زندگی من کجاست

توصیه هائی در مورد پناهندگی در آلمان و آشنائی با سختی های پیش رو



1.  کشورهای دیگری زندگی می کنند. برخی از طریق مهاجرت و بواسطه کار و تحصیل و برخی از طریق بهم پیوستن به خانواده موفق به گرفتن اقامت در کشور مورد نظر خود شده اند. گروه بزرگی نیز از طریق پناهندگی تلاش کرده اند تا (عمدتا) در یک کشور غربی صنعتی درخواست پناهندگی داده و در آنجا به زندگی ادامه دهند.
"دفتر کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل مستقر در ژنو روز 18 اکتبر گزارش نیم سال 2011 خود در ارتباط با آمار پناه جویان در 44 کشور صنعتی جهان را منتشر نمود.


برخی از پناه جویان از آلمان به عنوان یک کشور ترانزیت استفاده کرده و پس از مدتی به کشور دیگری (عمدتا ایالات متحده آمریکا، کانادا یا بریتانیا) نقل مکان می دهند. دسته ای نیز به ایران باز می گردند. "حد فاصل سال 1991 تا سال 2006 جمعا 96.609 نفر ایرانی از طریق مرزهای آلمان برای سکونت وارد آلمان و در همین محدوده زمانی 55.797 نفر ایرانی از آلمان به قصد سکونت در ایران، آلمان را ترک کرده اند."[3]
2. شرایط دریافت قبولی پناهندگی در آلمان از سال 1993 محدود تر شده است. دولت آلمان آگاهانه با سخت کردن شرایط پناهنده پذیری از یک سو  و با سخت تر کردن شرایط زندگی برای پناه جویان از سوی دیگر این هدف را دنبال می کند که از ورود پناه جویان جدید جلوگیری نماید. بسیاری از پناه جویان ایرانی به دلیل مواجه با این شرایط سخت شوکه می شوند. برخی تلاش می کنند به کشور دیگری بروند، برخی به ایران باز می گردند و اکثر آندسته که در آلمان می مانند نیز با مشکلات روحی اجتماعی و  یا روحی روانی درگیر می شوند. شدت این فشارها و ناراحتی ها آنقدر زیاد و  غیر قابل انتظار است که بسیاری به دلیل ناراحتی های روحی یا بیماری روانی به بیمارستان یا کلینک های روانی منتقل شده و در آنجا بستری می شوند. تاثیرات این دوره ی سخت بر عده ای آنقدر عمیق است که حتی پس از دریافت قبولی پناهندگی و حل مسئله اقامتشان کماکان از آن ناراحتی ها رنج می برند. این وضعیت بویژه در مورد افرادی که با بچه و خانواده به آلمان آمده اند شدید تر است.[4]


هدف پناه جویان آن است تا با پناهندگی در آلمان یک شانس و فرصت جدید برای خود ایجاد کرده و بتوانند بر آن اساس یک زندگی تازه را بر اساس خواسته های خود رقم بزنند.. این حق انسانی هر فردی است که اگر در کشورش حقوق بنیادین انسانی او رعایت نشده و یا نقض می شود برای ادامه زندگی، به کشور دیگری برود. با احترام به این حق است که این نوشته تلاش دارد تا به آنانکه قصد دارند به آلمان آمده و درخواست پناهندگی ارائه دهند کمک کند تا به نحو واقع بینانه و مسئولانه تری سختی ها و مشکلات دوره ی پناه جوئی در آلمان را مورد نظر قرار داده تا خود و افراد خانواده شان را برای مواجه با مشکلات پیش رو آماده کنند. هدف این نوشته آن است که قبل از آنکه پناه جوئی راهی آلمان شود با در نظر داشت سختی های پیش رو، با چشمانی باز و  آگاهانه تر گام بردارد تا خطر بر زمین خوردن یا شدت صدمات ناشی از آن کمتر شود.
مشکلات و سختی های پیش رو ی پناه جویان به چهار مرحله تقسیم شده است:
- خروج از کشور و مشکلات راه
- مرحله ی درخواست پناهندگی، دوره بلاتکلیفی، زندگی در هایم(خوابگاه) پناهندگی در آلمان
- مشکلات اداری
- مرحله آشنائی با کشور جدید و مردم و فرهنگ آن
مشکلات و سختی های پیش رو ی پناه جویان در آلمان
1. خروج از کشور و مشکلات راه
خروج از کشور به دو طریق کلی انجام می شود:
1.1- طریق قانونی: در این حالت پناه جو با مدارک هویتی شخصی و بطور قانونی (هوائی، زمینی یا دریائی) کشور را ترک می کند.
1.2- طریق غیر قانونی: در این حالت پناه جو فاقد اوراق هویتی معتبر بوده و تحت تعقیب است یا حتی اگر مدارک هویتی یا گذرنامه معتبر داشته باشد نیز به دلیل خطراتی که ممکن است با آن مواجه شود، ناچار است غیر قانونی از کشور خارج  شود. این دسته از افراد برای خروج از کشور وابسته به کمک دیگران می باشند و معمولا به صورت غیر مستقیم و از  طریق واسطه با افرادی که "قاچاقچی" یا "قاچاق بر" نامیده می شوند ارتباط می گیرند.
برای بسیاری از پناه جویان "قاچاق چی" "فرشته نجات" محسوب می شود. آنها جان و مال و هستی و خانواده خود را به فردی می سپارند که تا قبل از آن نمی شناخته اند و وارد راه و مسیری می شوند که نمی دانند چگونه به مقصد خواهند رسید. در سه دهه گذشته ده ها هزار نفر با کمک قاچاقچی ها کشور را ترک کرده اند و اگر چه برای خروج از کشور پول پرداخت کرده اند، اما برای همیشه سپاس گذار آنها هستند. از نظر دولت ها اما قاچاق چی یک مجرم محسوب می شود که با زیر پا گذاشتن قانون و انتقال غیر قانونی افراد به تجارت مشغول است.
اما جدا از آن حالت "فرشته گونه" و از  زاویه ی پناه جوئی که ناچار است از طریق قاچاقچی جان خود و خانواده اش را نجات و کشورش را ترک کند توجه به نکات و تجارب زیر مهم است:
- قاچاقچی های انسان بسته به اینکه مقصد پناه جو کجاست، چند نفر هستند، با چه وسیله ای می خواهند خارج شوند و چقدر خروج آنها از کشور فوری می باشد "نرخ " های متفاوتی را  تعیین می کنند. تجربه افراد بسیاری نشان می دهد که قاچاقچی ها ابتدا حل و فصل مسئله را خیلی ساده جلوه می دهند و آنرا کار روزمره خود اعلام کرده که "مثل آب خوردن" است و جای هیچ نگرانی نیست. اما در حین حل و فصل تهیه ی پاس و مقدمات خروج از کشور شروع به بهانه تراشی می کنند، تا از آن طریق نرخ اولیه را بالا  ببرند. در برخی موارد این کار دو یا سه مرتبه ممکن است انجام شود.
- برخی از قاچاقچی ها پناه جو را به مقصد اعلام شده نمی رسانند و در یک کشور دیگر او را "قال" گذاشته و با یک کلک از او جدا می شوند. به همین دلیل است که بسیاری از پناه جویان نیمی از دستمزد قاچاقچی را زمانی که به مقصد برسند می پردازند تا از اتمام درست کار مطمعن باشند.
- برخی از قاچاقچی ها در وسط راه و در یک کشور دیگر که دست پناه جو از همه جا بریده باشد بهانه های جدیدی را مطرح می کنند تا پول بیشتر بگیرند. در مواردی دیده شده که برخی از زنان ناچار به فروش زیور آلات خود شده اند تا این مرحله را پشت سر بگذارند.
- مواردی دیده شده که برخی قاچاقچی ها با فضا سازی در وسط راه یک خانواده را از هم جدا می کنند و یا آنکه ابتدا یک یا دو نفر را به مقصد می رسانند و بقیه را در وسط راه نگه می دارند. بودن در یک کشور دیگر در وسط راه یعنی خطر دستگیری توسط پلیس، ضمن آنکه هر روز نیز باید برای حل و فصل مسئله خواب و خوراک هزینه هائی را متحمل شد. برخی قاچاقچی ها با علم به این موضوع شرایطی را می سازند که پناه جو ناچار باشد پول بیشتری بپردازد تا زودتر از این وضعیت خلاص شده و به خانواده خود ملحق شود.
- مواردی دیده شده که یا قاچاقچی یا افراد نزدیک به او  قصد تجاوز یا آزار جنسی زنان و نوجوانان پسر را داشته اند. در برخی موارد این کار را نیز عملی کرده اند.
- در برخی موارد قاچاقچی وقتی پناه جو را به آلمان می رساند او را برای چند روز در خانه خود یا دوستان و نزدیکانش اسکان می دهد. در این مدت با فضا سازی و ترساندن پناه جو  و یا با جلب اعتماد او، تمام مدارک او (از جمله، عکس های داخل دوربین، عکس های داخل تلفن همراه، یا مدارک شخصی دیگر) را گرفته و  بدون اطلاع پناه جو از آن کپی می گیرند. قاچاقچی یا یکی از نفرات نزدیک به او با وانمود کردن اینکه در زمینه پناهندگی اطلاعات دارند به پناه جو یک "کیس" می دهند، همچنین اغلب تاکید می کنند باید اسم و مشخصات خود را تغییر دهند. پس از آنکه پناه جو خود را به اداره امور پناهندگی معرفی می کند، قاچاقچی یا نفر نزدیک به او در آلمان با بهانه تراشی های مختلف از پناه جو طلب پول می کنند. زمانی که کاسه ی صبر پناه جو لبریز شده و دیگر حاضر نیست که به این رابطه ادامه دهد، قاچاقچی یا نفر نزدیک به او، پناه جو را تهدید می کنند که اسم و مشخصات اصلی او  و یا عکس های مربوط به او که قبلا در کشور دیگری بوده است، یا مدارک هویتی او را به پلیس یا اداره امور پناهندگی خواهند داد. از این طریق از پناه جو "حق السکوت" طلب می کنند. موارد زیادی دیده شده که زمانی که پناه جو تصمیم قطعی گرفته که خودش را از این بازی خارج کند، دیگر دیر شده بوده است.
