می تواند در این زمینه مفید باشد. روزنامه در مورد ارایه خدمات مخابراتی در افغانستان و تسهیلاتی که در زمینه در این کشور فراه گردیده است نیز تبصره کرده است. اما انیس گفته است که مردم امیدوار هستند فعالیت شرکت های مخابراتی بیشتر قانونمند شود.


ویسا
روزنامه ویسا نیز به مساله مذاکرات صلح در افغانستان و نقش امریکا و دیپلومات های امریکایی در آن تبصره کرده است. این روزنامه گفته است که کشته شدن اسامه بن لادن و تبدیل شدن سفیر امریکا و قوماندان عمومی نیروهای بین المللی در افغانستان که به عوض آنان افراد دیگری معرفی شده اند، پروسه صلح را سرعت می بخشد. این روزنامه گفته است که همین اکنون روند گفتگو ها با طالبان مسلح در افغانستان شدت گرفته است. روزنامه در مورد مشکلات موجود در افغانستان نیز تبصره کرده و از اراده ملی در زمینه ختم مشکلات سخن زده است. مقاله نویس گفته است، اگر اراده ملی وجود نداشته باشد، مشکلات همچنان ادامه خواهد یافت.


افغانستان
روزنامه افغانستان در مورد کمک های که به سکتور مالی در افغانستان صورت می گیرد تبصره کرده است. این روزنامه گفته است که سکتور های مالی کشور به کمک های بیشتری نیاز دارند تا بتوانند خدمات لازم را به مردم ارایه کنند. به باور نویسنده مقاله در روزنامه افغانستان، با آغاز برنامه تقویت امور مالی که به کمک ایالات متحده صورت میگیرد، میزان دسترسی حتی سکتور خصوصی به قرضه ها بیشتر می شود. روزنامه در سرمقاله شماره امروز خود در مورد تهاجم فرهنگی بر افغانستان که این روز ها بیشتر در مورد آن سخن زده می شود، تبصره کرده است. این روزنامه گفته است که بهتر است در گام نخست فرهنگ و مسایل فرهنگی خود افغانستان مورد بررسی قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آن برجسته شود تا بیشتر در مقابل تهاجم فرهنگی مقابله صورت گیرد.


برشنانظری

آسترالیا صدها پناهجو را به مالیزیا برگشت میدهد

 
کمپ مهاجرین در آسترالیا
کمپ مهاجرین در آسترالیا

دولت آسترالیا روز یک شنبه از برنامه برگشت دادن صدها متقاضی پناهندگی به مالیزیا دفاع کرد و آن را پیامی واضح به قاچاقچیان انسان خواند. اما مدافعین پناهجویان این طرح را ظالمانه و غیرموثر خواندند.

 

مالیزیا و آسترالیا روز شنبه موافقت کردند که صدها متقاضی پناهندگی از آسترالیا به مالیزیا بازگشت داده شوند. براساس توافق دو جانبه، 800 مهاجری که در تلاش رسیدن به آسترالیا هستند، به صورت فوری به مالیزیا انتقال داده میشوند و در آنجا پروندههای شان توسط سازمان ملل متحد بررسی میگردد.
براساس توافق جولیا گیلارد، نخست وزیر آسترالیا و نجیب رزاق همتای مالیزیاییاش، آسترالیا در مدت بیشتر از چهار سال، چهار هزار پناهجوی ثبت شده را که اکنون در مالیزیا زندگی میکنند، خواهد پذیرفت.
نخست وزیر آسترالیا گفت این توافق محصول قاچاقچیان انسان را که «فروختن تکتی برای آسترالیا است» کاهش خواهد داد. گیلارد افزود: «پیام اصل این توافقنامه به قاچاقبران انسان و آنهایی که میخواهند مسیر پرخطر بحری به استرالیا را در پیش گیرند، این است: به کشتیها سوار نشوید».
نخست وزیر آسترالیا گفت: «براساس این توافق، اگر شما به آبهای آسترالیا برسید و دوباره به مالیزیا انتقال یابید، شما دوباره به آخر صف میروید». دولت آسترالیا حدود هفت ماه است که در مورد این توافقنامه با مالیزیا در گفتگو میباشد. انتظار برده میشود در هفتههای پیش رو، که آسترالیا همه ترتیبات وجوه مالی آن را تکمیل کند، این توافقنامه نهایی و اجرایی گردد.
چاریس بووین، وزیر مهاجرین آسترالیا گفت این برنامه حدود 300 میلیون دالر آسترالیایی (320 میلیون دالر امریکایی) هزینه خواهد برداشت. او علاوه کرد که این برنامه ممکن است اعتراض مخالفین را برانگیزد.
چاریس بووین گفت: «میدانم که این برنامه بحثبرانگیز خواهد بود. من انتظار تظاهرات را دارم، من چالشهای قانونی را پیشبینی میکنم، و من انتظار مقاومتهایی را نیز دارم».
هزاران پناهجو از کشورهایی چون افغانستان، سریلانکا و عراق همه ساله با تحمل راههای پرخطر بحری خود را به آسترالیا میرسانند.
«برنامهای غیرانسانی»
جولیا گیلارد، نخست وزیر آسترالیاجولیا گیلارد، نخست وزیر آسترالیا
  این برنامه حکومت آسترالیا با مخالفتهایی نیز همراه است. «ایتلاف عمل مهاجرین»، نهاد مدافع پناهجویان که در سیدنی مستقر است، گفت این برنامه آسترالیا نمیتواند مانع پناهجویانی گردد که زندگی خود را به خطر میاندازند تا خود را به آسترالیا برسانند.
من رینتول، سخنگوی این ایتلاف به خبرگزاری فرانس پرس گفت: «وقتی که آنها از افغانستان یا عراق عازم (استرالیا) میشوند، هیچ کدام در مورد این که با آنها در مالیزیا یا اندونیزیا یا استرالیا چگونه برخورد میشود، چیزی نمیداند».
باب براون، سناتور سبزها نیز برنامه بازگشت دادن مهاجرین به مالیزیا را تقبیح کرد و آن را «غیرانسانی» توصیف نمود. براون گفت حکومت و اپوزیسیون محافظه کار هر دو «برخورد ظالمانه و تنبیهی با مردم و خانوادههایی را حمایت میکنند که در تلاش جستجوی پناهندگی در این کشور و فرار از وضعیتهای غمافزای کشورهای شان هستند».
در واکنش به این انتقادها، حکومت آسترالیا روز یک شنبه از این برنامهاش دفاع کرد. معاون نخست وزیر آسترالیا گفت این برنامه مانعی در برابر قاچاق انسان در آسیا خواهد بود. او افزود که این توافق پیام واضحی به قاچاقبران انسان و پناهجویان میرساند: «اگر آنها سوار کشتی شوند، در آخر یک صف بسیار بسیار طولانی در مالیزیا منتظر خواهند ماند».

آسترالیا محدودیت‌ها را بر پناهجویان افزایش می‌دهد

 
راه حل اقیانوسیه طرحی است که بر اساس آن پناهجویان به جزایر دور دست فرستاده می‌شدند.
راه حل اقیانوسیه طرحی است که بر اساس آن پناهجویان به جزایر دور دست فرستاده می‌شدند.

جولیاگیلارد،نخست وزیرآسترالیا گفت که وزیران کابینه اوبه دنبال راه حل مسئله پناهجویان است،اما ‏احیای طرح"راه حل اقیانوسیه"را رد نکرد.بحث قانون مهاجرت درآسترالیا پس ازبه آتش کشیدن ‏اردوگاهی دراطراف سیدنی افزایش یافته است.‏

 


نخست وزیر آسترالیا گفت که وزیران او به دنبال راه حل منطقه ای  برای مسئله پناهجویان هستند، اما در این مورد اظهار نظر نکرد که آیا دولت آسترالیا می‌خواهد بار دیگر مرکز نگهداری پناهجویان را در جزیره مانوس، پاپوآ گینه نو، بازگشایی کند؟

 راه حل اقیانوسیه طرحی است که بر اساس آن پناهجویان به جزایر دور دست فرستاده می‌شدند و به مدت طولانی در آنجا می‌ماندند. گفته می‌شود آسترالیا می خواهد این طرح را دوباره احیا کند.
 مهاجران معترض این اردوگاه را تصرف کردند و سپس به آتش کشیدندمهاجران معترض این اردوگاه را تصرف کردند و سپس به آتش کشیدند
نخست وزیر آسترالیا گفت که قاچاق انسان یک مشکل پیچیده است و آسترالیا در این مورد گفت‌وگوهایی را در سراسر منطقه در دست دارد. جولیا گیلارد گفت: "ما به یک راه حل منطقه ای نیاز داریم. ما نیاز داریم که با سازمان های بین المللی مانند کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در ارتباط باشیم. ما این کار را پیش تر کرده ایم."

پناهجویان در آسترالیا به طور اجبار، تا مشخص شدن وضعیت شان و صدور ویزا، در کمپ نگهداری می‌شوند. در این کمپ ها بیشتر از ظرفیت آن، تعداد زیادی از پناهجویان نگهداری می‌شوند که این باعث مشکلاتی مانند ناآرامی و آشوب های اخیر شده است. درعین حال، گزارش هایی نیز غالبا از خودکشی در کمپ‌های دور دست به دست می آید.

به نقل از منابعی در همسایه ی شمالی آسترالیا، پاپوآ گینه نو، گزارش شده است  که توافق بر سر احیای دوباره ی "راه حل اقیانوسیه" نزدیک می‌باشد. موافقتنامه "راه حل اقیانوسیه" از سال 2001 تا 2007 توسط آسترالیا اجرا می‌شد که بر اساس آن پناهجویان غیر قانونی، به جزایر دور دست مانوس و یا منطقه نائورو فرستاده می‌شدند که تا روشن شدن وضعیت شان، در کمپ هایی که توسط آسترالیا ساخته شده بود، نگهداری شوند.
 
دولت حزب کارگر آسترالیا مدتی پس از قدرت گرفتن در سال 2007، موافقتنامه ی "راه حل اقیانوسیه" را لغو کرد؛ اما از آن هنگام تاکنون جنجال بر سر هجوم گسترده ی مهاجرین از کشورهای افغانستان، ایران، سریلانکا و عراق همچنان ادامه دارد.

بیشتر پناهجویانی که با کشتی به آسترالیا می‌ رسند، پیشتر در جزیره ی کریسمس در اقیانوس هند، مورد بررسی قرار می‌گیرند.

نخست وزیر آسترالیا پیشنهاد می‌کند که یک مرکز بررسی و نگهداری پناهجویان در تیمور شرقی نیز ساخته شود. اما تونی ابوت، رهبر اپوزیسیون محافظه کار می‌گوید که بازگشایی مرکز نگهداری در جزیره مانوس، باعث جلوگیری از سفر پناهجویان به آسترالیا نمی‌شود؛ ابوت اصرار دارد که دولت به بازگشایی مرکز نائورو توجه کند.
 اعتراض مهاجران در استرالیا در سال2002اعتراض مهاجران در استرالیا در سال2002
در سوی دیگر، سازمان عفو بین الملل می‌گوید که احیای موافقتنامه "راه حل اقیانوسیه" یک الگوی بد را در منطقه ترویج می‌کند.
گراهام تام، سخنگوی بخش آوارگان این سازمان می‌گوید: " این یک سیاست شکست خورده بود که توسط جامعه بین المللی نیز به دلیل نقض حقوق بشر در مورد آسیب پذیرترین مردم دنیا، محکوم شده بود." او همچنین افزود: "با نهایت تاسف (باید گفت که) دولتی که یکبار این موافقتنامه را ریشه کن کرده بود، حالا می‌خواهد دوباره آن را احیا کند."

پناهجویان در آسترالیا مجبورند که به مدت طولانی در کمپ ها نگهداری شوند، تا وضعیت آنها روشن شود. در هفته های گذشته، پناهجویان در اعتراض به طولانی بودن پروسه ی بررسی مدارک، و شلوغی جمعیت پناهجویان، یک مرکز نگهداری را در سیدنی آتش زدند.