"من در افغانستان با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم، می خواهم ازدواجمون رو ثبت کنیم...
-شوهرت کجاست؟-شانس آوردی که از پای تلفن داری صحبت می کنی و شوهرت هم نیست، والا اگر اینجا بودید، شوهرت را به خاطر ازدواج غیر قانونی دستگیر می کردیم...."
این بخشی از گفت و گوی همسر ایرانی سعید، روزنامه نگار افغان با اداره اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور در ایران است.
سعید، روزنامه نگار افغان که پنج سال پیش با زنی ایرانی ازدواج کرده با نقل این گفت و گو، شرایط سختی که پس از ازدواج برای او و همسرش پیش آمده توصیف می کند.
او به بی بی سی فارسی می گوید: "بعد از مدتی که توانستم به ایران سفر کنم و برای ثبت مجدد ازدواجمان اقدام کردیم، برخوردشان بسیار زننده بود و فقط گفتند از دو هفته تا شش ماه بررسی زمان می برد و به همسرم هم گفتند چرا بدون گرفتن اجازه با 'این مرد افغان' ازدواج کردی؟"
اما زمانی مسئولان با همسر این روزنامه نگار تماس گرفتند که سعید برای کار به افغانستان باز گشته بود و این روزنامه نگار می گوید بعد از گذشت پنج سال از ازدواج به دلیل شرایط سختی که ایجاد کردند ما هنوز ازدواجمان را ثبت ایرانی نکرده ایم.
دولت ایران از سال ۱۳۸۵ ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان را نمی پذیرد به طوری که زنان ایرانی امکان ازدواج رسمی با مردان افغان را ندارند. مسئولان و دست اندرکاران دولتی معتقدند اتباع افغان برای استفاده از مزایای اجتماعی نظیر تحصیل در مدارس ایرانی، بیمه و خدمات بهداشتی و اجتماعی و همچنین اقامت قانونی در ایران با زنان ایرانی ازدواج می کنند.
به گفته مدیر کل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی، براساس طرح شناسایی در سال ۱۳۸۵ بیش از ۵ هزار پرونده زناشویی برای مردان افغان که با زنان ایرانی ازدواج کرده اند تشکیل شده که تا سال گذشته برای بیش از دو هزار نفر از آنها پروانه زناشویی (سند ازدواج) صادر شده است.
برای ازدواج زنان ایرانی با اتباع خارجی نخست پروانه ازدواج صادر می شود، این پروانه به زنان ایرانی اجازه ازدواج با مردان خارجی را می دهد و پس از انجام مراسم عقد و ازدواج برای دو طرف سند ازدواج صادر می شود.
در عین حال قوه قضائیه ایران نیز اعلام کرد که ازدواج اتباع خارجی با دختران ایرانی باید با اجازه وزارت امور خارجه ایران صورت بگیرد.
براساس آمارهای رسمی نزدیک به ۳۰ هزار زن ایرانی با مردان افغان ازدواج کرده اند در حالی که آمار غیر رسمی بسیار بیشتر از این است.
مسئولان ایرانی ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان را ناشی از فقر، بی اطلاعی زنان ایرانی و خانواده هایشان دانسته اند.
" ۳۲ هزار کودک بدون هویت و شناسنامه حاصل از ازدواج دختران ایرانی با اتباع بیگانه است"
استانداری تهران
از دیگر دلایلی که برای عدم ازدواج زنان ایرانی با مردان افغان ذکر شده از دست دادن تابعیت ایرانی این زنان است. به گفته مسئولان براساس قوانین تابعیت افغانستان، زنان خارجی که با مردان افغان ازدواج می کنند، تابعیت افغانستان می گیرند.
در حالی که براساس قوانین افغانستان اتباع بیگانه بعد از ۵ سال اقامت قانونی، می توانند در خواست تابعیت افغانستان را بکنند و در عین حال می توانند تابعیت اولی خود را همچنان حفظ کنند.
در سالهای گذشته شماری از زنان تاجیک، ازبکستانی، و دیگر کشورهای آسیای میانه، پاکستان و همچنین اندکی از زنان روس تبار، با مردان افغان ازدواج کرده اند و تابعیت اولی شان را کماکان حفظ کرده اند. داشتن تابعیت دوگانه در افغانستان قانونی است.
ایران تابعیت دوگانه را به رسمیت نمی شناسد و زن ایرانی در پی ازدواج با مرد خارجی به تابعیت خود می ماند مگر تابعیت شوهر به او تحمیل شود و با این تفسیر تابعیت زن ایرانی از دست برود.
این در حالی است که کارشناسان می گویند هیچ دولتی تابعیت قبلی را نمی تواند از شخص بگیرد مگر خود فرد درخواست ترک تابعیت بدهد که "تاکنون نیز کسی در ایران نتوانسته ترک تابعیت دریافت کند."
کودکان بدون شناسنامه
اداره اتباع خارجی استانداری تهران در آخرین آماری که منتشر کرده است، خبر از ۳۲ هزار کودک بدون هویت و شناسنامه حاصل از ازدواج دختران ایرانی با اتباع بیگانه داده است که در وضعیت نامعلومی به سر می برند.
نسرین، مادر حامد یکی از زنان ایرانی است که با یک مرد افغان ازدواج کرده است، ازدواج او ثبت محضری نشده و تنها در پشت قرآنی نام همسر و فرزندش به همراه نام او نوشته شده است. مشکلات نسرین از همان ابتدای ازدواج شروع شد، شوهرش پس از مدتی در حال سنگ بری در یک کارخانه دستگیر شد و به دلیل نداشتن مدارک قانونی اقامت به افغانستان فرستاده شد.
اما نسرین نمی خواهد به افغانستان برود، از طرفی پسر ۱۰ ساله او نه تنها شناسنامه ندارد، بلکه اجازه تحصیل هم به او داده نمی شود. تنها پاسخ اداره اتباع بیگانه به او این بود که به افغانستان برود، چون هم او و هم پسرش افغان هستند نه ایرانی.
بی سوادی مشکل اصلی فرزندان اتباعی است که بدون ثبت قانونی با زنان ایرانی ازدواج کرده اند. این کودکان شناسنامه ندارند و اجازه تحصیل ندارند. در صورتی هم که ایران را به مقصد افغانستان ترک کنند. این کودکان توانایی و امکان بازگشت به ایران را توسط مادرانشان ندارند، زیرا این کودکان بدون هویت هستند و ایران به آنها اجازه ورود به کشور را نمی دهد.
همچنین در صورتی که این کودکان شناسنامه دار شوند حتی اگر در ایران متولد شده باشند تابعیت افغانی دارند مگر اینکه تا سن ۱۸ سالگی در ایران زندگی کنند و تابعیت افغانی خود را رد کنند.
حالا سوال اساسی این است که اگر چنین کودکانی که شمارشان هم اندک نیست بعد از سن ۱۹ سالگی تابعیت ایرانی به دست بیاورند، چه نفعی برای ایران می توانند داشته باشند، وقتی حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند.
برنامه بازگشت دواطلبانه مهاجران افغان از پس از روی کار آمدن دولت حامد کرزی به شکل جدی از سوی دولت ایران به اجرا در آمد و در موارد بسیاری افرادی به دلایل متعدد مانند آماده نشدن مدارک شناسایی خود و یا ورود غیر قانونی مجبور به بازگشت به افغانستان شدند.
"دولت ها، در پی حل مشکلات کلان خود هستند و کسانی که آسیب می بینند، مهاجران افغان هستند و آنانی که بنا به دلایلی با این مهاجران هم سرنوشت شده اند"
بعد از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ نزدیک به یک میلیون پناهجوی افغان داوطلبانه به کشورشان باز گشتند، دولت ایران با این استدلال که زمینه برای بازگشت مهاجران افغان به کشورشان فراهم شده است، فشار بر آنها را برای ترک ایران افزایش داد نمونه آن سلب حق شرکت در کنکور برای پناهجویان است که در سال ۲۰۱۰ به اجرا درآمد. تا پیش از آن پناهجویانی که اجازه اقامت قانونی در ایران داشتند از این حق برخوردار بودند.
از سوی دیگر محدودیت های تحصیلی برای دانش آموزان از دیگر مشکلات پناهجویان است، دولت ایران هدف از اجرای این طرح ها را بازگشت مهاجران عنوان می کند.حال اینکه براساس نظر کارشناسان، مهاجرانی که به شکل داوطلبانه یا اجباری به افغانستان بازگردانده شده بودند، پس از مدتی دوباره به ایران آمده اند و در تلاش برای ساخت زندگی هستند که هر لحظه ممکن است، موجی کوتاه آن را در هم بشکند.
دولت افغانستان درحالی که از بازگشت داوطلبانه اتباعش استقبال کرده اما همواره تاکید کرده است که وضعیت افغانستان با وجود بهبود نسبی، برای بازگشت همه مهاجران افغان از ایران و پاکستان مساعد نیست، زیرا بسیاری از مشکلات و عواملی که سبب مهاجرت افغانها شده است، مانند بیکاری، نبود امکانات بهداشت و درمان و آموزش و پرورش، کماکان باقی است و دولت های میزبان بویژه ایران نباید فشار بر مهاجران افغان را بیشتر کنند.
به نظر می رسد در این گیرودار بین دولت ها، که در پی حل مشکلات کلان خود هستند، کسانی که آسیب می بینند، مهاجران افغان هستند و آنانی که بنا به دلایلی با این مهاجران هم سرنوشت شده اند از جمله زنان ایرانی که همسر افغان دارند و کودکانی که از پدرافغان و مادر ایرانی متولد شده اند.