خشونت از نوع خانگي
زن ، شاهكار خلقت است. (برنارد شاو)، در دنيا تنها دو چيز زيباست زن و گل (مالرب)، تمدن چيست؟ نتيجه نفوذ زنان پاكدامن است. (امرسون)، زن رسما مربي مرد و مهذب اخلاق اوست. (آناتول فرانس)، اگر زن نبود نوابغ جهان را چه كسي پرورش ميداد؟ (ناپلئون).
طراح دانمارکی برنده مسابقه طراحی پوستر برای روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان شد
مسایقه طراحی پوستر به مناسبت 25 نوامبر روزجهانی مبارزه با خشونت علیه زنان که به ابتکار سازمان ملل برای جوانان اروپایی ترتیب داده شده بود، برگزار گردید. در این مسابقه 2700 پوستر از 40 کشور اروپایی شرکت داشتند، که اثر «ترین سجتن» طراح دانمارکی با عنوان «خشونت همیشه با چشم قابل مشاهده نیست» موفق به کسب مقام نخست شد. در پوستر طراحی شده توسط این طراح دانمارکی زنی عادی و بدون هیچ آثار ضرب و شتمی به روی صورت دیده می شود اما در زیر آن نوشته شده است «3 دنده این زن شکسته و 2 دندانش لق شده است و برروی پایش 5 اثر سوختگی حاصل از آتش سیگار قابل مشاهده است.»
ترین سجتن در توضیح اثر خود گفت: می خواستم با این طرح این پیام را به مخاطب اثر خود برسانم که این زن خشونت دیده می تواند هر زنی باشد. فقیر، ثروتمند، خواهر یا دوست شما یا زنی که در اتوبوس و کنار شما نشسته است.
همچنین افسانه بصیر پور مدیر بخش اروپایی سازمان ملل در رابطه با هدف از برگزاری چنین مسابقه ای اظهار داشت: هدف از برگزاری این مسابقه بالابردن آگاهی در حوزه زنان و شکستن تابوها در این زمینه بوده است. یک تصویر می تواند گاهی خود به تنهایی گویاتر و تأثیرگذار از هزار واژه باشد.
بیش ار 120000نفر در سراسر جهان آرای خود را جهت انتخاب برترین اثر ارسالی به این مسابقه ارسال داشته اند. آثار برتر در ماه سپتامبر معرفی و در اکتبر با برگزاری جشنی جوایز برندگان این مسابقه به آنها اهدا گردید
مردان آفريننده كارهاي مهمند و زنان به وجود آورنده مردان. (رومن رولان) ، زن تاج سر آفرينش است، او شريك زندگي و يار ساعات درماندگي است. (گوته)
منشأ هر كار بزرگي زن است، زن كتابي است كه جز به مهر و محبت خوانده نميشود. (لامارتين)، زن كانون پرفروغ خانواده، مركز مهر، مظهر عشق، نمايشگر پاكي، نمونه عطوفت و چشمه عنايت است. (اقبال لاهوري)،
كساني كه ازدواج كردهاند، خود را ناراضي نشان ميدهند و ميگويند زن بد است، زيرا ميخواهند فقط و فقط خودشان از اين موهبت تمتع گيرند. (ديسرائيلي)، اينها گزيدهاي كوتاه از نظر بزرگترين متفكرين دنيا درباره زن است، در حالي كه به نظر ميرسد تعداد اندكي از مردان چنين ديدگاه زيبا و روشني درباره زنان دارند و در عوض تعداد زيادي از مرداني كه ميخواهند قدرتشان را نشان دهند شعارشان اين است كه «به سراغ زنان ميروي، تازيانه را فراموش مكن». (نيچه)
خشونت خانگي، واقعيتي آزاردهنده و غيرقابل انكار در دنياي امروز است. محيط خانه كه بايد پناهگاهي باشد تا ساكنانش در آن بياسايند و خستگيها و رنجهاي ناشي از دشواريهاي محيط بيرون خانه را به فراموشي بسپارند، متاسفانه براي بسياري از مردم، به جهنمي ميماند كه آتش دشمني، خشم، خشونت، كينه و انتقام در آن شعلهور است. خشونتهاي خانگي مخصوص جامعه يا طبقه خاصي نيست، بلكه همه كشورهاي دنيا و طبقات اجتماعي مختلف با آن دست به گريبانند و تغيير و تحولات اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي هر روزه بر ميزان آن افزوده است.
خشونت خانگي در ايران تا چند سال پيش به مفهوم پديده و آسيب اجتماعي اصلا مد نظر نبود، هرچند برخي موارد حاد خشونت خانگي در مطبوعات انعكاس مييافت، اما به طور معمول خشونت به مثابه رفتار نابهنجار فردي در نظر گرفته ميشد و اگر در مورد آن بحث و گفتگويي ميشد، براي روشن كردن علل فردي و رفتار خشن بود، از چند سال قبل به اين طرف، سرانجام اين پديده مورد توجه سازمانها و محافل علمي قرار گرفت كه از آن جمله ميتوان به برگزاري سمينارها، سخنرانيها و حتي تشكيل گردهماييها با هدف بررسي و مقابله با خشونت خانگي اشاره كرد.
تعريف خشونت و خشونت خانگي
خشونت تعريف خاصي دارد، به طور كلي هر نوع رفتاري كه باعث آزار ديگري شود، به حقوق شهروندي و انساني او تجاوز كند، باعث آسيب جسمي، روحي و ذهني او شود، خشونت است.
درباره خشونت خانگي نيز ميتوان گفت تجاوز فيزيكي يا روحي شديد يك عضو عليه عضو ديگر خانواده خشونت خانگي است، به عبارت ديگر، وقتي در چارچوب يك ارتباط نزديك ميان دو فرد، رفتار مرد با زن خشونتآميز و سلطهگرانه است، نتيجه آن خشونت خانگي خواهد بود. سوءاستفاده مالي و محدود كردن فرد نيز از جمله مشخصههاي ديگر خشونت خانگي است.
خشونت ميتواند عملا يا فقط با تهديد صورت گيرد، هميشگي باشد يا موقتا اتفاق بيفتد. خشونت در خانواده در ميان تمام طبقات اجتماعي، گروههاي سني، نژاد، جنس، شيوه زندگي يا بهرغم معلوليت رخ ميدهد.
خشونت خانگي ميتواند در هر زمان چه در ابتدا و چه پس از گذشت چند سال از ارتباط ميان دو نفر رخ بدهد. كودكان نيز از تاثير منفي خشونت خانگي چه در كوتاهمدت و چه در درازمدت، در امان نيستند، چراكه خشونت خانگي ميتواند زمينه را براي تربيت افراد بزهكار آماده كند. تمام اشكال خشونت ـ رواني، اقتصادي، عاطفي و جسماني ـ از قدرتطلبي و سلطهگري فرد آزاررسان ناشي ميشود.
در گزارشهاي مربوط به خشونت در خانواده معمولا زنان و كودكان به عنوان قربانيان اصلي و مردان به عنوان افراد خاطي قيد ميشوند. چون بنا بر آمار جهاني حدود 90 درصد قربانيان خشونت خانگي زنان و حدود 10 درصد مردان هستند.
مردان نيز مورد سوء رفتار زنان قرار ميگيرند اما بخش عمده خشونت خانگي، بويژه موارد مرگآور و خطرناك آن، از سوي مردان عليه دختران و زنان خانواده صورت ميگيرد.
انواع خشونت خانگي
پژوهشگران طرح ملي براي اندازهگيري شاخص كلي خشونت خانگي عليه زنان در ايران آماري ارائه كردهاند كه به برخي از موارد آن اشاره ميشود.
تعدادي از انواع خشونت خانگي عبارتند از: بكار بردن كلمات ركيك، داد و فرياد و بداخلاقي، ايجاد فشارهاي روحي با رفتار تحكمآميز، تهديد به كشتن، محروم كردن از غذا، كتك كاري ، مجبور كردن به كارهاي خلاف عرف و شرع و قانون، جلوگيري از استقلال مالي و مجبور كردن به ديدن عكس و فيلمهاي خلاف اخلاق عمومي يا اجبار به روابط زناشويي ناخواسته.
براساس يافتههاي اين پژوهش ملي هر زني كه در طول زندگي مشترك خود تاكنون با خشونت خانگي درگير بوده، به طور متوسط 7 مورد از انواع اين خشونتها را تجربه كرده است.
خشونت رواني و كلامي، رتبه نخست
زنان ايران در ميان انواع 9 گانه خشونت خانگي، بيشتر تحت خشونتهاي رواني و كلامي قرار دارند. رتبه بعدي از آن خشونت فيزيكي از نوع دوم است كه 37.8 درصد از زنان ايراني از اول زندگي مشترك خود، آن را تجربه كردهاند. اين نوع خشونت شامل سيلي زدن، زدن با مشت يا چيز ديگر، لگد زدن و ... است.
رتبه سوم با رقم 27.7 درصد متعلق به خشونتهاي ممانعت از رشد اجتماعي و فكري و آموزشي است كه شامل ايجاد محدوديت در ارتباطهاي فاميلي، دوستانه و اجتماعي، ممانعت از كاريابي و اشتغال و ايجاد محدوديت در ادامه تحصيل و مشاركت در انجمنهاي اجتماعي است.
خشونت جنسي، رتبه آخر
خشونتهاي جنسي و ناموسي كه شامل مجبور كردن به ديدن عكس و فيلمهاي خلاف اخلاق عمومي يا اجبار به روابط زناشويي ناخواسته يا غيرمتعارف ميشود، با رقم 10.2 درصد رتبه پاييني را به خود اختصاص داده است. البته با توجه به وجود نوعي الزام، جبر هنجاري، عرفي و حتي شرعي درباره اظهار چنين خشونتهايي در جامعه و فرهنگ ايران، به طور تلويحي ميتوان ميزان كم اين نوع خشونتها را قدري ناشي از خودسانسوري و نزاكت زنان مورد مطالعه دانست.
پژوهشهاي ملي بررسي خشونت خانگي ميزان تاثير شغل، درآمد ماهانه خانوار، زبان مادري و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگي مورد ارزيابي قرار داده است كه روشن شد ارتباط معناداري بين آنها وجود دارد.
خانوادههايي كه در خانههاي ويلايي زندگي ميكنند، بيشترين خشونت و خانوادههايي كه در آپارتمان سكونت دارند، كمترين خشونت را تجربه كردهاند.
كارگران كشاورزي از اول زندگي مشترك تاكنون بيشترين و كارمندان و متخصصان كمترين خشونت را درباره همسران خود انجام دادهاند.
مرداني كه تا 18 سالگي در روستا بزرگ شدهاند، بالاترين خشونت را عليه زنان روا داشتهاند و مردان بزرگ شده شهر، كمترين خشونت را.
پرخشونتترين دورهها
1 ـ يك سال اول ازدواج 2 ـ دوران بروز مشكلات مالي 3 ـ پس از تولد فرزندان 4 ـ حداقل يك بار در ماه 5 ـ دوران ميانسالي 6 ـ دوران بارداري.
علل خشونت خانگي
عامل اصلي خشونت عليه زنان را ميتوان در تبعيضي يافت كه مانع از برابري زن با مرد در همه سطوح زندگي ميشود، خشونت عليه زن هم در تبعيض ريشه دارد و هم به آن دامن ميزند.
برخي نهادهاي اجتماعي، خود زمينهساز تضعيف و خشونت عليه زن ميشوند. برخي رسوم فرهنگي و سنتي هم كه به طور سختگيرانه و خشني بر پرهيزكاري جنسي تاكيد ميكنند، ميتوانند بهانهاي شوند براي خشونت عليه زنان و دختران.
از آنجا كه بسياري از دختران و زنان حاضر نيستند خشونت خانگي را به پليس گزارش دهند يا نيروي قضايي در برخي كشورها به شكايات در اين زمينه ترتيب اثر نميدهد و آنها را موضوعي خصوصي قلمداد ميكند، آمار خشونت خانگي دقيق و منعكسكننده واقعيات نيست.
با اين حال، آمار جمعآوري شده همچنان تكاندهنده است. به گفته سازمان عفو بينالملل، خشونت در خانواده بيش از ابتلا به سرطان و تصادفات جادهاي عامل مرگ يا معلوليت جسماني زنان اروپايي در گروه سني 16 تا 44 سال است.
از دلايل ديگري كه ميتوان در اين خصوص برشمرد، عبارتند از: نبود مراكز حمايتي زنان و الگوي مناسب رفتارهاي جنسي، تفسيرهاي ديني متناقض و رسومات سنتي غلط و قبيلهاي مثلا در مناطق خاصي از ايران، وابستگي اقتصادي زنان غيرشاغل به مردان، اقدامات قانوني بازدارنده و حمايتي غيركافي براي زنان، نبود تعريف واضح و آشكار انواع خشونت عليه زنان، وجود قوانيني تبعيضآميز عليه زنان، ناآگاهي زنان از حقوق خودشان و قوانين قضايي.
وضعيت خشونت در برخي كشورها
بريتانيا: آمار خشونت در اين كشور به اين قرار است:
ـ 25 درصد از زنان بريتانيا (از هر 4 زن يكي) طي عمر خود، قرباني خشونت خانگي ميشود.
ـ تخمين زده ميشود كه هر دقيقه در ارتباط با خشونت خانگي با پليس تماس گرفته ميشود.
ـ هزينه مالي خشونت خانگي براي مناطق مختلف بريتانيا به صدها ميليون پوند ميرسد.
افغانستان: بسياري از مدافعان حقوق بشر بر اين عقيدهاند كه وضعيت افغانستان از زمان طالبان بهبود نيافته و اين موضوع نه تنها باعث ياس مردم شده بلكه براي زنان اين كشور بشدت نگرانكننده است.
به گفته سازمان عفو بينالملل، زنان در سراسر افغانستان همچون گذشته و دوران طالبان به قتل ميرسند، مورد تجاوز قرار ميگيرند و به طور بيمحابايي زنداني ميشوند. بسياري از مردان افغان با تكيه بر سنن فئودالي با زنان مانند اسباب و اثاثيه شخصي رفتار ميكنند و بدون نگراني از مجازات، آنها را مورد آزار و اذيت قرار ميدهند.
بسياري از مردان با توسل به خشونت ميخواهند برتري خود را بر زنان ابراز كنند و اين در حقيقت براي آنها نوعي افتخار است.
ايران: خشونت با زن در اسلام و قانون اساسي و ساير قوانين منع شده است، اما اين پديده زشت به شكلهاي مختلف ديده ميشودو به ظاهر قانون از زنان در مقابل خشونت خانگي حمايت ميكند. پس آنها ميتوانند از طريق مراجع قضايي شكايت و اين مساله را پيگيري كنند، برادر و شوهر حق برخورد فيزيكي ندارند و زنان ميتوانند در قبال اين رفتار ديه دريافت كنند.
براي شوهر هم پرونده خشونت تشكيل ميشود و زن ميتواند به عنوان عسر و حرج تقاضاي طلاق كند، اما واقعيت اين است كه در نبرد سنتهاي غلط قانون، سنت پيروز است، يعني دست قانون از سنتهاي حاكم بر جامعه كوتاه است و تا به حال هيچ قرباني خشونت نتوانسته است از مجراي قانون مشكلش را حل كند.
راهكارها
آموزش از سطح دبستان تا مقاطع بالاتر درخصوص حقوق زنان و آزاديهايشان و برخورد آقايان و اصلاح تفكر مردان در برخورد با زنان، همچنين اين آموزش ميتواند از طريق رسانههاي گروهي نيز در سطح كل جامعه داده شود، ايجاد قوانيني براي سازمانهاي بهزيستي، رفع قوانين تبعيضآميز عليه زنان، ايجاد قوانيني در جهت حمايت از قربانيان خشونت خانگي تا احساس تنهايي نكنند.
ميترا پازكيزاده
جام ج
م
جام ج
م