زندگی من کجاست

سونیتا رپ‌خوان جنجالی افغانستان





اشاره: سونیتا علی‌زاده، رپ‌خوان نوجوان و جنجالی افغان است. او متولد هرات است و به‌دلیل جنگ و نا‌امنی در همان آوان کودکی، کشور را همراه خانواده‌اش ترک می‌کند و به ایران مهاجر می‌شود. دوران کودکی سونیتا پر از ناهنجاری‌ها، جنگ و دلهره بوده است. سونیتا به‌خاطر افغان بودن در ایران مورد انواع تبعیض قرار می‌گیرد و مشکلات سختی را پشت سر می‌گذراند. اما این سختی‌ها مانع تلاش سونیتا نمی‌گردد. او به خواندن رپ روی می‌آورد و در این زمینه به خوبی می‌درخشد. سونیتا تا به حال هفت آهنگ رپ اجرا کرده است و از آن جمله تنها توانسته است یک آهنگش را کلیپ بسازد. ترانه‌ای که در مورد انتخابات اجرا کرده است، در میان ۱۶ رپر، جایزه یک هزار دالری را از آن خود کرده است.
سونیتا علی‌زاده، خواننده رپ افغان را در حالی ملاقات کردم که خودش را برای اجرای نخستین کنسرتش در ایالات متحده امریکا آماده می‌کرد. ما شروع به قدیم زدن کردیم، و همزمان با هم صحبت می‌کردیم. در این اثنا، سونیتا ناگهان ایستاد و به مردی که با دو دخترش در پارکی بازی می‌کرد، خیره شد. او گفت: «این‌جا در امریکا، پدرها، با دختران‌شان ساعت‌تیری می‌کنند و در پارک‌ها به گردش می‌روند، اما در کشوری که من زندگی می‌کنم، این حالت دیده نمی‌شود.»
سونیتا از افغانستان آمده است. او ۱۸‌ساله است و موهای سیاه با چهره استخوانی دارد. سونیتا اگر مثل سایر دختران هم‌وطنش زندگی می‌کرد، و به اساس خواست والدینش به پیش می‌رفت، تا حالا شاید ازدواج کرده بود. به‌گفته او «بعضی وقت‌ها با خودم فکر می‌کنم، که اگر ازدواج می‌کردم شاید اکنون مادری دارای چندین طفل می‌بودم. چیزی که من، هرگز دوستش ندارم.»
سونیتا در پایتخت ایران، تهران بزرگ شده است. او زمانی‌که بیشتر از هشت سال نداشت، با پدر و مادرش، به‌دلیل جنگ‌های داخلی افغانستان را ترک کردند. او وقتی در ایران اطفال افغانی را فاقد مدارک قانونی یافت، بی‌کار ننشست و دست به فعالیت‌های گسترده زد. در آن‌جا او ورزش کاراته، عکاسی، گیتار را آموخت و شروع به خواندن رپ کرد. موزیکش به زودی شناخته شد. سونیتا یک دایرکتر ایرانی را ملاقات کرد، کسی که او را کمک کرد تا استایلش را درست سازد و موزیک‌های تصویری بسازد. تا به حال خواندن‌های سونیتا، چندین جایزه دریافت کرده است. همه چیز عالی بود. این کار تا زمانی ادامه پیدا کرد که خانواده سونیتا تصمیم غیر‌منتظره‌ای گرفتند. به‌گفته سونیتا، روزی مادرم  برایم گفت: «تو باید با ما به افغانستان برگردی. در آنجا مردی است که می‌خواهد همراه تو ازدواج کند. برادرت نامزد شده است و ما برای عروسی‌اش به پول جهزیه‌ات نیاز داریم.»
این خبر چون آب سردی بود که بر آرزو‌های سونیتای جوان می‌ریخت. او از شنیدن این خبر شوکه شده بود. بنا، تصمیم گرفت تا آهنگ «عروس برای فروش» را اجرا کند. آهنگ با این مطلع شروع می‌شود: «بگذارید زمزمه کنم، هیچ کس صدایم را نمی‌شنود که در باره فروش دختران صحبت می‌کنم. صدایم شنیده نمی‌شود، زنان باید خاموش بمانند… این رسم و سنت ماست.» در این آهنگ تصویری، سونیتا در حالی که لباس عروس را بر تن دارد دیده می‌شود. در این آهنگ آثار کبودی در صورتش دیده می‌شود. او با خانواده‌اش مبارزه می‌کند که او را نفروشد.
وقتی سونیتا این آهنگ را اجرا کرد، نگران بود که خانواده‌اش در باره آهنگ چه فکر خواهد کرد. اما، آن‌ها این آهنگ را پسندیدند. بعد از این آهنگ، خانواده سونیتا برایش گفت که تو مجبور نیستی ازدواج کنی. سونیتا می‌گوید: «بعد از آهنگ ویدیویی‌ام وقت گفته‌های فامیلم را در باره‌اش شنیدم و در باره گفته‌های‌شان، با خودم فکر کردم به این نتیجه رسیدم که دیگر خانواده ما تغییر کرده است و با سنت‌های ناپسند مبارزه می‌کند. حالا من در کشوری به سر می‌برم که هرگز تصور آن را نمی‌کردم.»
موزیک بانو سونیتا، توجه دیگران را نیز به خود جلب کرده است. او حالا، بورسیه تحصیلی را در یکی از اکادمی‌های هنر در آلتا دریافت کرده است. در پیوند به همین موضوع، او به فرانسیسکو آمده است تا کنسرتی را اجرا کند. اما قبل از نمایش، سونیتا نیاز دارد تا آهنگ‌ها را تمرین کند. ما آرام آرام به موتر نزدیک شدیم و تا نزدیکی اوکلند غربی با هم رفتیم. سالون تمرین در همسایگی ما قرار دارد و توسط برگ‌های با رنگ‌های مختلف پوشیده شده است. هر دو طرف سرک، مردمان خانه به دوش صف کشیده‌اند. سونیتا وقت مردم را دید، شوکه شد، او لحظه‌ای به فکر فرو رفت و به یاد خانه‌اش افتاد.
سونیتا گفت: «من در جایی بزرگ شده‌ام که همه همسایه‌هایم فقیر بودند. خانه‌های دور و بر ما به‌شکل ویرانه قرار داشت. شب‌ها من نمی‌توانستم به جایی بروم؛ زیرا وضعیت خیلی وحشتناک بود. حالا شما در امریکا برایم می‌گویید که در این‌جا مکان‌هایی است که تو نمی‌توانی به تنهایی در شب‌ها به آن‌جا بروی؟ بعد از این‌که مدتی از زمان کنسرت سپری شده بود، سونیتا در باره خانمی آهنگ اجرا کرد که فرخنده نام داشت. او توسط عده‌ای از مردم در کابل، زیر مشت، لگد و سنگ‌ها جانش را از دست داد. قلب سونیتا شکسته بود. بنا همان کاری را انجام داد که می‌دانست درست است. او در باره فرخنده آهنگی ساخت. «موزیک رپ به شما این اجازه را می‌دهد که داستان خود را برای مردم دیگر بگویید. موزیک رپ، یک روش است که می‌توانید واژه‌هایی را که در قلب شما است با دیگران شریک کنید.» بعضی وقت‌ها، موزیک رپ روشی است که می‌توانید غمگینی خود را توسط آن بیان کنید. کاری که زنان افغان در خیلی موارد نمی‌توانند آن را ابراز کنند. به هر حال سونیتا، حالا دورتر از خانه‌اش زندگی می‌کند. سونیتا می‌گوید: «دوست دارم همان چیزی را بخوانم که احساس قلبی‌ام 

را بیان می‌کند و آن به‌جز مردم افغانستان چیز دیگری نیست.»


http://bit.ly/1FFCYWX
http://www.pri.org/stories/2015-05-12/afghan-rapper-escaped-teen-marriage-singing-about-it

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر