زندگی من کجاست

2010، سال مصيبت بار براي مهاجران افغان

 

با شدت گيري خشونتها در سال 2010، گسترش فقر و عدم اعتماد به کارآيي حکومت افغانستان، امواج مهاجرت در درون و بيرون افغانستان افزايش يافته است و خطرهاي جاني بيشتري پناهجويان افغان را تهديد ميکنند.

 

با همه سختگيريها براي قبولي پناهجويان در کشورهاي غربي که برنامههايي جهت ايجاد موانع در مرزها براي جلوگيري از مهاجران تازهترين مورد آن است، هجوم مهاجران در سال 2010 در حدي بوده است که برخي کشورهاي اروپايي ناگزير به اين نظر افتاده اند تا اردوگاههاي تعطيل شده مهاجران را دو باره بازگشايي کنند.

با وضع محدويتهاي خشن و بروز فاجعههاي طبيعي در کشورهاي همسايه، امکانات حداقل معيشتي نيز که در اين کشورها وجود داشت، رو به خشکيدن مي رود.

افزايش خشونتها

روزنامه وال ستريت ژورنال به تاريخ بيست و هفتم ماه دسمبر با مقايسه نقشههايي که ملل متحد از وضع امنيتي مناطق مختلف افغانستان بين ماههاي مارچ و اکتوبر سال 2010 ترتيب داده است، مي نويسد: «در حالي که اوضاع در جنوب افغانستان، جايي که ميدان نبرد شديد بين نيروهاي ايالات متحده امريکا و طالبان است، واقعاً تغيير نکرده است و در معرض "خطر بلند " قرار دارد، اوضاع در 16 ولسوالي شمال و شرق کشور وخيمتر شده است».

جنگ و ناامنيها دهها هزار تن را در داخل کشور بيجا ساخته و هزاران تن ديگر را مجبور به ترک کشور ساخته است، با آنکه اين مهاجران از عواقب مهاجرتهاي غيرقانوني آگاه هستند.

مهاجرت براي تامين معاش
به تاريخ سوم دسمبر سال 2010 خانم کاترين براگ، معاون دبيرکل ملل متحد در امور کمکهاي بشري گفت که 7.4 ميليون افغان در گرسنگي به سر مي برند و خطر قحطي در اين کشور وجود دارد. به گفته او، ميليونها انسان ديگر در افغانستان به کمکهاي غذايي خارجي متکي اند و از هر پنج طفل يکي آنها پيش از رسيدن به عمر 5 سالگي ميميرد.

کاترين براگ، در اعلاميه اي زيرعنوان درخواست سال 2011 ،  گفته است: «با وجود پيشرفت در برخي ساحات، بر اثر منازعه جاري و فاجعه هاي طبيعي فراواني که مردم افغانستان در درون کشور متحمل شده اند،  کمکهاي بيشتري براي نجات زندگي انسانها  لازم است».

وضع نا به سامان اقتصادي، نبود موسسات توليدي داخلي و فقدان هرگونه فرصت کاري در درون افغانستان دهها هزار انسان را مجبور کرده است در جستجوي کار و يک آينده مطمئنتر راه مهاجرت را در پيش گيرند.

نوميدي از آينده روشن

براساس نتايج نظرسنجيي که توسط واشنگتن پست، شبکه خبري "اي بي سي"، بي بي سي و تلويزيون "اي آر دي" آلمان راه اندازي شده بود و به تاريخ ششم ماه دسمبر سال 2010 انتشار يافت، مردم افغانستان نسبت به مسيري که افغانستان در حرکت است نظر به سال قبل بيشتر بدبين هستند، و به توانايي ايالات متحده امريکا و متحديناش در تامين امنيت کمتر اعتماد دارند. اين بياعتمادي به حکومت افغانستان و حاميان بينالمللياش  در کنار ساير عوامل امواج مهاجرت را تشديد ميکند.

خشونتها و محدوديتهاي جديد همسايگان

در سي سال گذشته معمولاً پناهجويان افغان براي فرار از جنگ و يافتن چيز بخورنميري به کشورهاي همسايه، به ويژه ايران و پاکستان مي رفتند. همين اکنون شمار پناهجويان افغان در ايران و پاکستان به چندين ميليون نفر ميرسد. چون همه اين پناهجويان ثبت نشده اند، آمار دقيق در دست نيست.

کشورهاي ميزبان بارها مهاجران را مسوول نا به سامانيهايي خوانده اند که اصولاً منشاي بومي داشته است. اخيراً دستاويزها عليه مهاجران افغان شکل کاملاً استثنايي به خود گرفته اند.

در سال 2010 عيسوي گزراشهايي مبني بر محکوميت هزاران افغان به اعدام در زندانهاي ايران تکاندهنده بود. مقامهاي دو کشور تاييد کردند که سه زنداني افغان در ايران اعدام شده اند، اما نمايندگان پارلمان افغانستان از اعدام حدود 45 زنداني افغان و محکومت حدود سه هزار زنداني ديگر افغان به اعدام سخن گفته بودند.

در ماه سپتمبر سه تن از پناهجويان افغان که از مرز ايران عبور مي کردند، هدف گلوله پاسداران مرزي ايران قرار گرفتند. شماري از زخميان اين رويداد که به شفاخانه حوزه اي هرات انتقال داده شده بودند، گفتند هنگامي که مي خواستند از مرز ولايت نيمروز به سوي خاک ايران بروند سربازان ايراني بر آنان شليک کردند.

اين زخميان گفتند که براي کارگري به ايران مي رفتند وهنوز داخل خاک آن کشور نشده بودند که سربازان ايراني بدون هشدار بر آن ها تيراندازي کردند. اين افراد افزودند که مرزبانان ايراني پول ها و ديگر اشيايي را که با خود داشتند به سرقت بردند.

اين تنها مورد از بدرفتاري با مهاجرين افغان نيست. فرمانده پوليس ولايت نيمروز گفت: «همه روزه چند پناهجوي افغان که قصد رفتن غيرقانوني به ايران را دارند توسط مرزبانان اين کشور کشته و يا زخمي مي شوند».  
با وجود سفر ماه  دسمبر محمد قسيم فهيم، معاون اول رييس جمهور افغانستان در راس هياتي به ايران و مذاکرات با مقام هاي بلند پايهء ايراني، مسوولان ايراني حاضر نشدند به مقام هاي افغانستان بگويند چه تعداد از افغانها در زندانهاي ايران محکوم به اعدام مي باشند.

گفته مي شود حدود 1.7 ميليون مهاجر افغان در پاکستان زندگي مي کنند. بيشترين آنها در ايالت خيبرپشتونخواه اقامت دارند. سيلاب هاي تابستان سال 2010 به مهاجران افغان بدتر از 20 ميليون پاکستاني آسيب رسانده است.

نهاد تحقيقاتي «انترپرس سرويس" (آي پي اس) در يک گزارش تحقيقي در مورد اثرات سيلاب هاي پاکستان بر مهاجران افغان مي نويسد: «مطابق به اطلاع کميسارياي عالي مهاجران ملل متحد،  مهاجران افغان در 17 منطقه ايالت خيبرپشتونخواه کاملاً در معرض سيلاب ها قرار گرفته اند. سيلاب ها 12600 خانه آنها را تخريب کرده و موجب بيخانمان شدن 85000 مهاجر افغان شده است. در حال حاضر حتا تامين کمک هاي طبي نيز براي آنها مشکل مي باشد. صدها هزار نفر ديگر نيز با اندک غذا و آب باقي مانده اند و اکثريت آنها بيمار شده اند».
لوبنا حسن، رييس اتحاديه داکتران ولادي نسايي پاکستان به "آي پي اس" گفته است پاکستانيهايي که در معرض سيلاب قرار گرفته اند کمک هاي طبي زيادي به دست ميآورند، اما به نظر ميرسد حکومت، مهاجران افغان را فراموش کرده است.

کمپ زاخيل که جمعيت 23000 نفري در آن زندگي ميکردند، اکنون در يک سلاخي قرار گرفته است. کميسارياي عالي پناهندگان ملل متحد به باشندگان قبلي اين کمپ 1100 خيمه توزيع کرده است، اما پناهندگان مي گويند نه تنها شمار اين خيمهها کم است، بلکه جايي براي برپا کردن اين خيمهها وجود ندارد. برخي از اين خيمهها اکنون تا کنارهاي سرک عمده رسيده اند. برخي از اين کمپها روي سرک قرار دارند و آنها از درون خيمههاي شان از سرنشينان موترها کمک طلب ميکنند.

در پهلوي اين همه مصايب، حکومتهاي ايران و پاکستان درعمل از صدور هرگونه سند قانوني پناهندگي به افغانها خودداري مي کنند و ميليونها مهاجر را يا با خشونت عريان و اخراج اجباري از مرز خارج ميکنند، يا با ابزارهاي ظاهراً قانوني به نام مهاجران ثبت ناشده.

يونان با سيم خاردار در برابر مهاجران

نخستين دروازه  ورود از شرق به اروپا، يونان است. پوليس ساحلي يونان مي گويد در سال 2009 عيسوي 19 هزار پناهجوي افغان به اين کشور آمده اند. رييس اداره مهاجرت يونان شمار پناهندگان افغان در اين کشور را تا چهل هزار تن تخمين ميکند که از آن جمله صرف 200 تن آنها مستحق پناهندگي پنداشته ميشوند.

مهاجران افغان ميخواهند از يونان به کشور پيشرفتهتر اروپايي بروند. بيشترين پناهجويان به ايتاليا مي روند، اما نظر به قوانين شديد ضدمهاجرت در ايتاليا، در سال 2009 عيسوي 3843 مهاجر افغان از ايتاليا  به يونان برگشتانده شدند. رفتن به يونان و ايتاليا با قايقهاي کوچک بادي، از مرگبارترين مسافرتها است. تا حال معلوم نيست چه تعدادي در اين راه جان باخته اند، اما آنچه مسلم است اين که شمار غرق شدگان در آب بسيار بلند ميباشد.
 يونان اعلام کرده است که تصميم دارد در مرز مشترک 200 کيلومترياش با  ترکيه براي جلوگيري از ورود مهاجران مانع ايجاد کند. روز سوم جنوري سال 2011 عيسوي  ولفگنگ گرينز، از مسوولان سازمان عفو بين الملل در آلمان به روزنامه "فرانکفورتر روند شاو" گفت که اين اقدام آتن در مخالفت با اصول حقوق بشر اتحاديه اروپا ميباشد. به گفته او، يونان بدين ترتيب مي خواهد که اروپا همچون جزيره اغنيايي باشد که از ورود فقرا بدانجا جلوگيري گردد.

آستراليا، سرمنزل خطرناک

تخمين ميشود که شمار مهاجران افغان در آستراليا بيش از بيست هزار نفر است. در کنار مهاجرتهاي قانوني بسياري افغانها از راههاي غيرمجاز به آستراليا مهاجرت کرده اند که اين مهاجرت برعلاوه خطرات مرگبار ناشي از غرق شدن کشتيها با مشکلات قانوني عدم پذيرش نيز همراه مي باشد. در نزدهم اکتوبر سال 2001 بر اثر درهم شکستن و غرق شدن يک کشتي ماهيگيري اندونيزيايي که حامل 421 پناهجو به شمول افغانها بود، 353 تن از سرنشينانش به شمول افغانها کشته شدند.  146 تن از کشته شدگان حادثه کودک بودند. در شانزدهم اکتوبر سال 2009 کشتي پنج پناهجوي افغان که به سمت آستراليا در حرکت بودند، در منطقهء درياي "اشمور ريف" نزديک به جزيرهء کريسمس انفجار کرد وهمه سرنشينان آن کشته شدند. اين مورد از آن حوادث نادري است که هويت سرنشينان کشتيهاي غرق شده روشن ميشود.

اروپا و نياز به بازبيني

با همه موانعي که بر سر راه مهاجرت وجود دارد، نيروي از جان گذشتني که از نوميدي کامل نشات ميکند در پناهجويان چنان قوي است که خود را تا قلب اروپاي غربي نيز مي رسانند. اخيراً خبرگزاري آلمان گزارش کرده است که مقام هاي آلماني به فکر بازگشايي اردوگاههاي مسدود شده براي مهاجراني اند که تازه از افغانستان، عراق، سوماليا و ساير کشورهاي جنگزده خود را به برلين ميرسانند.

رسول رحيم
ويراستار: عارف فرهمند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر