زندگی من کجاست
خبرتکان دهنده و جانسوز :
" اخراج ۱۶۰مهاجر افغان از ایران درهوای سرد و برفی" را خواندم .
آنطوریکه چند روز پیش اخطار دولت ایران مبنی بر اخراج مهاجرین افغانی را نیز خوانده بودم. این خبر از نگاه انسانی بسیار تکاندهنده است.
در تابستان امسال اخراج مهاجرین از ایران بهانه ای شد تا جلسه استیضاح در شورا به جلسه افتضاح در کابل تغییر شکل دهد و سر انجام بحران میان قوه مقننه و اجرائیه را دامن زد و پای قوه قضائیه نیز در میان کشیده شد.
وزیر خارجه و وزیر امور مهاجرین را خواستند از کرسی وزارت بپایان بکشانند ، زیر ا مهاجرین از ایران اخراج گردیده بودند. در همان روز استیضاح من در داخل شورا رفتم تا جلسه رااز نزدیک ببینم و بشنوم . دیدم وشنیدم ولی تا امروز من در آن باره جمله ای ننوشتم .
اما امروز بایست بنویسم وبپرسم :
آیا رئیس شورای ملی افغانستان آقای محمد یونس قانونی و اعضای شورای ملی افغانستان از اخراج مهاجرین اطلاع دارند و اگر آری چرا کنفرانس مطبوعاتی دایر نمیکنند و از حق مهاجر و پناهنده دفاع نمی نمایند و اعتراضیه ای رسمی به دولت ایران نمی سپارند؟
آیا رئیس سنای افغانستان آقای صبغت الله مجددی و اعضای مجلس سنای افغانستان از این اخراج مهاجرین خبر دارند و اگر آری چرا سکوت نموده اند ؟
من بر این با ورم که در همان تابستان امسال نیز آقای محمد یونس قانونی میتوانست به مثابه رئیس پارلمان اعتراضیه ای به دولت ایران بسپارد و از اخراج مهاجرین جلو گیری نماید وهم میتوانست در داخل پارلمان آجندا را برای ارزیابی اخراج مهاحرین از ایران طرح نموده و فیصله شورای ملی را به طرفداری مهاجرین صادر نموده و به دولت ایران احتجاج نماید تا از این بازی بالای مهاجرین دست بردار شود ،اما بازی با سیاست و سیاست بازی طوری بود که طراحان اصلی استیضاح بجای فشار آوردن بالای دولت ایران و دفاع از مهاجرین وحق مهاجرین برای تصفیه حسابهای گروهی خود برآمدند و همه دیدیم ومیدانیم که افتضاح تا کجا دامن کشید.
اینک از خود میپرسیم که چه باید کرد ؟
1 – تجارب سایر کشور ها نشان میدهد که بدون اعتراض نمودن به امر اخراج پناهندگان بر ضد دولت های اخراج کننده پناهندگان و بدون حق دفاع از امر پناهندگی - دولت ها همیشه از وجود و بودن ونبودن پناهنده ها به اشکال مختلف برای امیال سیاسی خود نفع برده اند و میبرند. از این اینرو باید تماشا چی نبوده و بایست اعتراض نمود.
من همه خوانندگان این سایت را به اعتراض نمودن برضد جمهوری اسلامی ایران و به دفاع از حق انسانی و پناهندگی همه پناهنده ها بویژه افغانهای مهاجر فرا میخوانم.
2- چگونه میتوان اعترا ض کرد ؟
تجربه نشان مید هد که هم خود پناهنده ها و هم همه مدافعین حقوق مهاجرین پناهنده میتوانند به اشکال مختلف و به صورت مسالمت آمیز برضد دولت جمهوری اسلامی ایران در سراسر دنیا اعتراض نمایند.
3- تجربه نشان میدهد که عموما چند نفر که از حق پناهندگی دفاع مینمایند و برضد ظلم وستم وتعدی اند ، میتوانند در سایر شهرها به گرد هم جمع شده وفراخوانی برای دفاع از پناهنده های افغانی که از ایران اخراج شده اند ومیشوند به نشر بسپارند و همه انسانهای آزاده را برضد این ظلم وستم فراخوانند.
4- تجربه نشان میدهد که میتوان در همه شهرها و در هر گوشه ای دنیا به راهپیمائی ها برضد جمهوری اسلامی ایران آغاز نموده و توجه جهانیان را جلب نمود تا جمهوری اسلامی ایران دست از این عمل ضد انسانی برای لحظه ای هم اگر ممکن است دست بکشد .
5- تجربه نشان میدهد که در پایان تظاهرات و راهپیمائی ها همیشه اعتراضیه هائی برای سازمان های بین المللی مانند سازمان ملل متحد و یا سازمان دفاع از حقوق بشر یا سازمان دیدبان حقوق بشر و یا خود سفارت خانه ها و کنسولگری های جمهوری اسلا می سپرده میشود و میتوان علیه این جنایت خشم وکین خود را اعلام نموده به این ترتیب بالای جمهوری اسلا می ایران به شکل مسالمت آمیز و دموکراتیک فشار سیاسی و اجتماعی را وارد کرد.
6- تجربه نشان میدهد که در سراسر دنیا بیشتر از دو ملیون نفر پناهنده و مهاجر ایرانی وجود داشته و همه آنها به اشکال مختلف مزه ظلم واستبداد جمهوری اسلامی ایران را چشیده اند و به شکل بالقوه و بالفعل برضد جمهوری اسلامی ایران میباشند. شرکت سازمانها و گروهائی متعدد دموکرات و ضد استبدادی ایرانی ها در سراسر دنیا در راهپیمائی ها و تظاهرات و مجالس تحسن به قوت ونیروی اعتراضی افغانها می افزاید وبه هیچ وجه از شعار ها و رنگ های شعار نباید هراس داشت و یا رمید.
7 – تجربه نشان داده است که میان سازمانها وگروها ی معترض تشکیل یک پلاتفورت واحد و پیدا نمودن نقاط مشترک به وقت زیاد وجرو بحثهای مفصل نیاز دارد .
8 – تجربه نشان داده است که برای جلوگیری از ضیاع وقت و به زود ترین فرصت اعتراضی را سازمان دادن نیاز به فراست و سعه صدر داشته و یکی از اشکال سازماندهی ساختن بلوک های مشترک در راه پیمائی ها و تظاهرات میباشد. بدین گونه که هر گروه و سازمان و یا حزب سیاسی اعلامیه ها و شعار ها و اعتراضیه های خود را بادرک سیاسی ،اجتماعی و تحلیلی که از قضیه دارد نوشته وبیرون میدهد و هیچ یک از شرکت کنندگان فردی ویا متشکل با این شکل از اعتراض نمیخواهد خود را بیرون بکشد. به این شکل گسترده ترین شکل راهپیمائی و اعتراض را میتوان سامان داد و از حق انسانی همه آنهائی که در این زمستان سرد و خنک سوزان به مثابه ابزار بیجان مورد سوء استفاده قرار میگیرند و از مرز های ایران اخراج میشوند ، دفاع انسانی نمود. همچنان میتوان به همه انسانهای فریب خورده باز هم گفت که در این عملکردهای مشخص است که یکبار دیگر دانسته میشود که شعار" اسلام مرز نمی شناسد " چگونه در ایران و پاکستان و سائر کشور ها مرز میشناسد. باید از انسان وانسانیت بدون در نظر داشت مرز ها دفاع کرد.
سعدی میگفت که :
بنی آدم اعضای یک دگر اند
که در آفرینش ز یک گوهر اند
چو عضوی بدرد آورد روز گار
دگر عضو ها را نماند قرار
تو کز محنت دگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
من به تمام انسانهای آزاده در افغانستان و سراسر جهان این فراخوان را به مثابه فردی که سالها را در تبعید ومهاجرت گذشتانده و با تمام گوشت وپوست خود درد همه انسانهای اخراج شده و بیشتر از یک ملیون دیگر را که از ایران و دیگر کشور ها اخراج میگردندو بزور به افغانستان گسیل میگردند ، درک مینمایم تقدیم مینمایم وامیدوارم که قطره قطره دریا شود.
دریای سرد در این زمستان خموش و در این برفباری برضد جمهوری اسلامی ایران و به دفاع از مهاجرین افغان.
برضد ظلم وستم و استبداد متحد شوید و در افغانستان ومنطقه و سراسر دنیا اعتراض ها را سامان وسمت وسو دهید تا رژیم جمهوری اسلامی ایران بداند که :
خنک وسرما هرگز نمیتواند اراده مبارزه برای دفاع از حق زندگی نمودن ، حق پناهندگی و حق دفاع از آزادی ، دیموکراسی و عدالت اجتماعی رادر هم بشکند.
با فشردن صفوف خود در سراسر دنیا به دفاع از حق انسانهائی برخیزیم که از ایران اخراج شده ودر دشت های خنک وسرد رها شده اند و مرده اند و درسراشیب مرگ حتمی قرار دارند.
برضد اخراج بپا خیزیم.
سردی وخموشی را در مبارزه از حق انسان به گرمی و استواری تبدیل نمائیم.
اگر در داخل افغانستان هشتاد یا بیشتر از هشتاد حزب سیاسی که همه داعیه دموکرات بودن را دارند ، و ده ها سازمان گروه که داعیه مدنی بودن را دارند با اعتراض در سطح اعلامیه ها و یا تظاهرات و برپا ئی سخنرانی ها در درون وبیرون خانه ها و مجالس بپردازند ، ذهنیت مردم برای دفاع از حق زندگی نمودن ، دفاع از حق پناهنده ها و بهتر و انسانی ساختن شرایط زندگی در افغانستان تا جائی به سطح دیگری بلند خواهد رفت. و جمهوری اسلامی ایران نخواهد توانست هیچ پناهنده را از ایران اخراج نماید و یا بنام پناهنده باج بگیرد.
متشکل شوید و از حق پامال شده انسانها دفاع نمائید.
بازهم خبر تکاندهنده و استخوان سوز
"اخراج تعدادی دیگر از مهاجران افغان از ایران "
را خواندم و نمیتوانم خاموش باشم.
به نظر من همه افغانهای شرافتنمد در سراسر دنیا باید به خاطر اخراج مهاجران افغانی که یک عمل ضد ان است؛ اعتراض نمایند.
نوشتن من و نوشتن شما در ذات خود یک نوع اعتراض است و نا نوشتن یک نوع محافظه کاری !
من بخاطر دارم که در جریان جنگ چند ساله ایران وعراق از ده ها هموطن ام شنیده بودم که میگفتند : "در ایران میگویند که:
" راه بهشت از کربلا می گذرد "
و " هر روزه در کوی وبرزن ای که افغانهای مهاجر زندگی داشتند ، علاقمندان راه بهشت را جلب وجذ ب میکردند و به گردن شان یک کلید را می آویختند و میگفتند که کلید بهشت است و تعداد زیادی در جنگ رفتند و هرگز برنگشتند "
اینک تهران برای هموطنانم کلید دوزخ را در میان برفها به پاهای سرد و یخ زده هموطنانم می بندد و همه را راهی گورستان مینماید تا مخالفین خود را در زمینه سیاسی به تنگنا بگذارد.
این ماکیاولیسم شرقی با استبداد آسیائی گره خورده و استفاده از هر وسیله را برای رسیدن به هدف تقدیس مینمایند.
از خود می پرسم که این همه داد وبیداد بخاطر خدا ( ج) و محمد ( ٌص ) وعلی ( ک ) که از بام تا شام و در هر نماز جمعه گوش فلک را کر میکرد و میکند چه شد ؟
در این شکی نیست که هموطنانم سالها پیش از ظلم ظالم فرار کرده و به دیار ایران سراسیمه شده وسرگردان اند اما همه بخاطر حشمت وجاه نه بل از روی اجبار و جنگ های فرسایشی سی ساله اخیر به هرگوشه دنیا فرار کردند و ایران یک نمونه آنست.
در ایران تقریبا حد اکثر افغانها در صد ها و هزار ها کارخانه ها و مزارع مشغول کار و تولید بوده و ملیون هاملیون تومان را در پروسه انباشت سرمایه به کارفرمایان خورد و کوچک ایران سود به معنی اصلی کلمه اقتصادی رسانیدند اما حالا بحران سیاسی و اقتصادی گریبانگیر ایران شده است و این اخراج افغانها در ظاهر امر نشانه قوت دولت ایران است اما در واقعیت امر حکایت از بحران عمیق و بیکاری و بی روزگاری در جامعه ایران دارد. دولت جمهوری اسلامی ایران تصور میکند که با بیرون انداختن صد ها و هزار ها افغان از ایران ممکن بحران سیاسی و اجتماعی را از ایران بکاهد و افغانستان را در عمق بحران فروبرد اما این عملکرد ضد انسانی جمهوری اسلامی ایران هرگز نخواهد توانست بقای رژیم استبدادی را تضمین نماید.
من یکبار دیگربه همه عزیزان ای که نبشته ام را میخوانند فراخوان میدهم که :
بخاطر دفاع از بیچاره ترین انسانها که در سرما بسوی گورستان زمستان فرستاده میشوند دست به اعتراض بزنیم.
تمام سایت ها، روز نامه ها ، هفته نامه ها و رادیو ها و تلویزیون ها که داعیه دفاع از انسان وحق انسان را دارند بایست دست بکار شده و در سراسر جهان برضد جمهوری اسلامی ایران اعتراض نمائید. فرستادن این نبشته و نبشته های دیگر برای سایت ها و انتشار مجدد آنها صفوف اعتراض را گسترده تر میسازد. بویژه به سایت های عزیزان ایرانی بایست هرچه زود تر فرستاد و در تمام وقت ممکن دست بکار شد.
در پایان من نشانی الکترونکی و تیلیفون های وزارت داخله ایران را برای شما درج مینمایم وبا فرستادن نامه های اعتراضی از سراسر دنیا بر ضد جمهوری اسلانمی ایران اعتراض نمائید .
· تلفنخانه84861
· مديريت پايگاه اطلاع رساني88955827-84863007
· دفتر روابط عمومي8486302788960912خيابان فاطمي-وزارت كشور-طبقه 10-

ravabetomomi@moi.ir




· دفتر فن آوري اطلاعات وآمار8895128188951282خيابان فاطمي-وزارت كشور-طبقه 9

it@moi.ir





· تلفن گويا 138 تلفن گويا 138
در اخیر از شما میخواهم که جزئیات بیشتر این خبر را در سایت بی بی سی بخوانید !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر