زندگی من کجاست

امريکا جوان آلماني زنداني در افغانستان را به آلماني ها سپرد

 

دانشجوي آلماني که از هفته ها پيش بدين سو در افغانستان درزندان نيروهاي ايالات متحده امريکا به سر مي برد، اکنون به نيروهاي آلماني سپرده شده است.

 

وزارت امور خارجه آلمان روز شنبه در برلين اطلاع داد، سفارت آلمان از خواسته اين مرد براي «سفر هرچه زودتر به آلمان» حمايت مي کند. براساس گزارش روزنامه آلماني «زود دويچه سايتونگ» اين جوان 23 ساله آلماني افغاني تبار از شهر «فرانکفورت – ام – ماين» آلمان روز 8 جنوري توسط سربازان امريکايي دستگير شده است.

گيدو وستروله، وزير امور خارجه فدرال آلمان، روز جمعه با هيلاري کلينتون، همتاي امريکايي اش تيلفوني صحبت کرد. او گفت: «من از اينکه اين مساله حل شده است، احساس آرامش مي کنم  و از هيلاري کلينتون، وزير امور خارجه امريکا به خاطر زحماتش تشکر مي کنم».

بنا برگزارش روزنامه «زود دويچه سايتونگ»، مرد جوان در خانه پدرش توسط سربازان امريکايي بازداشت شده و به زندان نظامي بگرام انتقال داده شده بود. درادامه اين گزارش آمده است، به خانواده اين جوان که در فرانکفورت آلمان مقيم هستند، توضيحي در مورد دلايل بازداشت داده نشده است. خانواده او در پي پرس و جو از سفارت ايالات متحده امريکا در کابل، يک اي ميل دريافت کرد که بر اساس اين ايميل، اين جوان افغاني تبار در چهارچوب قوانين بين المللي جنگ در قيد است و با او طبق کنوانسيون ژنو، انساني برخورد مي شود.

اين روزنامه آلماني در ادامه مي نويسد، خانواده اين جوان 23 ساله، مي گويند که نيروهاي امنيتي آلمان نيز در بازداشت او سهيم هستند. از قول خواهرش گفته مي شود که مقامات رسمي آلمان «اطلاعات نادرستي» را به افغانستان فرستاده اند. اداره فدرال آلمان براي مبارزه عليه جرائم اين ادعا را رد مي کند.


خبرگزاري فرانس پرس/مهرنوش انتظاري

حملهء انتحاری در کابل موضوع اکثر روزنامه های غربی

10.11.1389
اکثر روزنامه های غربی در شماره های اخیر خود در مورد حمله انتحاری در کابل مطالبی به نشر رسانده اند که در آن هشت نفر کشته شدند. مسوولیت این حمله را در وزیر اکبرخان، طالبان به عهده گرفته و گفته اند که هدف حمله یک مقام شرکت امنیتی بلک واتر بوده است که اکنون تحت نام شرکت اکس ای کار می کند. اما به نوشته روزنامه ها مقامات در مورد کشته شدن و یا هدف قرار گرفتن کارمند این شرکت هیچ تذکر نداده اند.
واشنگتن پست
روزنامه واشنگتن پست می نویسد، انفجار روز جمعه در کابل در چند ماه اخیر بی سابقه بشمار می رود. به نوشته روزنامه در مورد امنیت در پایتخت افغانستان در اواخر زیاد صحبت می شد و بعضی ها حتی چنین فکر می کردند که شبکه حقانی که در گذشته به دست داشتن در چنین حملات متهم بود، با حکومت های افغانستان و پاکستان کدام توافق آتش بس را امضا کرده است

روزنامه می افزاید اگر حمله انتحاری روز جمعه آغاز موج نو خشونت در افغانستان باشد، دیگر دپلومات ها و کارمندان شرکت های خارجی در افغانستان نمی توانند در فضای امن گشت و گذار کنند.


نیویارک تایمز
روزنامه نیویارک تایمز در مورد این انفجار می نویسد، هرچند طالبان شاید در این حمله نتوانسته باشند که اشخاص خارجی مورد نظر خود را از بین ببرند، ولی با این حرکت خود نشان دادند که تا چه حد در کشفیات و حرکت خود در کابل آزادی دارند.

در سال های 2008 و 2009 حملات انتحاری در کابل بسیار زیاد بود، ولی در سال گذشته در این حملات به شکل ناگهانی کاهش ایجاد شد. به نوشته روزنانه نیویارک تایمز مقامات نظامی غربی به این عقیده اند که با گسترش عملیات نظامی و کشفی آنها خشونتها در افغانستان کاهش یافته است و به گفته آنها این عملیات ساحه فعالیت را بر مخالفین مسلح از جمله شبکه حقانی تنگتر ساخته است.


لاس آنجلس تایمز
روزنامه دیگر امریکایی لوس آنجلس تایمز در مورد انفجار در وزیر اکبرخان می نویسد، حمله انتحاری در کابل در یک زمانی رخ می دهد که رییس جمهور کرزی می خواهد هرچه بیشتر محدودیت ها را بر شرکت های خصوصی امنیتی بیشتر بسازد و اکنون انفجار در یک محلی که دفاتر سازمان های خیریه خارجی متمرکز می باشند، خارجیان را نگران ساخته است.


تایمز
همین طور روزنامه تایمز چاپ لندن هم موضوع حمله انتحاری روز جمعه در وزیر اکبرخان کابل را مورد بررسی قرار داده و از قول منابع خود می نویسد که گفته اند به بعضی از دپلومات های خارجی که برای خرید به این مغازه می رفتند، قبلاً هشدار داده شده بود.

به نوشته روزنامه تایمز با رسیدن اولین اطلاعات در مورد حمله بر این مغازه در سال گذشته میلادی به دپلومات های بریتانیوی دستور داده شده بود که برای خرید به این مغازه نروند، اما در سال جاری رفت و آمد آنها به آن دوباره آزاد شده بود.

کارگران افغانی باز هم به دولت ایران پول بپردازند!


بر پایه این گزارش، در اجرای موضوع بند (ج) ماده 122 قانون کار جمهوری اسلامی ایران و حسب بند یک تصویب نامه شماره 46147/ ت 22538 ک مورخ 11/10/1380، کمیسیون اصل 138 قانون اساسی؛ کلیه اتباع افغانستانی ذکور بالای 18 سال دارنده کارت مدت دار خروجی معتبر که در طرح آمایش 6 شرکت نموده و کارت موقت کار آنان به دلیل پایان مدت اعتبار در سال 88 منقضی شده، موظفند حداکثر تا 17 ماه دلو سال جاری جهت اخذ کارت موقت کار صادره به ادارات کل کار و امور اجتماعی ولایت محل اقامت خود مراجعه نمایند.

همچنین هزینه صدور ( کارت موقت کار ) بر اساس مصوبه قانون بودجه سال 89 و برابر نرخ اعلامی یک میلیون و چهارصد هزار ریال (واحد پول ایران) بوده و متقاضیان مکلف به پرداخت نرخ مصوب به حساب شماره اعلامی از سوی ادارات کل ولایات مربوطه خواهند بود.

این مبلغ در حالی است که مهاجرین طی این سی سال آوارگی حتی یکبار هم مجوز کار معتبر از دولت ایران نگرفتند. سال گذشته که از هر مرد افغان هفتصد هزار ریال برای کارت کار پول گرفته شد، از مدت اعتبار این کارتها چند ماه هم گذشته بود.

به هر صورت مهاجرت است و آوارگی. همین ماه گذشته بود که هر افغان چه کوچک و چه بزرگ مبلغ هفتصد هزار ریال پول به حساب اداره اتباع واریز کرد. اکنون دوباره به این بهانه باز افغانها بیچاره که با هدفمند شدن یارانه ، خرج زندگی روزمره خود را به سختی تامین می کنند، باید به ایران پول بدهند تا به آنها اجازه کار بدهد.

هیچ غمی نبود اگر با این کارتها حتی مجوز کار کردن و بهره مند شدن از حقوق یک کارگر را به افغانها می دادند. کارگران افغانی هیچگاه در ایران بیمه نشدند، حق بیمه بیکاری نگرفته اند، حق سختی کار، حق اولاد، بن کارگری، عیدی و دیگر موارد که هر کارگر ایرانی دریافت می کند، را به چشم خود ندیده اند. ولی با تمام این شرایط باز هم باید سوخت و ساخت. شاید به این طریق افغانها مجبور شوند به کشور بازگردند و از آنجایی که کشورمان بدتر از ایران است، تنها راه چاره رفتن به بلاد غیر مسلمان اروپایی است.
منبع:شبکه اطلاع رسانی افغانستان

ولسی جرگهء جدید افتتاح شد، ولی چگونه یک پارلمان خواهد بود؟!

06.11.1389
پارلمان جدید افغانستان 4 ماه بعد از انتخابات به روز چهارشنبه توسط رییس جمهور کرزی افتتاح شد.

رییس جمهور کرزی در آخرین لحظه تصمیم گرفت که رکود سیاسی را با اعضای نو انتخاب شدهء ولسی جرگه خاتمه داده و گذاشت اعضای پارلمان نو بکار خود شروع کنند.

تحلیل گران اکنون در این مورد فکر می کنند که پارلمان آیندهء افغانستان بعد از این همه بحران، تعویق ، تقلب و تخطی در انتخابات، چگونه یک پارلمان خواهد بود.

در این مورد خبرگزاری رویترز می نویسد:
رییس جمهور کرزی تا آخرین لحظه تلاش کرد که مانع افتتاح ولسی جرگه شود تا اتهامات وارده بر روند انتخابات و بعضی از وکلای نو حل شود.

رییس جمهور کرزی رسماً نتاییج این انتخابات را محکوم نکرد، اما در مورد آن ناراحتی و نا رضایتی عمیق داشت.

رییس جمهور کرزی محکمه خاص را برای بررسی تقلب ها و تخطی ها تشکیل کرد و هنوزهم می خواهد این محکمه کار خودرا ادامه دهد و آن وکلای را که با تقلب و اعمال غیر قانونی نماینده گی مردم را به دست آورده اند، در حالیکه در ولسی جرگه هستند بازهم به جواب گویی قانونی کشانیده شوند.

پارلمان گذشته در زمان کار خود با رییس جمهور کرزی زیاد برخورد نداشت و صرف در روزهای اخیر با او مخالفت کرده، برای برخی از اعضای کابینه وی رای اعتماد نداد.

عضو شدن در پارلمان با امتیازات همراه است و یک تعداد اعضای پارلمان نو با مصارف گزاف این چوکی ها را اشغال کرده اند و در دورهء کار خود بیشتر به پیدا کردن این پول ها مشغول خواهند شد و کارهای روزمره حکومت را فراموش خواهند کرد.

در پارلمان افغانستان کدام حزب وجود ندارد که در صورت عدم موافقت با یک موضوع به طور دسته جمعی عکس العمل نشان دهد. از این رو تشکیل یک جناح واحد در پارلمان افغانستان یک کار آسان نیست و این عمل موثریت مخالفین واقعی را محدود می سازد.

علاوه بر آن چون اعضای پارلمان ازهر ولایت به حیث یک گروپ نماینده گی می کنند، این مساله برای مردم عام خیلی مشکل است که صرف به دنبال یک وکیل واحد بروند تا به آن ها کمک کند.

به نظر تحلیل گران هرچند رییس جمهور کرزی از ترکیب پارلمان نو راضی نیست، اما پارلمان یک تعداد اعضای خودرا که همیشه داخل بحث بودند و نظریات شان را به وضاحت ابراز می کردند، از دست داده است.
جهان غرب خواهان یک پارلمان قوی می باشد که بتواند با حکومت رییس جمهور کرزی که در اواخر به یک شریک مشکل غرب تبدیل شده است مقابله کند.

مبصرین سیاسی در مورد غیر موثر بودن پارلمان هشدار می دهند، زیرا احساس بی تفاوتی در برابر پارلمان روزبه روز در افغانستان زیاد می شود و این حس که گویا انتخابات یک راه رسیدن به دموکراسی و یک حکومت جوابگوی می باشد ، دیگر وجود ندارد.

به نوشته خبرگزاری رویترز اکثر افغان ها چنین فکر می کنند که انتخابات در واقع یک راه می باشد که جنگسالاران و فسادکاران مهر قانونیت را بر خود می زنند.

انتخابات پارلمانی افغانستان با وجود خشونت، تهدید و تقلب بیش از حد به نتیجه رسید و یک تعداد زیاد مردم در آن اشتراک کردند. علاوه بر آن در این ولسی جرگه نسبت به ولسی جرگه قبلی گروه اپوزسیون قوی تر می باشد و اعضای آن حتی قبل از افتتاح پارلمان هم خواستند که زور بازو نشان دهند و آقای کرزی را مجبور ساختند که از موقف خود عقب نشینی کرده، بعد از یک تاخیر چند ماهه پارلمان را افتتاح کند.
در پارلمان افغانستان کدام حزب وجود ندارد که در صورت عدم موافقت با یک موضوع به طور دسته جمعی عکس العمل نشان دهد.

جهان غرب خواهان یک پارلمان قوی می باشد که بتواند با حکومت رییس جمهور کرزی که در اواخر به یک شریک مشکل غرب تبدیل شده است مقابله کند. کشورهای غربی غیر مستقیم چندین بار از انتخابات ولسی جرگه نو حمایت کرده اند، ولی آن ها این را هم می دانند که اکثریت اعضای این ولسی جرگه لکه های مختلفی را در دامن خود دارند که از ترس خود هم شاید نتوانند با آقای کرزی مقابله کنند.

به نوشتهء خبرگزاری رویترز اگر آن ها به مقابله هم دست بزنند، رییس جمهور کرزی به ساده گی تسلیم نخواهد شد و با آن ها برخورد خواهد کرد.

«نسیمه – خاطرات یک دختر مهاجر»

صحرا کریمی؛ نسیمه و خاطراتاش

 

جدیدترین فلم صحرا کریمی، «نسیمه – خاطرات یک دختر مهاجر» (2010) توانسته است امسال به مسابقات اسکار دانشجویی راه پیدا کند. این فلم نیمه مستند و داستانی درباره یک دختر مهاجر افغان است که به اروپا آمده است.

 

این البته یگانه موفقیت این فلمساز جوان افغان طی سال روان نیست، او به تازگی سند دکترایش را نیز در رشته سینما از دانشکده فلم و تلویزیون براتیسلاوا دریافت کرده است. خانم کریمی که رساله دکترایش را درباره موج نو سینمای ایران نوشته است، شاید اولین کسی باشد که از افغانستان در این رشته از یک دانشگاه معتبر غربی سند دکترا دریافت میکند.

 «نسیمه»

فلم «نسیمه» درباره یک دختر مهاجر افغان است که به تازگی به اروپا آمده است. این فلم نیمه داستانی و نیمه مستند داستان آشنای هجرت و غربتی را روایت میکند که طی سی سال گذشته برای میلیونها افغان در سراسر جهان اتفاق افتاده است. فلم نسیمه تا حد زیادی خاطرات شخصی کارگردان آن است که به شکل تصویری بازگو شده است. صحرا کریمی خود نقش نسیمه، دخترک جوان و محجوب افغان را بازی میکند که گویی از وسط آسمان آبی به شهر بیگانهیی پرتاب شده است که نه زبان مردمان آن را میفهمد و نه با زندگی و زمانه آنها ارتباطی دارد. او از افغانستان آمده است، کشور جنگ زدهیی که در آتش فقر و جهل میسوزد و خود را در براتیسلاوا، پایتخت زیبای یک کشور اروپای شرقی مییابد. فلم روایت گیرای سفر نسیمه را پی میگیرد که از کمپهای مهاجرین شروع میشود.

برخی از بهترین قسمتهای فلم، درباره دوستیهایی است که بین نسیمه و دیگر افغانهای پناهجو در کمپ مهاجرین شکل میگیرد. جوانان افغان که هر یک مثل نسیمه، مضطرب و بیسرنوشت شب و روز شان را در انتظار میگذرانند، سعی میکنند که از یگانه دختر افغان حاضر در کمپ همواره حمایت کنند. آنها با برگزاری جلسههای رقص و آوازخوانی تلاش میکنند ساعتی را به دور از غم غربت به صدای دهل و دوبیتی وطنی پناه ببرند. تصاویر فلم گاه با تصاویر مستندی همراه میشوند از ایامی که صحرا کریمی خود همچون نسیمه در کمپ مهاجرین به سر میبرد و دقیقاً چنین روزهایی را تجربه میکرد.
مانند دیگر فلمهای خانم کریمی، این فلم نیز شیوه شاعرانهیی را در بازگویی قصهاش در پیش میگیرد. در قسمتهایی از فلم، نسیمه با صدای حزن آمیزش متنهای شاعرانهیی را که گویی از دفتر خاطراتش برداشت شده است، درباره تجربه سفرش و جستجوهای ناتمامش میخواند. او همواره در جستجو است، جستجو برای یک دوست، یک خانه، یک زندگی نوین و مهمتر از همه یک هویت نوین. او میداند که در این شهر غریب، او نمیتواند یک دخترک محجوب و بیکس باقی بماند، او باید به جستجویش ادامه بدهد تا به تعریف جدیدی از خود و زندگی دگرگونهاش دست یابد. از اولین تجربههای نسیمه در زندگی نوین، آشنایی اتفاقی با یک دختر جوان اسلواکیایی در ایستگاه قطار است. نسیمه که فقط میتواند به سختی انگلیسی صحبت کند، سر صحبت را با دختر اسلواکیایی باز میکند و به او میگوید، تازه به این شهر قدم گذاشته است و هیچ کسی را ندارد که به او زنگ بزند و هیچ جایی را ندارد که به آنجا برود. دختر اسلواکیایی، با مهربانی از نسیمه دعوت میکند که  به خانه او برود، چیزی که دوست پسرش خوشش نمیآید و با تمسخر میگوید: «خانه ما که کمپ مهاجرین نیست». ولی در نهایت نسیمه برای مدتی مهمان اتفاقی یک خانواده کوچک اسلواکیایی میشود.

صحرا کریمی تا هنوز چندین فلم موفق در ژانرهای مختلف ساخته است. بیشتر این فلمها را در دوران دانشجوییاش ساخته که در جشنوارههای مختلفی نمایش داده شده اند. او با آن که در کارگردانی فلمهای داستانی مهارت بالایی دارد، ولی چندین فلم مستند نیز در کارنامه هنری او به چشم میخورند. از جمله فلمی به نام «در جستجوی خیال» که اتفاقاً آن هم درباره کمپهای مهاجرین کشور اسلواکیا است. ولی یکی از بهترین فلمهای او «زنان افغان در حال رانندگی» (2009) نام دارد که مستند بلندی است درباره چهار زن کابلی که جرئت کرده اند دست به رانندگی بزنند که در افغانستان کار کاملاً مردانه دانسته میشود. این فلم نخستین کار صحرا کریمی در داخل افغانستان بود و پس از آن تا هنوز فلم دیگری در داخل کشور نساخته است، هرچند در صدد این کار است. در کنار این فلمهای مستند، کریمی فلمهای کوتاه و تجربی زیادی نیز ساخته است که برخی از آنان بیش از دیگر فلمهای او صمیمی و شخصی هستند. در آن فلمهای دانشجویی که او از آزادی بیشتری برای تجربه و تجسس برخوردار بوده است، توانسته است به خوبی مهارتهایش را در قصه گویی سینمایی صیقل بدهد.

فلم زنانه

صحرا کریمی در سینمای افغانستان یگانه زنی است که فلمهای زنانه میسازد. فلم زنانه، ضرورتاً به معنای فلمی نیست که درباره زنان ساخته شده باشد؛ بل به معنای فلمی است که با نگاهی زنانه به روایت حوادث بپردازد. ما در سینمای افغانستان چندین زن بااستعداد داریم که طی سالهای پس از سقوط طالبان توانسته اند فلمهای زیادی در رابطه  با مشکلات زنان در افغانستان تولید و کارگردانی کنند. کما این که مردان فلمساز نیز طی این سالها درباره زنان افغان فلمهای زیادی ساخته اند، ولی این فلمها طوری ساخته شده اند که بیننده نمیتواند با تماشای فلم بفهمد که آیا یک مرد پشت کمره فلمبرداری ایستاده بوده است و یا یک زن. همان فلمهایی را که کارگردانان زن درباره زنان ساخته اند میتوانست توسط مردان ساخته شده باشند. ولی آنچه که آثار صحرا کریمی را در این میان متمایز میسازد، نگاه کاملاً زنانه او در بازگویی داستانهایش است؛ طوری که بیننده متوجه میشود که فقط یک زن میتواند  این قصهها را بگوید.
فلم زنانه معلادل شعر زنانه است و آن را از ادبا وام گرفته ام، همان طور که برخی از شاعران زن زبان فارسی اشعاری میگویند که از نگاه جنسیت خنثا هستند و یا حتا مردانه به نظر میرسند، در دنیای سینما نیز چنین پدیدهیی وجود دارد. در ایران مثلاً، پروین اعتصامی به عنوان زنی شناخته میشود که اشعارش کاملا ً مردانه است، و در مقابل فروغ فرخزاد را به عنوان زنی میشناسند که برای نخستین بار در زبان فارسی شعر زنانه را رواج داد. او بیپرده از خودش و از احساسات زنانهاش در سرودن شعر استفاده کرد و این باعث شد که نسل جدید زنان شاعر در پیروی از او، از بروز احساسات زنانه شان پروایی نداشته باشند. در میان شاعران افغان، زهرا حسین زاده و مریم ترکمنی از شاعرانی هستند که هویت زنانه شان را در اشعار شان پنهان نمیکنند، ولی در عوض همان طور که کاظم کاظمی در جایی گفته است، خالده فروغ در شعر افغانستان از نمونه زنانی است که به سختی می شود باور کرد که اشعار او با قلم یک زن نوشته شده است.

در جهان مردانه ادب و هنر افغانستان، فاشگویی زنانه شجاعتی میطلبد که فقط از زنان سنت شکن برمیآید. صحرا کریمی یکی از آنهاست. در فلمهای صحرا کریمی، ترسها، تردیدها، خوابها و خیالهای زنانه همواره بستر اصلی داستانها را تشکیل میدهند. فلمهای او شاید فمینیستی نباشند، ولی بدون شک زنانه هستند.  

همیشه مهاجر

صحرا کریمی 28 سال پیش از پدری ارزگانی (حالا دایکندی) و مادری بدخشانی در کابل متولد شد. او که در تمام زندگیاش همواره مهاجر بوده است، در ایران کلان شده و در سال 2001 زمانی که به اسلواکیا اقامت گزید، تحصیلات دانشگاهیاش را در رشته سینما در آن کشور کوچک اروپای شرقی آغاز کرد. او از سه سال به این طرف میان کابل و براتیسلاوا در رفت و آمد است، و نتیجه این سفرها فلم «زنان افغان در حال رانندگی» و یک ورکشاپ مستندسازی در دانشگاه کابل بوده است. خانم کریمی هم اکنون همراه با شوهرش در تهران زندگی میکند و قصد دارد درباره داریوش مهرجویی، کارگردان سرشناس ایرانی یک فلم مستند بسازد.

صحرا کریمی با آن که با سینمای ایران و افغانستان آشنایی خوبی دارد، ولی آثار او هیچ شباهتی به سنت سینمایی این دو کشور ندارد. او بیشتر متاثر از سینمای نوین شرق اروپا و سنت سینمایی شوروی است. او نگاه شاعرانهاش را از سینمای شوروی به ارث برده است و افکار زنانهاش را از سینمای زنانه اروپایی. او در واقع به نسل جدیدی از سینماگران شرق اروپا تعلق دارد که این سالها با فلمهای شان باعث تعجب و تحسین فستیوالهای بزرگ بین المللی شده اند. نمونه مشهور این جریان که به سینمای «موج نو» رومانیا تعلق دارد، کریستین مونگو و فلم تحسین شده اش «4 ماه، 3 هفته، 2 روز» (2007) است.

صحرا کریمی همواره با فلمهایش نشان داده است که استعداد درخشانی در روایت قصههایی دارد که هرچند بسیار شخصی به نظر میآیند، ولی انعکاس تجربه جمعی نسل بزرگی از انسانهایی است که غم غربت را دیده اند و در جستجوی هویت شان راههای زیاد پیموده اند. همان طور که پیش از این با فلمهایش توانست رمق تازهیی به جان سینمای افغانستان بدمد، از این پس نیز خانم کریمی میتواند بازار سرد سینمای کشور را با فعالیتهایش گرم کند. در آینده، ما مطمیناً بیشتر درباره صحرا کریمی خواهیم شنید؛ دکتور صحرا کریمی البته.

نویسنده: علی کریمی

«تکتیک سوختاندن زمین موجب از دست دادن قلب ها و ذهنیت های مردم می شود»

05.11.1389
در مطبوعات معتبر جهان، امروز شماره های اخیر روزنامه های تایمز بریتانیا و لاس انجلس تایمز ایالات متحده امریکا را ورق زده ایم.
تایمز
روزنامه تایمز زیر این عنوان که تکتیک زمین سوخته موجب از دست دادن قلب ها و ذهنیت های مردم در مبارزه با طالبان می شود مقاله را به نشر رسانیده و می نویسد، سربازان امریکایی تکتیک های جدید جنجال برانگیز انفجار دادن خانه ها و در برخی از موارد از بین بردن قریه ها را دنبال می کنند که گمان می برند توسط طالبان ماین گذاری شده است.

به نوشته روزنامه این تکتیک که در ظرف چند ماه گذشته به اجرا گذاشته شده ناراحتی را در میان گروه های حقوق بشر و حتی برخی از سربازان که این عملیات را انجام می دهند به میان آورده است که توسط جنرال دیوید پیترویس قومندان عمومی ناتو در ماه دسمبر تصویب شده است.

اگرچه به نظر می رسد که این تکتیک در تضاد با قواعد درگیری که وی سال گذشته خواهان تطبیق آن از سوی سربازانش گردید قرار دارد. وی گفته بود با افغان ها و ملکیت های شان با احترام برخورد کنید.

سارا هولیوینسکی از کمپاین قربانیان بی گناهان در نزاع - گفته است که خانواده ها میان شورشیان و نظامیان گیرمانده اند به گفته وی آنها خانه های خود را بخاطر شورشیان ترک می کنند و نظامیان آن را انفجار می دهند.
این نهاد برای جمع آوری معلومات در مورد سطح تخریبات کار می کند.


لاس انجلس تایمز
روزنامه لاس انجلس تایمز در مورد یک عسکر امریکایی نوشته که یک دختر افغان منبع الهام رمان اش بوده که وی اخیراً نوشته است.

روزنامه می نویسد، ترنت ریدی زمانی که به حیث یک عسکر امریکایی برای فراهم نمودن امنیت و بازسازی در افغانستان کار می کرد این دختر را دید که لب پاره و دندان اش از دهن اش بیرون بود. لب بالای دختر 13 ساله به دو قسمت تقسیم شده بود. بینی وی نیز دچار سوی شکل بود.

ریدی که برای اولین بار زلیخا را دید تکان خورد. اما این همان دختر بود که منبع الهام و شخصیت مرکزی رمانش بنام از میان خاک شد. از میان خاک قصه ایست بر استناد تجارب واقعی از زنده گی ریدی در راه کمک به زلیخا تا صورت او را جراحی کند.

این یک داستان تکان دهند و بسیار زیبایست که گفته شده اولا نه بخاطری این که این داستان توسط کسی نوشته شده که برای اولین بار داستان می نویسد اما بخاطری که داستان از دیدگاه زلیخا گفته شده است.

ریدی به لاس انجلس تایمز گفته است به دنبال عملیات جراحی زمانی که زلیخا پایگاه نظامی را ترک گفت، او برایش تعهد کرد که داستانش را حکایت خواهد کرد.

ریدی برای سیزده ماه میان سال های 2004 و 2005 در افغانستان خدمت کرد. وی گفته نوشتن این داستان ماموریت بود که باید آن را انجام می داد. به گفته وی فرق نمی کرد که این ماموریت چه مدت زمانی را دربر می گرفت و یا تا چه حد بی مفهوم به نظر می رسید که یک جوان از اویوا آن داستان را می نوشت.

ای ملت شهید پرور



ای ملت شهید پرور ای ملتی که بزرگترین ابر قدرت جهان را زیر اراده خود له کردید ای ملتی که 14 سال جهاد کردید می خواهید بدانید که چه شده است برادران و خواهران ما در مشهد چنان کاری کردن که پشت افغانها در افغانستان لرزید.
از ایران شروع می کنم در جریان هستید که در این ماه بین کشور عزیز ما و جمهوری اسلامی ایران اتفاقی افتاد و مواد نفتی که مردم افغانستان در این زمستان نیاز شدیدی به ان داشتند توسط دولت کریمه توقیف شد و به بهانه واهی استفاده آن توسط ناتو این در حالی است که تمام این مواد توسط تجار افغانی خریداری شده و سند گمرکی دارد بگذریم کار به تظاهرات در سفارت ایران در کابل کشیده شد و مردمی که از جوروظلم حاکمان مستبد ایران اسلامی و فشار به مهاجرینی که در ایران زندگی کرده اند عقده ای شده اند برای هر که در ایران بوده است و زحمات دولت کریمه بهره کافی برده اند خسته شده بودند عکسهای سران آخوندی را آتش و پاره کردند و جالب اینکه سفارت ایران در کمال بیشرمی از دولت افغانستان خواست که تظاهرکنندگان را بگیرد.و ببرد کهریزک و شیشه نوشابه و اعدام دسته جمعی  ندا آقا سلطان درست کند و به زنان و دختران نیز رحم نکند ولی یک افغان پیدا شد و با کمال آزادی گفت کابل تهران نیست اقا و چنان صدای کرد که تمام خبرگزاریها از ان یاد کردند و اما بشنوید از روزنامه های آزاد دولت ایران که در کمال وقاحت از این موضوع هیچی نگفتند و به جای ان نوشتند که رئیس جمهورکشورمثل افغانستان تعهد کتبی داده است تا این سوخت به دست ناتو نرسد 2. ولی چیزی که مرا به درد اورد این نیست. این موضوع است که برادران زحمت کش افغان ما که در سپاه ایران زحمت می کشند در روز جمعه گذشته در کمال بیشرمی و توهین به مردم افغانستان برای هتک حرمت سفارت ایران تظاهرات کردند1.  و باعث شد که از مردم مظلوم افغانستان احساس شرمندگی کنم که در این زمستان کودکان افغان زنان افغان و مردان افغان از کمبود سوخت جانشان به لبه شان رسیده است من شرمنده هستم که مردم خود را تنها گذاشته ام و واقعا کسانی که در ایران تظاهرات کردند با خود چه فکر کردند که ایا دولت کریمه پول اب برق و گاز (اینکه حق خودشان است و ما هم ادعایی نداریم ) ایا افغانها می توانند بدون تبعیض در ایران اسلامی مهد دولت شیعه زندگی کنند مانند یک ایرانی نه برادر ونه خواهر.
چرا به کشور خود خیانت می کنید چرا پشت به خاک می کنید که به آن برمی گردانند شما را ولی به یاد می اورم و می گوییم که آب هیرمند را برایشان حرام می کنیم ابی که حق ماست حق فرزندان پاک افغانستان.
ای برادر شهید پرور ای برادر مجاهد ای برادری که همیشه جهاد کرده ای پس کجا شد وجدانت باشد تا روزی برسد که کشورمان اباد شود...........
1خراسان رضوي - مورخ یکشنبه 1389/11/03 شماره انتشار 17755
خراسان - مورخ شنبه 1389/11/02 شماره انتشار 17754

«آینده صلح آمیز افغانستان در ساختن موسسات قوی و نیرومند دیموکراتیک نهفته است»


03.11.1389
بحران قانون اساسی و تصمیم به تعویق افتیدن افتتاح شورای ملی جدید افغانستان، عناوین اکثر روزنامه های غرب را تشکیل می دهد.

نیویارک تایمز
روزنامهء نیویارک تایمز چاپ امریکا در شماره اخیر خود می نویسد، ملل متحد با نشر یک اعلامیه، عمیق ترین نگرانی و تعجب خود را راجع به تصمیم رییس جمهور کرزی مبنی بر به تعویق انداختن کار شورای ملی جدید افغانستان ابراز داشته است.

در اعلامیه ملل متحد گفته شده، اتحادیه اروپا، ایالات متحده امریکا، کانادا و سایر اعضای جامعهء بین المللی از حل معقول، پایدار و صلح آمیز موضوع حمایت می کنند تا شورای ملی جدید افغانستان بتواند هر چه زودتر تشکیل جلسه بدهد.

در اعلامیه ملل متحد هم چنان آمده است، آینده صلح آمیز افغانستان در ساختن موسسات قوی و نیرومند دیموکراتیک متکی به حاکمیت نظم و قانون و احترام به تفکیک روشن قوای ثلاثه نهفته است.

بنوشته روزنامه نیویارک تایمز، تنش میان آقای کرزی و حامیان غربی او تاکید برین دارد که گویا میان طرز دید آقای کرزی و حامیان غربی او در نحوهء بر آورده ساختن نیازمندی های عاجل مردم افغانستان هم برای ثبات و هم برای نماینده گی در حکومت، اختلاف وجود دارد.

یک دیپلومات غربی که به علت حساسیت موضوع از گفتن نامش خود داری نمود می گوید:
« اعلامیه ملل متحد هم به آقای کرزی و هم به جامعهء بین المللی یک سیگنال است که می رساند، ما راجع به اصول و موسسات دیموکراتیک جدی هستیم.»

همین دیپلومات به روزنامه نیویارک تایمز هم چنان گفته است، تا زمانیکه در افغانستان حد اقل یک چهارچوب دیموکراسی کارا وجود نداشته باشد، ما در کشورهای خود از مصارف فراوان پول بالای افغانستان نمی توانیم دفاع کنیم.

وال ستریت ژورنال

روزنامهء وال ستریت ژورنال در ارتباط ساختن نیروهای محلی در قریه جات افغانستان مقاله ای نوشته و در آغاز این مقاله می نویسد:
ایالات متحده امریکا در نظر دارد تا نیروهای پولیس محلی را در سر تا سر افغانستان توسعه بدهد.

یک پروگرامی که به گفته مقامات امریکایی، برای تکمیل کمبود قوای منظم اردوی ملی و پولیس در محلات افغانستان، از لحاظ قیمت ارزان تر می باشد.

به نوشته روزنامهء وال ستریت ژورنال، این پلان آن امید های مقامات امریکایی را منعکس می سازد که فکر می کنند با توسعه نیروهای مسلح محلی افغان همراه با نیروهای خاص، می توانند در ضعیف ساختن طالبان در محلات، جایکه اردو و پولیس دسترسی ندارند، کمک نماید.

این موضوع هم چنان تاکید برین دارد که گویا در واشنگتن راجع به مصارف تربیه اردو و پولیس که اکثریت آنها را اشخاص بی سواد و فاسد تشکیل می دهد، نگرانی وجود دارد.

سازمان ملل متحد و امريکا خواهان افتتاح هرچه زودتر پارلمان افغانستان اند

 

به دنبال تصميم کرزي براي به تعويق انداختن گشايش پارلمان، ايالات متحده امريکا و سازمان ملل متحد، روز جمعه تقاضا کردند تا پارلمان جديد هرچه زود تر گشايش يابد.

 

دفتر معاونت ملل متحد براي افغانستان يا  يوناما ، «نگراني عميق» خود را از حرکت جنجال برانگيز کرزي براي به تعويق انداختن افتتاح پارلمان آکنده از تقلب ابراز کرد. دفتر کرزي روز چهارشنبه اعلام کرد، افتتاح ولسي جرگه جديد که قرار بود روز يکشنبه انجام شود، تا 22 فبروري به تعويق افتاده است. 

واکنش يوناما و ايالات متحده امريکا بر فشار بالاي کرزي افزود که در حال حاضر هم با مقاومت ازدرون پارلمان جديد روبرو است، چه بسياري از نمايندگان موفق پارلمان جديد گفته اند که پارلمان جديد را به روز يک شنبه افتتاح مي کنند. اين امر يک بي اعتنايي آشکار به  اقتدار کرزي است.

در واشنگتن، فيليپ کراولي، سخنگوي وزارت خارجه ايالات متحده امريکا  گفت: حکومت اين کشور مي کوشد  براي يافتن راه حلي کمک بکند. کراولي گفت: «ما در حال فعاليت هستيم تا اين مساله را حل کنيم، اما ما مانند ملل متحد  تصريح  کرديم، که به عقيدهء ما پارلمان به زودي ممکن افتتاح شود».
اعلام به تعويق افتادن افتتاح پارلمان ، به دنبال تقاضاي  رييس محکمه خاص صورت گرفت.  او اين تعويق يک ماهه را براي  بررسي  بيش از 400  مورد  تقلب ادعا شده انتخاباتي  در انتخابات پارلماني ماه سپتمبر، زمان کمي مي داند. به گفته او براي اين بررسي دست کم يک ماه ديگر لازم است.

 يوناما در اعلاميه اي که در اواخر روز جمعه  انتشار داده است ،«نگراني عميق وتعجب  خود را از اعلام اخير براي تعويق افتادن افتتاح پارلمان» ابراز داشته است. دراعلاميه علاوه مي شود:« يوناما، اتحاديه اروپا، ايالات متحده امريکا ، کانادا وساير اعضاي ذي علاقه جامعه بين المللي با احترام کامل به قانون اساسي افغانستان واصول دموکراسي  به حمايت شان از يک فيصله  معقول،  دايمي وصلح  آميز  دراين مورد حمايت مي کنند». اعلاميه يوناما مي افزايد: « آينده صلح آميز افغانستان درايجاد نهاد هاي استوار دموکراتيکي نهفته است که مبتني بر حاکميت قانون و تفکيک روشن قوا باشد». يوناما گفته است:« حاضر به کمک » به تلاشهايي است که موجب تامين کار موثر قواي اجراييه ، عدليه وقضاييه شود واز « منازعه بين نهادها جلوگيري کند».

حامد علمي سخنگوي رئيس جمهور افغانستان گفته است که او نمي تواند درمورد اين اوضاع اظهار نظر کند. اما يک منبع حکومت افغانستان گفته است که به روز شنبه دراين مورد يک  اعلاميه تازه انتشار مي يابد. 


خبرگزاري فرانس پرس/مهرنوش انتظاري

گاردین: از تجدید نظر طالبان چه کسی نفع می برد

02.11.1389
رویداد ها واوضاع افغانستان در محراق توجه اکثر روزنامه های چاپ غرب قرار گرفته است.
نیویارک تایمز
روزنامه معتبر نیویارک تایمز چاپ امریکا در شماره اخیر خود در ارتباط فرمان آقای کرزی مبنی بر تعویق افتیدن آغاز کار پارلمان جدید افغانستان مقاله تحلیلی نوشته و در آغاز این مقاله می نویسد، درین هنگام که رییس جمهور کرزی یک محکمه خاص را مخالف مواد قانون اساسی موظف ساخته تا ادعاها مبنی بر تقلب کاری در انتخابات پارلمانی را بار دیگر مورد تحقیق و بررسی قرار بدهد. صدور فرمان او راجع به به تعویق انداختن آغاز کار پارلمان جدید، مشخصاً جسورانه و بی باکانه می باشد.

روزنامه می افزاید، نیروهای ایتلاف به رهبری ایالات متحده امریکا اخیراً در جنوب افغانستان به پیشرفت های نایل آمده اند، اما اگر افغان ها بیبینند که حکومت خود شان از مشروعیت و کفایت بر خوردار نمی باشد، این پیشرفت ها که به سختی بدست آمده، دوباره از بین خواهند رفت.

به نوشته روزنامه نیویارک تایمز، تحمل غیر محدود و نمایان کرزی از فساد اداری اقارب و وابستگان او از یک طرف و عدم توانایی حکومت او برای تحویل دادن خدمات اساسی برای مردم افغانستان از جانب دیگر، همین اکنون دو نقطه بزرگ جلب و جذب شورشیان طالب است، پس قاپیدن و قبضه کردن رسوا و نمایان دیگر قدرت آقای کرزی، یقیناً که کار ها را خرابتر خواهد ساخت.

روزنامه در ادامه می نویسد، افغانستان به یک حکومت حسابده ضرورت دارد که در آن تمام گروپ ها و مناطق افغانستان بصورت منصفانه و عادلانه نماینده گی داشته باشند. بناً هر قدر که آغاز کار پارلمان جدید به تعویق انداخته شود، به همان اندازه فرمانروایی کرزی توسط صدور فرمان ادامه خواهد یافت.


گاردین
روزنامه دیگر، گاردین چاپ انگلستان در شماره اخیر خود زیر عنوان "از ریویژنزم یعنی تجدید نظر طالبان چه کسی نفع می برد" مقاله تحلیلی نوشته و در آغاز این مقاله می نویسد، فاروق وردک وزیر معارف و متحد کلیدی آقای کرزی ادعا نمود که رهبری طالبان بعد ازین مخالف تعلیم دختران نمی باشند.

سوال این نیست که آیا این ادعا درست است یاخیر، اما همین که معلمین و شاگردان می بینند، شاگردان و معلمین بصورت دوامدار توسط حملات طالبان ترور و کشته می شوند، این ادعا را مضحک و خنده آور می خوانند. حال سوال اینجاست که چرا یک مقام بلند دولتی افغانستان مانند فاروق وردک به چنین ادعاهای نادرست دست می زند.

روز نامه گاردین می نویسد، ارقام و احصاییه های وزارت معارف نشان می دهد که از ماه مارچ تا ماه اکتوبر سال 2010، بیست مکتب توسط بمب ویران و حد اقل 120 شاگرد و معلم هم در همین مدت توسط حملات طالبان کشته شده اند.

به نوشته روزنامه، عوض تلاش جهت نرم کردن تصور دارای تشابه از یک گروپ نا بکار که بالای زنان و دختران ستم و بیداد روا می دارد، بهتر است وزیر معارف توجه را بالای افزایش زمینه های تعلیم و حمایت از دختران علیه حملات متمرکز بسازد. خلاصه آنهایی که تهدید می نمایند، بمب گذاری می نمایند و مکاتب را به آتش می کشند، باید مسوول شناخته شوند.

ماریا امیلی، مهاجری که بعد از ده سال زنده گی در ناروی، از این کشور اخراج می شود

ماریا امیلی، مهاجری که بعد از ده سال زنده گی در ناروی، از این کشور اخراج می شود

ماریا امیلی کسی که ده سال بطور غیر قانونی در ناروی زنده گی کرد است
ماریا امیلی کسی که ده سال بطور غیر قانونی در ناروی زنده گی کرد است
30.10.1389
ماریا زن جوان، تحصیل کرده و لایق است. او ناروی را دوست دارد و می خواهد در آن جا زنده گی کند.

ماریا، اخیراً کتابی نوشته است که توسط یک مجلهء نارویژی « تبعهء سال 2010»، لقب داده شد.

اما ماریا امیلی که در روسیه تولد شده است، پس از ده سال زنده گی در ناروی، اکنون مهاجر غیر قانونی خوانده شده و با خطر بیرون شدن از این کشور رو به روست.

گروه های حقوق بشر، سیاست مداران و چهره های شناخته شده همه از ماریای 25 ساله دفاع کرده اند و گفته اند که باید در ناروی باقی بماند.

تقریباً یک هزار نفر به طرفداری از او در شهر اوسلو راه پیمایی کردند و تقریباً 90 هزار نفر به جمع هواداران او در صفحهء «فیس بوک» پیوستند .

ماریا پس از آن که موقتاً در یک توقیفگاه در نزدیک اوسلو قرار داده شد، روز سه شنبه رها شد.

او اصرار می کرد که وطنش نارویست، نه روسیه.

او اندکی پس از رهاییش، به خبرگزاری دولتی ناروی چنین گفت:
« من پیوسته با ترس زنده گی می کنم. به مجرد آن که برای چند دقیقه توقف می کنم، نفس کشیدن برایم مشکل می شود. در توقیفگاه هم چنین احساس می کردم. من از راه درازی آمده ام و به خاطر خودم مبارزه کرده ام. دوستانم و مردم در ناروی مرا در این مبارزه کمک کرده اند. اکنون، کجا بروم؟ وطن من ناروی است.»

مقام های نارویژی تا اکنون در قسمت کاهش فشار در این خصوص علامتی از خودش نشان نداده اند.

ماریا که گفته می شود نام اصلی اش «مدینه سلاموف» است در منطقهء فلادیقفاز در جمهوری اوسیتهء جنوبی تولد شده است.

مادر و پدرش بعد از آن که از تسلیم دهی بخش از سرمایهء شان به مقام های محلی خودداری کردند و تهدید به مرگ شدند، از قفاز شمالی گریختند.

این خانواده بعداَ به یوکرین و مسکو رفتند و از آن جا وارد فنلند شدند. در آن جا هم برای شان پناهنده گی داده نشد و به ناچار راهی ناروی شدند.

برینجولف ریزنیز، دوست و وکیل مدافعش می گوید که شاید ماریا در چند روز دیگر به روسیه برگردانده شود:
وی گفت:
« مقام های مهاجرت، مدت طولانی را که ماریا در ناروی بدون اسناد گذشتانده است، تخطی بسیار جدی می پندارند. او برای مدت طولانی در ناروی زنده گی کرده و اکنون تبعهء این کشور شده است، اما مقامات اصرار می ورزند که او باید ناروی را ترک کند و به کشور اصلیش برگردد. با توجه به آن چی که اکنون می گذرد، به احتمال قوی او به روسیه فرستاده خواهد شد. »

طرفداران ماریا از جنز ستولتینبرگ صدراعظم ناروی، تقاضا کردند که در رهایی او کمک کند. اما صدراعظم هفته گذشته روشن ساخت که در این قضیه دخالت نخواهد کرد.

گروه های حقوق بشر می گویند که ماریا مقصر نیست، زیرا موقع که پدر و مادرش خواهان پناهنده گی در ناروی شدند و این کشور به آنان پناهنده گی نداد، او بسیار کوچک بود.

آنان می گویند که به ماریا هیچ گاهی موقع داده نشد که خودش را به مقامات مهاجرت در ناروی معرفی کند.

مثل بسیاری از مردم در ناروی، گروه های حقوق بشر هم فکر می کنند که ماریا به خاطر زیر فشار قرار گرفته است که در کتابش از مقامات مهاجرت این کشور به عنوان «متعصب و مفسد» یاد آوری کرده است.

به گفتهء فعالان حقوق بشر، قضیهء او این موضوع را برجسته می سازد که اکنون نیاز است تا قوانین سخت گیرانه در مورد مهاجرین غیر قانونی، تغییر کند، مهاجرینی که سال ها است در ناروی زنده گی می کنند و توانسته اند خودشان را با محیط این کشور سازگار بسازند.

اکنون، هواداران ماریا نگرانند که او پس از برگشت به روسیه با چی سرنوشتی رو به رو خواهد شد.

وقتی که ماریا توقیف شد، هوادارانش در ناروی به او پیشنهاد کار دادند، بدین معنی که او در اصل می تواند با ویزای کار به ناروی برگردد.

اما، برگرداندن او به روسیه بدین معنی است که شاید دیگر نتواند برای چندین سال به ناروی برگردد.

گروه های حقوق بشر در روسیه گفته اند که با ماریا کمک خواهند کرد، ماریای که نه دوستی در روسیه دارد و نه خویشاوندی.

تصاویری از مهاجران افغانی در راه اروپا

یک کشتی ترکی که حامل 260 تن از پناهجویان افغان بود در سواحل جزیره کرفو دچار سانحه دریایی شد و تعدادی از این مهاجران در دریا ناپدید شدند!!
به همین سادگی؛ هر روز، هر هفته و هر ماه جوانان افغانستان ناامید از ماندن در کشور، نگران از آینده نامعلوم در کشورهای همسایه، راهی یونان می شوند تا یا اسیر یونان شوند و یا قربانی دریا و اگر خوش شانس باشند به اروپایی می رسند که هیچ تضمینی برای آینده شان وجود ندارد.

تصاویری از مهاجران افغانی در راه اروپا
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650091441.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650092544.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650091563.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650094163.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650094159.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650094192.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650093167.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650091426.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650093496.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650092836.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650091797.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650094470.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650093450.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650093730.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650092260.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650093306.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201101/201101181650093101.jpg

ملا محمدعمر در پاکستان مورد عملیات جراحی قرار گرفت


29.10.1389
ملا محمدعمر رهبر طالبان به تاریخ هفتم ماه جنوری دچار یک حملهء قلبی شد و به کمک ادارهء استخبارات پاکستان به یکی از شفاخانه های شهر کراچی انتقال و در آنجا برای چندین روز مورد تداوی ومعالجه قرار داشت. این مطلب را روزنامهء واشنگتن پست به نقل از یک شبکهء استخباراتی شخصی که توسط مامورین سابق CIA ، وزارت خارجه و وزارت دفاع ایالات متحده امریکا اداره می شود گزارش داده است.

شبکهء استخباراتی که تحت حمایت یک کمپنی شخصی بنام (the Eclipse Group) یا گروپ کسوف یا خسوف فعالیت می کند گفت، منبع معلومات آن ها یک داکتر در شفاخانه شهر کراچی می باشد که ملا محمد عمررا به چشم خود دیده است .
همین داکتر که نامش افشا نشده است، به روزنامهء واشنگتن پست گفته است:
«ملاعمردر شفاخانه مورد عملیات جراحی قلبی قرار گرفت، هر چند که من شخصاً درین عملیات شرکت نکردم، ولی ارزیابی من به اساس چشم دید من است. من در شفاخانه دیدم که مریض ملا عمر بود و به علت خون ریزی قلبی مورد عملیات جراحی قرار گرفت.»

مقامات امریکایی در بارهء صحت وسقم این راپور تا هنوز اظهار نظر نکرده اند، اما یک مقام امریکایی از کابل به روزنامه گفته است:
«تا حال هیچ کس چنین چیزی را نشنیده است وما هم معلومات نداریم تا این گزارش هارا تایید یا مورد سوال قرار بدهیم.»

اما حسین حقانی سفیر پاکستان در واشنگتن به روز سه شنبه به روزنامهء واشنگتن پست گفته است:
«این گزارش ها اساس ندارد.»
به گفته سفیر پاکستان، بعضاً معلومات استخباراتی توسط اشخاص می رسد، اما بعداً معلوم می شود که درست نمی باشند. موضوع ملا عمر هم در همین ردیف قرار می گیرد.

روزنامه واشنگتن پست در ادامهء مطلب می نویسد:
در راپور شبکهء استخباراتی شخصی کسوف گفته شده، ملا عمربه تاریخ هفتم ماه جنوری توسط مامورین استخباراتی (ISI) به شفاخانه آورده شد و در آن جا مورد عملیات جراحی قرار گرفت. سه یا چهارروز بعد از عملیات وی از شفاخانه مرخص و برایش توصیه شد که در خانه برای چندین روز استراحت کند.

داکتر شفاخانه که منبع معلومات بود گفته است، معلوم می شد که ملا محمد عمر بعد از عملیات صدمهء مغزی دیده باشد، زیرا صدای وی مبهم ولکنت زبان داشت.

یک منبع دیگر درشورای کویته به شبکهء استخباراتی شخصی گروپ کسوف گفته است ، حالت ملا محمد عمردر حال بهبود قرار دارد و صدای او نیز واضح ترشده است.

پناهنده‌گان افغان در یونان اعتصاب غذا کردند

پناهنده‌گان افغان در یونان اعتصاب غذا کردند
شماری از پناهنده‌گان سیاسی افغان در پایتخت یونان از یک هفته پیش دست به اعتصاب غذا زده‌اند.
به گزارش گروه اجتماع و حوادث راه نجات به نقل از یورونیوز، پناهنده‌گان افغان در آتن، پایتخت یونان، به دلیل بی‌تفاوتی به درخواست پناهنده‌گی سیاسی‌شان، دست به اعتراضاتی زده‌اند.
نماینده یک گروه از پناهنده‌گان افغان می‌گوید: «ما این جا صد نفر هستیم که درخواست پناهنده‌گی سیاسی کرده‌ایم ولی به دلیل بی‌تفاوتی دولت یونان و دیگر سازمان‌ها، شش نفر از ما از یک هفته پیش دست به اعتصاب غذا زده‌اند».
پس از بسته شدن مرزهای اسپانیا و ایتالیا به روی مهاجرین غیرقانونی، آتن، از مراکز مهم ورود این نوع از مهاجران به اروپا شده است.
حدود 300 هزار مهاجر غیرقانونی از بیش از چهل ملیت دنیا، بدون کار و بدون هیچ نوع کمک بشردوستانه‌ای در این شهر زنده‌گی می‌کنند.
به همین دلیل دولت یونان تصمیم گرفته برای مبارزه با ورود مهاجران غیرقانونی به این کشور، دیواری حایل به طول 12.5 کیلومتر بین مرز خود و ترکیه ایجاد کند.
کمیسیون اروپا روز دوشنبه در این باره واکنشی محتاطانه نشان داده و آن را اقدامی کوتاه‌مدت دانسته است.
ساخت این دیوار می‌تواند باعث افزایش تنش در روابط آتن و انکارا شود.
http://persian.euronews.net/2011/01/05/afghans-hungry-for-eu-asylum-in-athens/

آسترالیا پناهجویان قبول ناشده افغانستان را بازگشت میدهد

 

حکومت آستراليا گفت براساس توافقي با حکومت افغانستان صدها پناهجوي افغان را که در اين کشور پذيرفته نشده اند، دوباره به افغانستان برميگرداند. کمیشنری عالی ملل متحد در امور پناهندگان نیز این توافقنامه را امضا کرده است.

 

توافقنامه برگشت دادن پناهجويان پذيرفته ناشده روز دو شنبه ميان کريس بوين، وزير مهاجرين آستراليا، جماهير انوري، همتاي افغانياش و کميسارياي عالي ملل متحد در امور پناهندگان امضا شد. براساس اين توافقنامه، دولت آستراليا ميتواند مهاجريني را که به عنوان پناهنده قبول نشده اند، مجبور به بازگشت به افغانستان سازد.  

تاهنوز هیچ پناهجوی افغان به صورت اجباري از آستراليا بازگردانده نشده است. تنها سه تن از پناهجويان افغان که با قبول خطرها خود را به آستراليا رسانده اند، به صورت اختياري به وطن برگشته اند.

وزير مهاجرين آستراليا همچنان در مورد مسافرت خطرناک از طريق کشتيهاي کهنه و توسط قاچاقبران انسان، هشدار داد. کريس بوين گفت: «حالا ما چيز بيشتري داريم که بگوييم، "ما ميتوانيم شما را بازگشت دهيم، و در صورتي که پناهجویان واجد شرایط نباشید، شما را به افغانستان بازگشت خواهيم داد"».

از سال 2008 به اين سو حدود 4300 مهاجر افغان با عبور از کشورهاي آسيايي و طريق کشتيهاي ماهيگيري که بیشتر فرسوده هستند، به آستراليا رسيده اند.

با افزايش مشکلات در افغانستان و عدم پذيرش پناهندگي در کشورهاي اروپايي، آستراليا به مقصد مهم براي پناهجويان تبديل شده است. اما اين مسير همواره با خطرهايي همراه بوده است.

وزير مهاجرين آستراليا گفت تا يک سال پيش شانس قبولي پناهجويان افغان در آستراليا بسيار بالا بود، اما براساس ارزيابيهايي که از وضعيت افغانستان صورت گرفته، چنين تصميمي گرفته شده است.

کريس بوين گفت اکنون 2700 افغان در کمپهاي مهاجرين آستراليا به سر ميبرند. از اين ميان، تقاضاي ابتدايي پناهندگي 723 مهاجر رد شده است. همچنان دومين درخواستي پناهندگي 49 مهاجر افغان نيز رد گرديده است.

براساس تصميم دادگاه عالي آستراليا، پناهجوياني که فکر ميکنند روند بررسي اعطاي پناهندگي به آنها غيرعادلانه بوده است، ميتوانند استيناف خواهي کنند.

وزير مهاجرين آستراليا گفت توافق دولتاش با دولت افغانستان پيامي است براي آنهايي که تصميم دارند براي بار دوم راه پرمصرف و پرخطر آستراليا را در پيش گيرند.

کريس بوين افزود: «اگر شما واجد شرايط پناهندگي نيستيد، دوباره فکر کنيد، چون شما براي رسيدن به اين جا حدود 20 هزار دالر آستراليايي مصرف ميکنيد، شما زندگي تان را در بحر ميان اندونيزيا و آستراليا به خطر مياندازيد و سپس در جايي خواهيد بود که شروع کرده بوديد».

فرانس پرس/ عارف فرهمند