- در برخی موارد افراد نزدیک به قاچاقچی در آلمان با فضا سازی، زنان جوان و مجرد را نسبت به پناهندگی و شرایط زندگی در آلمان ناامید می کنند و سپس پناه جو را ترغیب به "ازدواج مصلحتی" می کنند. و برای حل و فصل این کار نیز پول طلب می کنند. اگر هم ازدواجی صورت بگیرد، از آنجا که اقامت زن برای سه سال وابسته به مردی می باشد که با او ازدواج کرده است، به طرق مختلف آن زن را زیر فشار قرار داده و مورد سوء استفاده قرار می دهند.
2. مرحله ی درخواست پناهندگی، دوره بلاتکلیفی، زندگی در هایم(خوابگاه)
بسیاری از پناه جویان فکر می کنند همینکه خود را به آلمان رساندند دیگر "کار تمام است" و بعد از آن، همه چیز ساده و راحت خواهد بود. این تلقی، یک تلقی بسیار ساده باورانه و غیر واقعی است. اگر هدف از رساندن خود به آلمان تامین امنیت خود و خانواده بوده که پس از آن ساختن یک زندگی نو و موفق مورد نظر است، در این حالت شاید بتوان گفت به آلمان رساندن خود را باید تنها40%  کار تلقی کرد. 60% باقی مانده در همین آلمان است که باید تکمیل شود. برای یک پناه جو مهمترین شرطِ ساختن آینده ی موفق در کشور جدید دریافت قبولی پناهندگی است. اگر مسئله ی اقامت حل و فصل نشود، بسیاری از مسائل دیگر نظیر اجازه کار، اجازه تحصیل، تامین بیمه درمانی، اجازه انتخاب محل زندگی و...  که با نوع عنوان اقامت مرتبط می باشد نیز حل و فصل نشده یا حل و فصل آن بسیار بسیار سخت و کُند شده و بسیار انرژی خواهد گرفت. بنابر این باید تمام نیرو و انرژی را روی این نکته متمرکز نمود که درخواست پناهندگی قبول شود.
2.1- مصاحبه پناهندگی، مهمترین مرحله پناهندگی است
اداره ای که در آلمان به درخواست پناهندگی پناه جو رسیدگی می کند، اداره امور مهاجرین و پناهندگی (Bundesamt für Migration und Flüchtlinge) نام دارد. برای اینکه این اداره بتواند تصمیم بگیرد که آیا به کسی پناهندگی تعلق می گیرد یا نه با پناه جو  مصاحبه می کند. مصاحبه ی بازپرسی توسط یک کارمند اداره امور پناهندگی و با کمک یک مترجم انجام می شود. معیار اداره امور پناهندگی برای موافقت یا مخالفت با یک درخواست پناهندگی بر این پایه استوار است که آیا پناه جو در کشورش جانش در خطر بوده و یا تحت تعقیب قرار داشته است؟ (تحت تعقیب بودن به دلیل سیاسی، مذهبی، نژادی، تعلق به یک گروه خاص اجتماعی و یا به دلایل اخص مرتبط با جنسیت پناه جو). پناه جو باید یا با ارائه دلیل  و مدرک و سند ادعای خود را اثبات کند و یا اگر مدرک و سندی نداشته باشد باید بتواند در پاسخ به سوالات، بازپرس اداره امور پناهندگی را به باور برساند که گفته های او واقعی است.
پناه جو باید با روند و چگونگی انجام مصاحبه  و حق و حقوق خود از قبل آشنا شده و با آمادگی در مصاحبه شرکت کند. بسیاری از پناه جویان از حق و حقوق خود در این باره بی اطلاع هستند و به همین دلیل شانس قبولی آنها به شدت کاهش پیدا می کند. ارتباط با مراکز مشاوره و یا با یک وکیل مجرب در امور پناهندگی به پناه جو کمک می کند تا از این نظر خود را از قبل مطلع کند.[5]
2.2- بسیاری از پناه جویان برای خروج هوائی از کشور و رساندن خود به آلمان به اشکال مختلف (مستقیم، یا غیر مستقیم از طریق واسطه ها) اقدام به تهیه ویزای شنگن از سفارتخانه یکی از کشور های اتحادیه اروپا می کنند. اما زمانی که در آلمان درخواست پناهندگی خود را ارائه می دهند متوجه می شوند که درخواست پناهندگی آنها در آلمان شانسی نداشته و به کشوری که از آن ویزا دریافت کرده اند بازگردانده خواهند شد.(به استثناء کشور یونان[6]) بسیاری از پناه جویان با مواجه با چنین شرایطی با صرف هزینه زیاد و مراجعه به وکیل تلاش می کنند تا از بازگردانده شدن خود به کشور صادر کننده ی ویزا جلوگیری کنند. اگر چه چنین تلاش هائی ممکن است چند ماه بازگشت به آن کشور را به تاخیر بیاندازد، اما در اکثر موارد بی نتیجه خواهند ماند. این موضوع باعث ضربه مالی و روحی به پناه جویان شده و بویژه آنانکه به امید پیوستن به خانواده خود به آلمان آمده بودند، سرخورده و ناامید شده و خود را در وضعیتی می بینند که اصلا انتظار آنرا نداشته اند. پناه جویانی که قصد زندگی در یک کشور خاص در اتحادیه اروپا را دارند و از طرق مختلف و با هزینه زیاد اقدام به خرید ویزای شنگن می کنند، باید قبل از تهیه ویزا، از منابع موثق اطلاعات لازم در باره قوانین پناهندگی کشور مورد نظر خود و نیز قوانین اتحادیه اروپا را کسب نمایند.[7]
2.3- بطور معمول بین شش تا دوازده ماه طول می کشد تا پس از مصاحبه، نتیجه ی آن به پناه جو اعلام شود.[8]در تمام این مدت پناه جو موظف به زندگی در هایم یا خوابگاه های دسته جمعی پناه جویان می باشد. شرایط زندگی در این هایم ها(بجز موارد استثناء) در اساس بسیار سخت و در مواردی غیر انسانی می باشد. انتخاب محل زندگی و یا جابجائی از شهری به شهر دیگر در این مدت یا امکان پذیر نیست و یا بسیار سخت و مشکل می باشد.[9] 
بسیاری از پناه جویان با تصور دیگری به آلمان آمده و از شرایطی که در هایم های پناهندگی در انتظار آنهاست بی اطلاع هستند. حتی در بسیاری موارد پناه جویان از طریق دوست و آشنا و افراد خانواده و فامیل اطلاعات غلط یا ناکافی دریافت می کنند و زمانی که با شرایط هایم های پناهندگی روبرو می شوند به یک باره شوکه می شوند. این حق پناه جو است که اطلاعات درست در این باره دریافت کند. اگر پناه جو از پیش با واقعیت آنچه در انتظارش است به درستی آشنا شود می تواند خود را برای شرایط پیش رو آماده کرده و دچار شوک نمی شود. (اطلاعات بیشتر در باره شرایط زندگی در هایم های پناهندگی و انتخاب محل زندگی را در پاورقی ببینید).
2.4- مدت زمان انتظار برای شروع مصاحبه پناهندگی و نیز دریافت پاسخ از اداره امور پناهندگی ایالت به ایالت متفاوت است. به جز موارد استناء "در دو سال گذشته به تدریج مدتِ زمان رسیدگی به درخواست پناه جویان در آلمان طولانی تر شده است. این وضعیت ایالت به ایالت با هم تفاوت هائی دارد. برای مثال در ایالت نورد راین وستفالن دو مرکز، یکی در شهر دورتموند و دیگری در شهر بیلفلد مسئولیت پذیرش پناه جویان، انجام مصاحبه با آنان و بالاخره ارائه پاسخ (مثبت یا منفی) به متقاضیان پناهندگی را به عهده دارند.

2.5- پناه جویان در دوره ای که هنوز به درخواست پناهندگی شان رسیدگی می شود اجازه شرکت در کلاس زبان دولتی را (بجز در موارد خاص) ندارند و اگر بخواهند زبان آلمانی یاد بگیرند یا  باید در کلاس های خصوصی شرکت کرده و پول آنرا خود بپردازند و یا اگر در محل زندگی شان کلاس های رایگان مرتبط با انجمن های غیر دولتی برقرار بود از آن بهره مند شوند. همچنین پناه جویان حداقل در دوازده ماه اول پس از درخواست پناهندگی اجازه کار ندارند و پس از آن نیز بسیار سخت امکان دریافت اجازه کار خواهند داشت.[11]
طولانی شدن زمان انتظار تا دریافت جواب اداره امور پناهندگی، محدودیت سفر و جابجائی، مشکلات مالی، دور بودن از خانواده و دوستان، بی کاری، نداشتن اجازه کار یا تحصیل و ... یک دوره ی بلاتکلیفی و کسل کننده ای را موجب می شود که اگر پناه جو خود را برای آن آماده نکرده باشد می تواند دچار ناراحتی های روحی- اجتماعی و  یا حتی روحی- روانی شود. بطور خاص آنها که با خانواده و با بچه زندگی می کنند می توانند آسیب بیشتری ببینند.[12]
3. مشکلات اداری
از زمان اعلام درخواست پناهندگی و پس از آن پناه جو با فرم های مختلف به زبان آلمانی مواجه می شود. تمام امور اداری به شکل مکاتبه ای به پناه جو ابلاغ می شود. در نامه های ارسالی برای بسیاری از امور یک مهلت قانونی وجود دارد که اگر به موقع پاسخ داده نشده یا اقدام نشود، می تواند تبعات مختلفی به همراه داشته باشد. امور بانکی، امور پزشکی، ادامه تحصیل کودکان، مسکن، آب و برق، ارتباط با وکیل و... همه به شکل مکاتبه ای و  بر اساس سیستمی می باشد که پناه جوی تازه وارد ایرانی آنرا نمی شناسد. انطباق پناه جو با این سیستم جدید به دلیل نا آشنا بودن سیستم و نا آشنا بودن زبان آسان نیست و در ابتدا به کندی انجام می شود.
در ابتدای ورود به آلمان اگر پناه جوی تازه وارد  فامیل و آشنائی نداشته باشد که او را در امور اداری همراهی کند، ناگزیر باید برای ترجمه از دیگر پناه جویان یا افراد ناشناس کمک بگیرد. افرادی که اغلب خود با امور اداری مشکل دارند و نمی توان مطمعن بود که تسلط آنها به ترجمه چه میزان است.
بسیاری از پناه جویان در سال های اول ورود خود به آلمان تلاش می کنند تا امور اداری و ارتباطات خود با اداره ها یا کارمندان اداری را بر اساس همان فرهنگ و راه و روش هائی که  آموخته و در زندگی روزمره آن را بکار می بستند، حل و فصل کنند. حال آنکه استفاده از چنین روش هائی، اگر هم در برخی موارد به نتیجه برسد، در اساس مشکلات را بیشتر کرده و اعتماد شکننده اولیه ی بین کارمند با پناه جو را شکننده تر هم می کند. استفاده از آن روش های مرسوم  موجب جنگ اعصاب شده، کار  و دوندگی بیشتر تولید می کند، رابطه را با کارمند مسئول پرونده خراب می کند و سرانجام  مدت زمان حل و فصل کار را طولانی تر هم می کند.[13]
نکته مهم: به دلیل سیستم فدرال حاکم در کشور آلمان، موارد مشابه در امور اداری می تواند در شهر ها و ایالت های مختلف به گونه ای متفاوت حل و فصل شده و الزاما از یک حالت یکسان پیروی نمی کند. تقسیم بندی امور اداری در آلمان را باید در دسته بندی سه گانه زیر دید:
- برخی قوانین و مصوبات جنبه سراسری و کشوری دارند (Bundesweit)
- برخی قوانین و مصوبات جنبه ایالتی دارند (Landesweit)
- برخی از مصوبات در حد شهر و منطقه کارکرد دارند (komunal/ Landkreis)
برخی از قوانین و مصوبات فوق می تواند متاثر از منشورهای اتحادیه اروپا طور دیگری تفسیر شود. (EU-Richtlinien)
4. آشنائی با کشور جدید و مردم و فرهنگ آن
لازمه حل و فصل مستقل کارها در کشور جدید، شناخت این کشور است.  آشنائی با زبان اولین قدم و کلید ورود به دروازه های بعدی است. از همین رو به هر طریق ممکن، چه با ثبت نام در کلاس زبان یا بطور خود آموز باید برای  یادگیری زبان وقت و برنامه گذاشت.
- ارتباط با مردم را نباید به دوره ی پس از یادگیری زبان موکل نمود، بلکه از همان آغاز ورود به آلمان باید تلاش کرد به تدریج با مردم ارتباط برقرار کرد و آموخته های کلاس زبان را در زندگی روزمره به کار گرفت. به عقب انداختن ارتباط با مردم  فقط  پیوند خوردن با جامعه را در آینده سخت تر می کند.
- بسیاری از پناه جویان با همان تصورات موجود در ایران، انتظار دارند که چون در آلمان "غریبه" هستند دیگران به طرف آنها آمده و ارتباط را شروع کنند. چنین تصوری کاملا دور از واقعیت است. مردم آلمان فرهنگ و  تربیت دیگری دارند. باید آنرا شناخت و  به آن احترام گذاشت. روح حاکم بر روابط و مناسبات اجتماعی در آلمان به عنوان یک کشور صنعتی، بویژه در شهرهای بزرگ تر، طوری است که کسی به کار و زندگی دیگری دخالت نکرده یا حتی ارتباط فعالی برقرار نمی کند. (ربطی هم به خارجی بودن یا نبودن ندارد). آلمانی ها در برقراری ارتباط اولیه، بویژه با افراد ناشناس، بسیار محتاط هستند و یک مرتبه وارد یک رابطه دوستی نمی شوند. برقراری چنین ارتباطاتی باید به تدریج انجام شده تا اعتماد جلب شود. 
- اگر چه در برخی از مناطق آلمان و یا حتی در برخی از محله ها در شهرهای بزرگ یا مناطق روستائی، افرادی با گرایشات ضد خارجی زندگی کرده و در فرصت مناسب بر علیه خارجیان اقدام می کنند، اما این تصویر عمومی جامعه آلمان نمی باشد. پیش فرض و پیش داوری های مربوط به مردم و جامعه آلمان را که عموما از تلویزیون و فیلم های سینمائی و شایعات ناشی می شود را کنار گذاشته و اصل را بر این بگذارید که جامعه آلمان، جامعه ای باز و تکثر گرا می باشد. صراحت لهجه آلمانی ها را، اگر بر شما خوش نمی آید، به حساب ضد خارجی بودن آنها نگذارید.
- به مسائل شهر و محله و ایالت خود توجه نشان دهید. بسیاری از تصمیم گیری ها در امور محلی بر سرنوشت شما و خانواده تان تاثیر مستقیم دارد. از طریق تلویزیون، اخبار محلی و یا روزنامه های محلی وضعیت محل زندگیتان را دنبال کنید.
- اگر فرزند یا فرزندانی دارید که به کودکستان و مدرسه می روند به طور فعال در نشست های خانه و مدرسه و دیگر فعالیت ها شرکت کنید تا از وضعیت فرزندان خود با اطلاع شوید. اجازه ندهید مشکل زبان مانع انجام این وظیفه شود. در صورتی که از مراحل رشد فرزندان خود یا مشکلات آنها با اطلاع نباشید، نمی توانید به موقع برای رفع مشکلات اقدام کنید.
- در آلمان انجمن های بسیاری هستند که در امور مختلف اجتماعی فعال بوده و بسیاری از برنامه های خود را با نیروهای داوطلب به پیش می برند. کودکستان، مدرسه، انجمن های ورزشی، انجمن سالمندان، انجمن معلولین، انجمن های حقوق بشری متعدد و... از جمله اینگونه نهاد ها هستند. تلاش کنید در محل زندگی خود و متناسب با توانمندی و استعداد و یا علاقه خود انجمن یا نهادی را پیدا کرده و با آن ارتباط برقرار کنید. اینگونه ارتباطات اجتماعی به شما کمک می کند تا نهادهای مردمی و نقش و اهمیت شهروندان در تصمیم گیری های محلی را تجربه کنید. از این طریق با مردم ارتباط برقرا کرده و  زبان خود را تقویت می کنید. به این ترتیب با مشارکت داوطلبانه خود در امور اجتماعی پایه های  یک زندگی نو در کشور جدید را پی ریزی می کنید. احساس تعلق به جامعه و کشور جدید شرط مهم و بسیار لازم برای انتگراسیون و پیوند خوردن با محیط جدید می باشد.
تلاش کنید تا حقوق و وظایف خود به عنوان شهروند را بشناسید. به این ترتیب مطمعن باشید بسیاری درب ها در آلمان برای پیشرفت بر روی شما باز خواهد شد.

تابش جهانی موسیقی سنتی هرات


نوشتۀ عزیز احمد فرد
گروهی از هنرمندان هراتی، مدتی به فرانسه آمده بودند و طی کنسرت‌های که در این کشور اجرا کردند، هنر افغانستان را به فرانسویان معرفی کردند.
در این سال‌ها در موسیقی افغانستان تحرکی ایجاد شده است. از یک سو، هنرمندان افغانستان به خارج سفر میکنند و موسیقی کشور را به دیگران می‌شناسانند و از سوی دیگر، بعضی از هنرمندان افغانستان با سبک و سلوک غربی، تولید اثر میکنند.
آقایان عبدالکریم جان، وحید جان بلبل هروی، به دعوت تئاتر آفتاب، که اعضای آن از مدتی به اینسو در فرانسه اقامت دارند، جمعه شب، این هنرمندان در محل تئاتر آفتاب برنامه اجرا کردند.
در این فرصت صحبتی داشتیم با این هنرمندان و پرده‌هایی از نوازندگی آنان را هم همراه با این صحبت تقدیم شما میکنیم.
در آغاز آقای وحید هروی در مورد سبک و اسلوب خود صحبت میکند و میگوید که آنان خاصتاً موسیقی سنتی مینوازند و با همکاری کارین موریتون- یک خانم موسیقی نواز فرانسوی، تصنیف‌های قدیمی هراتی را اجرا میکنند. او میگوید که موسیقی شرقی و محلی هم جالب است و کسانی که رو به موسیقی غربی آورده‌اند هم، کارهای خوبی انجام داده‌اند ولی از مدتی به اینسو، جوانان افغانستان دوباره به موسیقی سنتی رو آورده‌اند؛ آهنگ‌های پنجاه  یا شصت سال قبل، حالا دوباره اجرا میشود و با این اجرای مجدد، دوباره نو شده‌اند.
با یاد آوری از گروه "مورچگان" و کارهای آقای شکیب مصدق که به زبان فارسی ولی به سبک غربی میسراید، از آقای وحید هروی میپرسم که چگونه میشود این دو نوع کار را مقایسه کرد و گرایش مردم امروز به کدام سمت است؟
آقای "بلبل" هروی میگوید که هر یکی برای خود جا دارد و همۀ این سبک‌ها، چه داخلی و چه خارجی جالب هستند. ولی اضافه میکند که سبک محلی بسیار شیرین‌تر است و برای جامعه پسندیده‌تر؛ زود تر در حافظۀ مردم میماند و
کارین موریتون، که از سال‌ها به اینسو با گروه وحید بلبل هروی همکاری دارد، در اصل استاد موسیقی قدیمی است. او موسیقی امروز افغانستان را با موسیقی قرون وسطی در اروپا مقایسه میکند و میگوید که در فرهنگ امروز هرات، نغمه‌هایی وجود دارد که شباهت بسیاری به ملودی‌های قدیمی اروپا دارد، ولی این ملودی‌ها دیگر در اروپا نواخته نمیشود و اینکه او دوباره این نوع موسیقی را به شکل زنده در هرات یافته است، برایش بسیار خوش آیند بوده است.
در آخر کریم جان، از مدیاهای جدید افغانستان گله میکند که اگرچه در دنیا از آنان استقبال نیک شده است، ولی تلویزیون‌ها و رادیو‌های داخل افغانستان، هنوز آنچنانی که لازم است کار آنان را پوشش نداده‌اند.

خوابیدن در پارک های پاریس پس از اخراج از سوئد




خوابیدن در پارک های پاریس پس از اخراج از سوئد
ماه پیش بود که اخراج کودکان تنهای پناهجو به ایتالیا با انتقادات بسیاری روبرو شد. سازمان های بسیاری مانند انجمن نجات کودکان و امنستی از دولت سوئد خواستند که با توجه به گزارش های تکان دهنده از رفتار پلیس و مسئولان ایتالیا با پناهجویان از بازفرستادن کودکان زیر سن به این کشور خودداری کنند.
امروز پژواک می تواند افشا کند این اخراج ها همچنان ادامه دارد و علی حسینی نوجوان شانزده ساله افغان پس از اخراج به ایتالیا با ضرب و شتم شدید پلیس این کشور روبرو شده است.
ضرب وشتم یک کودک پناهجوی افعان توسط پلیس ایتالیا
علی حسینی سه هفته پیش از تیره سو محل زندگی و تحصیل خود به ایتالیا اخراج شد.او پس از تحویل به پلیس ایتالیا ، مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفت و در بازداشتگاهی نگهداری شد پس از فرار از دست پلیس ایتالیا او را در پاریس سرگردان و آواره پیدا کردم
علی در گفتگو با پژواک از بدرفتاری پلیس و فرار به پاریس می گوید که در لینک زیر می توانید بشنوید:
http://sverigesradio.se/api/radio/radio.aspx?type=db&id=4320255&codingformat=.m4a&metafile=asx
سرنوشت علی را با ترز لیندستروم، مدیر بخش قرداد دوبلین در اداره مهاجرت در میان گذاشتم. او ضمن ابراز تاسف از ماجرائی که بر سر علی آمده، می گوید که ضرب و شتم افراد توسط پلیس بسیار ناراحت کننده است درست همانطور که اگر پلیس سوئد با کسی بدرفتاری کند.
او در عین حال می گوید که ایتالیا کشوریست که سیستم پناهنده پذیری مناسبی دارد. ترز لیندستروم مدیر بخش قراداد دابلین در ارداه مهاجرت می گوید که ما گزارش ها به دقت دنبال می کنیم اما آنچه تا کنون از ایتالیا می دانیم این است که این کشور سیستم پناهنده پذیری خود را بهتر کرده است و هیچ مشکلی در رابطه با بازپس فرستادن کودکان پناهجو به ایتالیا نمی بینیم. از ترز لیندستروم پرسیدم که آیا علی و دیگر شاهدان بدرفتاری پلیس ایتالیا دروغ می گویند؟ که در جواب گفت:
-نه، هرگز نگفتم که دروغ می گویند. این ماجرا بسیار غیر معمول است و وظیف پلیس ایتالیا ست که این موضوع را بررسی کند.
ترز لیندستروم در پایان می گوید که قرارداد دوبلین که در آن دولت های اروپائی به توافق رسیده اند که پرونده پناهجوئی را فقط در کشور اول بررسی کنند، باید دنبال شود و امکان استثناء قائل شدن وجود دارد اما این امکان بسیار محدود است.
علی حسنی در مدت سه ماهه ای که در سوئد بود، در دبیرستان تیره سو درس می خواند و بنابر گفته معلم او آن سوفی سوندهولم، شاگردی با استعداد بود،علاقه زیادی به یادگیری داشت و هم معلمها و هم شاگردها او را دوست داشتند.
علی در زمان اقامت در سوئد بارها از خاطرات تلخ خود در ایتالیا یاد کرد و شعرهائی نیز از سختی های دوران اقامت در ایتالیا سروده بود. به گفته آن سوفی سوندهولم همواره از بازگشت به این کشور ترس و واهمه داشت.
آن سوفی سوند هولم معلم علی در دبیرستان تاکید می کند که با شهادت بسیاری از دیگر کودکان پناهجو، ایتالیا کشوری نامناسب برای پناهجویان است.او تاکید می کند که بسیاری از شاگردان او، خاطرات زیادی از بدرفتاری پلیس ایتالیا و زندانی کردن مهاجران در سلولها دارند.
اما در حالی که بوروکراسی اداری و تصمیم اداره مهاجرت مبنی بر اینکه ایتالیا کشوری مطمئن هست یا نه ادامه دارد، علی حسینی نوجوان 16 ساله، در پارکهای پاریس بدون پول و جای خواب روزهای خود را می گذراند.
بخش فارسی رادیو بین المللی سوئد

آخرین آمار از نتایج درخواست های پناهندگی در سوئد و اروپا در سال 2012



ازه ترین آمار از سوی اداره مهاجرت سوئد Migrationsverket نشان می دهد که در مدت 10 ماه نخست سال 2012 میلادی،از بین مجموع 29100 پرونده درخواست پناهندگی در سوئد که در مورد آنها تصمیم گیری ابتدایی انجام شده است،32 درصد منجر به پاسخ مثبت،38 درصد منجر به پاسخ منفی ،16 درصد منجر به انتقال پرونده به کشور مسئول رسیدگی به پرونده بر اساس قرارداد دابلین و 13 درصد نیز شامل سایر درخواست های باطل شده شامل ترک درخواست ها و یا درخواست های تغییر وضعیت یافته است.
از این میان،سهم ایرانی ها در این مدت 10 ماه مجموعا تعداد 894 درخواست پناهندگی بوده است که 32 درصد از آنها یعنی 288 مورد منجر به پاسخ مثبت،51 درصد منجر به پاسخ منفی ، 10 درصد منجر به انتقال به کشور مسئول رسیدگی به پرونده بر اساس قرارداد دابلین و 7 درصد نیز شامل سایر درخواست های باطل شده یا تغییروضعیت یافته است. حداقل زمانی که ایرانی ها در انتظار دریافت پاسخ از اداره مهاجرت در کمپهای پناهجویی سوئد بسر برده اند بطور متوسط 169 روز یعنی حدودا 5 ماه و 19 روز بوده است.
بیشترین تعداد درخواست پناهندگی از سوئد در طول ده ماهه سال 2012 میلادی مربوط به پناهجویان افغانی می شود که  تعداد 3645 درخواست داشته اند که از این تعداد 57 درصد از آنها منجر به پاسخ مثبت و دریافت پناهندگی سوئد شده است.اما بیشترین پاسخ مثبت پناهندگی به نسبت تعداد درخواست ها متعلق به پناهجویان سوری بوده است که از تعداد 2816 درخواست پناهندگی آنها با 89 درصد از آنها موافقت شده است.بیشترین تعداد پاسخ های منفی یا ریجکشن هم متعلق به پناهجویان کشورهای بوسنی و هرزگوین،صربستان،قزاقستان و مراکش بوده است.
در مورد آمار پناهندگی کودکان خردسالی که بدون سرپرست یا همراه در همین بازه زمانی به سوئد آمده اند و درخواست پناهندگی کرده اند نیز پناهجویان خردسال افغانی با 1470 درخواست که با 77 درصد از آنها موافقت شده است در صدر جدول هستند.این در حالیست که از 11 کودک ایرانی بدون همراه و سرپرست تنها به 3 نفر از آنها پناهندگی داده شده است.
در سه ماهه دوم سال 2012 میلادی،از بین 7395 درخواست پناهجویی که در سوئد در مورد آنها تصمیم گیری ابتدایی شده است،تقریبا با 31 درصد از آنها در طبقه بندی های مختلف موافقت شده است.این در حالیست که آلمان با 48 درصد،انگلستان با 34 درصد و ایتالیا با 33 درصد پاسخ مثبت به درخواست های پناهندگی بالاتر از سوئد ایستاده اند و کشورهای بلژیک و فرانسه به ترتیب با 21 و 16 درصد پاسخ مثبت به درخواست های پناهندگی بدترین مقاصد برای پناهجویان محسوب شده اند.

زعفران افغانستان مقام نُخست را بدست آورد


http://files.afghanpaper.com/pics/201011/201011111153441318.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201011/201011111153441056.jpg
alt
مسؤولان شرکت های زعفران روز چهارشنبه گفته اند که، زعفران افغانستان با داشتن کیفت بهترتوانسته است جایگاۀ نخست را دربازارهای جهان داشته باشد.
مسؤولان شماری ازشرکت های پروسس زعفران گفته اند که، درنمایشگاۀ زعفران که با اشتراک شانزده کشوردرفرانسه برگزارشده بود، زعفران افغانستان مقام نخست را بدست آورد.
ازسویی هم مسؤولان این شرکت ها گفته اند که، پژوهش ها نشان میدهند که اگرزعفران درکشوربه گونۀ لازم پروش شود، هرگل آن تا چهارده تار حاصل میدهد درحالیکه درکشورهای دیگرجهان یک گل زعفران بیشتر ازپنج تاربه بارنمی آورد.
درارزیابی کیفت زعفران عطر،رنگ وطعم آن درنظرگرفته می شود، مسؤولان شماری ازشرکت های زعفران درکشور گفته اند که، زعفران کشوربا داشتن کیفت عالی توانسته است دربازارهای جهان جایگاۀ نخست را داشته باشد.
مسؤول شرکت زعفران مهتاب، محمد ابراهیم گفته است که:« درنمایشگاۀ زعفران که درفرانسه برگزارشده بود درمیان شانزده کشورتولید کنندۀ زعفران که ایران نیزمشمول آن بود، افغانستان مقام نخست را گرفت.»
رییس ترویج وزارت زارعت وآبیاری، حکم خان حبیبی گفته است که:« هرچند تا کنون ما درمرحلۀ ترویج زعفران درکشورهستیم اما این گیاه صنعتی درافغانستان نتیجۀ خوبی داده است واکنون ما درفکر بازاریابی لازم برای این گیاه نیزهستیم.»
درهمین حال گفته میشود که یک گل زعفران افغانستان تا چهارده تارحاصل داده میتواند درحالیکه زعفران کشور های دیگر، بیشترازپنج تار بارنمی آورد.
مسؤولان وزارت زارعت وآبیاری گفته اند که، پژوهش ها نشان داده اند که شماری زیادی ازولایت های کشورباداشتن اقلیم مناسب برای کشت زعفران مناسب هستند.
tolo

درخشش تکواندو کاران افغانستان در مسابقات تکواندو جام فجر ایران


درخشش تکواندو کاران افغانستان در مسابقات تکواندو جام فجر ایران


بیست و چهارمین دور از مسابقات بین المللی تکواندو جام فجر ایران با حضور چهار تیم از ایران و کشورهای (افغانستان، صربستان، روسیه، کرواسیا، ارمنستان و عراق) در تهران به پایان رسید.
همزمان با این مسابقات، تهران شاهد برگزاری ششمین دوره مسابقات تکواندوی بانوان نیز بود که از تاریخ اول جدی در خانه تکواندوی ایران راه اندازی شد.
در این مسابقات، تکواندو کاران افغانستان در پنج تیم ، سه تیم مردان و دو تیم از بانوان حضور دارند.در روز نخست مسابقات بین المللی تکواندو جام فجر، در بخش مردان و درمبارزات انفرادی، 64 تکواندوکار در قالب هفت تیم خارجی و سه تیم ایرانی به رویی شیاپ چانگ رفتند. تکواندو کاران افغانستان با کسب یک مدال نقره و دو برنز به کار خود پایان دادند.
در وزن 54 کیلوگرم که ده ورزشکار حضور داشتند، مدال های طلا و نقره به تکواندوکاران ایرانی رسید و فریدون زمری از تیم افغانستان با دیگر تکواندوکار ایرانی مشترکا سوم شد.
در وزن 63 کیلوگرم، بازهم دو ورزشکار ایرانی مدال های طلا و نقره را به گردن آویختند.
سیدحسن رضایی تکواندو کار تیم افغانستان با دانولیان از کشور ارمنستان مشترکا صاحب مدال برنز شدند. سیعد مسعود کریمی، در وزن 74 کیلوگرم تنها فاینالسیت کشور، در پیکار نهایی با شکست 15 بر 5 از حریف ایرانی خود صاحب مدال نقره شد و دو ورزشکار ایرانی مشترکا سوم شدند.
مدال های طلا، نقره و برنز وزن 87 کیلوگرام به دلیل این که در این وزن هیچ ورزشکار خارجی در فینال حضور نداشتند، به ورزشکاران ایرانی رسید.
پرونده ششمین دور از مسابقات بین المللی تکواندو جام فجر بانوان با قهرمانی و نایب قهرمانی دو تیم ایرانی بسته شد.مسابقات بانوان در مسابقات تکواندو بخش بانوان، تکواندو کاران افغانستانی درخشش خوبی داشتند.(بخدی)
 روزنامه افغانستان

بهیرخان از طالبان پول نگرفت از دولت مدال گرفت


بهیرخان از سوی مجتبی پتنگ وزیر داخله افغانستان مورد تقدیر قرار گرفت
بهیرخان ویار، یک سرباز پلیس ملی افغانستان است که طالبان می‌خواستند از طریق او یک حمله گسترده را به ساختمان ولایت و فرماندهی پلیس پکتیکا در شرق افغانستان سازماندهی کنند.
در ماه نوامبر امسال یک نفر از ولسوالی سرروضه ولایت پکتیکا با بهیرخان تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد تا زمینه ورود شش مهاجم انتحاری طالبان را به دفاتر مهم دولتی در این ولایت فراهم کند و در برابر آن طالبان به او ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار افغانی (۵۰ هزار دلار) خواهند داد.
به گفته محب‌‌الله صمیم، والی پکتیکا، بهیرخان این موضوع را به فرمانده پلیس این ولایت اطلاع می‌دهد و او از بهیرخان می‌خواهد تا "به صورت ظاهری با طالبان همکاری کند."
پس از آن بهیرخان به یک فرمانده محلی طالبان به نام 'محمد' وعده همکاری می‌دهد و به گفته والی پکتیکا یکی از فرماندهان شبکه حقانی از پاکستان به بهیرخان تلفن می‌کند و به او وعده می‌دهد که در صورت انجام موفقیت‌آمیز این عملیات، به او دو موتر (خودرو) جدید، یک خانه در پاکستان و ۵۰ هزار دلار خواهد داد.
آقای صمیم گفت که این فرد سراج‌الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی یکی از شاخه‌های طالبان بوده است. اما تائید این موضوع به صورت مستقل ممکن نیست.
والی پکتیکا گفت پلیس تصمیم گرفت تا سه نفر از کسانی را که 'محمد' به بهیرخان معرفی کرده بود، به عنوان سرباز استخدام کند.
"در ماه نوامبر امسال یک نفر از ولسوالی سرروضه ولایت پکتیکا با بهیرخان تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد تا زمینه ورود شش مهاجم انتحاری طالبان را به دفاتر مهم دولتی در این ولایت فراهم کند و در برابر آن طالبان به او ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار افغانی (۵۰ هزار دلار) خواهند داد."
در یازدهم دسامبر امسال 'محمد' با دو نفر دیگر، یک خودروی مملو از مواد منفجره و ۶ واسکت (جلیقه) انتحاری با کمک بهیرخان به بازار مرکز ولایت پکتیکا می‌آیند و برای حمله به اهداف مورد نظر آمادگی می‌گیرد.
به گفته والی پکتیکا در همین زمان هر شش مهاجم انتحاری همراه با موتر مملو از مواد منفجره و واسکت‌های انتحاری از سوی نیروهای امنیتی دستگیر می‌شوند.

انگیزه مبارزه چالش اصلی نیروهای امنیتی

بهیرخان از سوی وزارت داخله افغانستان مورد تقدیر قرار گرفت. مجتبی پتنگ، وزیر داخله در دیدار با بهیرخان، به او مدال شجاعت داد و یک رتبه نظامی نیز به او اعطا کرد.
داستان بهیر خان از چند نظر دارای اهمیت است. نخست اینکه با توجه به افزایش حوادث موسوم به "حملات خودی"، این داستان، روایت بی‌نظیری از چگونگی سازماندهی، آمادگی و انجام چنین حملاتی از سوی طالبان ارائه می‌کند.
تصویر این سرباز زخمی نیروهای ویژه ارتش افغانستان در ماه جون (ژوئن) امسال نیز توجه زیادی را جلب کرد
حملات خودی در افغانستان بزرگترین منبع نگرانی برای نیروهای ناتو و مقامات افغان در سال ۲۰۱۲ به شمار می‌رفته است.
در این سال، بیش از ۵۰ نظامی خارجی در افغانستان به دست نیروهای امنیتی افغان کشته شدند.
تعدادی زیادی از نیروهای امنیتی افغان نیز در چنین حملاتی کشته شده‌اند.
دوم اینکه داستان بهیرخان بیانگر وجود نوعی از انگیزه برای مقابله با طالبان در میان نیروهای امنیتی افغان است.
به نوشته وبسایت وزارت داخله افغانستان، بهیرخان در دیدار با وزیر داخله گفته: " گرفتاری دشمنان مردم افغانستان را وجیبه ملی و دینی خود می‌داند و به آن افتخارمی کند."
نداشتن انگیزه مبارزه یکی از انتقاد‌هایی است که همواره به نیروهای امنیتی افغان وارد می‌شود و "حملات خودی" از پیامد‌های عدم موجودیت انگیزه در میان این نیروها قلمداد می‌شود.
همین مساله نیز نگرانی‌هایی را به وجود آورده است که در صورت کاهش کمک‌های بین‌المللی به نیروهای امنیتی افغان، نبود انگیزه موجب خواهد شد این نیروها از هم بپاشند.
اما داستان بهیرخان تنها موردی نیست که در آن نیروهای امنیتی افغان در جنگ با طالبان از خود انگیزه نشان داده اند.
تصویر یک سرباز زخمی نیروهای ویژه ارتش افغانستان در ماه جون (ژوئن) امسال نیز توجه زیادی را جلب کرد. این سرباز در جریان حمله مهاجمان به پارلمان افغانستان حتی پس از زخمی شدن، به مقاومتش ادامه داد.
"داستان بهیر خان از چند نظر دارای اهمیت است. نخست اینکه با توجه به افزایش حوادث موسوم به "حملات خودی"، این داستان، روایت بی‌نظیری از چگونگی سازماندهی، آمادگی و انجام چنین حملاتی از سوی طالبان ارائه می‌کند. دوم اینکه بیانگر وجود نوعی از انگیزه برای مقابله با طالبان در میان نیروهای امنیتی افغان است."
همچنین در سال ۲۰۱۱، عبدالسمیع، سرباز پلیس افغان با در آغوش گرفتن یک مهاجم انتحاری در کابل، خودش کشته شد ولی جان ده‌ها نفر را نجات داد. پس از این حادثه رئیس جمهوری افغانستان با تفویض مدال شجاعت، از او قدردانی کرد.
تحلیلگران می‌گویند که انگیزه و روحیه ملی در میان نظامیان یک کشور مهمترین عامل اتکا برای تامین ثبات و امنیت پایدار در آن کشور است.
احمدرشید، تحلیلگر پاکستانی در یکی از تازه ترین نوشته‌های خود در بی بی سی از حامد کرزی انتقاد کرده که برای تقویت روحیه ملی و انگیزه در میان نیروهای امنیتی افغانستان اقدامات جدی انجام نداده است.
بهیرخان می‌گوید از زمانیکه او این طرح حمله طالبان را خنثی کرد تاکنون چندین بار از سوی پیکارجویان مستقر در پاکستان تهدید به مرگ شده است.
او گفت: "من به آنها گفتم که از شما هراسی ندارم. من یک جنگجو هستم."
ضیا شهریار
بی بی سی

فساد و صلح در برداشت آزاد


منبع:
نسخه چاپی

http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600594249.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592144.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591534.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592570.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310854511136.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592126.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591470.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592045.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600594144.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591857.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592191.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592743.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600593480.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600593747.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591475.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591965.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591217.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600594890.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600591298.jpg
http://files.afghanpaper.com/pics/201212/201212310600592079.jpg
  afghanpaper

سفرهای بی بازگشت افغانها به خارج


یافته‌های یک گزارش بی بی سی نشان می‌دهد که تعداد افغان هایی که با استفاده از سفر های رسمی افغانستان را ترک می کنند، افزایش یافته است.
براساس این گزارش، صدها افغان از جمله شماری از کارمندان دفتر ریاست جمهوری افغانستان، دیپلمات‌ها روزنامه نگاران، ورزشکاران، دانشجویان پس از سفرهای رسمی و یا هم پس از پایان ماموریت یا دوره آموزشی خود، به افغانستان باز نگشته اند این مساله سبب شده که شماری از برنامه‌های آموزشی برای افغانها در خارج از این کشور به حالت تعلیق درآیند و روند صدور ویزا برای مسافرت‌های رسمی برای شهروندان افغانستان با محدودیت‌های بیشتری روبرو شود.

چهل درصد دیپلمات‌ها بازنگشته اند

بررسی های کمیسیون امور بین المللی مجلس نمایندگان افغانستان نشان می‌دهد که در هشت سال گذشته ۴۰ درصد از دیپلمات‌های افغان در پایان ماموریت‌های خود از بازگشت به افغانستان خود داری کرده اند.
نور اکبری، معاون این کمیسیون گفت: "بیشتر دیپلمات‌هایی که باز نمی‌گردند، افرادی اند که به سفارش مقام‌های بلند پایه دولتی (در پست های دیپلماتیک) مقرر (منصوب) شده اند."
آقای اکبری افزود: "این افراد یا خویشاوندان مقام های بلند پایه هستند و یا به سفارش آنها به کار گماشته شده اند. آنها پس از دو سال کار در وزارت خارجه در خارج ماموریت می‌گیرند و پس از پایان ماموریت در آنجا پناهنده می‌شوند."

ورزشکاران و خبرنگاران افغان که در خارج پناهنده شدند

  • ۹ بازیکن تیم فوتبال افغانستان در سال ۲۰۰۳ پیش از انجام مسابقه با تیم ایتالیا، در رم، فرار کردند.
  • ۵ بازیکن فوتبال خیابانی و یک خبرنگار ورزشی در سال ۲۰۰۸ پس از پایان مسابقات از استرالیا بازنگشتند.
  • ۵ بازیکن کریکت در سال ۲۰۰۹ پس از انجام مسابقه از کانادا، تقاضای پناهندگی دادند.
  • ۴ مشت زن افغان در سال ۲۰۰۲ به ایتالیا رفتند و پس از مسابقات بازنگشتند.
  • ۴ بازیکن تیم فوتبال زنان درسال ۲۰۱۲ در آلمان فرار کردند.
  • ۳ بازیکن تیم فوتبال نوجوانان در سال ۲۰۰۵ در آلمان پناهنده شدند.
  • ۲۰ خبرنگار افغان در سال های مختلف از آمریکا باز نگشته اند.
  • ۵۰ روزنامه افغان نگار پس از پایان ماموریت و یاهم دوره آموزشی در کشورهای اروپایی،آسترالیا و کانادا پناهنده شدند.
براساس یافته‌های بی بی سی، تنها در سال جاری ۱۱ تن از دیپلمات‌های افغان پس از پایان ماموریت‌شان به کشور باز نگشته‌اند.
یک مقام وزارت خارجه که نخواست نامش فاش شود، به بی بی سی گفت: "از این دیپلمات‌ها خواسته شد که به کشور بازگردند اما آنها این خواست را رد کردند و وزارت خارجه مکتوب برکناری آنها را فرستاد."
درمیان کسانی که به افغانستان باز نگشته اند، نام چند سفیر نیز به چشم می خورد.
مجموع دیپلومات ها و کارمندان افغانستان در نمایندگی های این کشور در خارج به حدود هفتصد تن می رسد.
نصیراحمد اندیشه، سفیر افغانستان در آسترالیا و نیوزیلند می‌گوید به دلیل تفاوت شرایط زندگی و کار، این دیپلمات ها ترجیح می‌دهند به افغانستان بازنگردند.
آقای اندیشه گفت: "دیپلماتی که ۲-۳ سال در بیرون از افغانستان زندگی می‌کند، زندگی اش تحول می‌کند و امتیازات بیشتر نسبت به کابل بدست می‌آورد، حتما به این فکر می‌کند که اگر بازگردد آیا این شرایط برایش باردیگر میسر خواهد شد؟ زندگی کودکانش چگونه خواهد شد؟ از این رو ترجیح می‌دهد بازنگردد."

روزنامه نگاران

این تنها دیپلمات‌های افغان نیستند که در پایان ماموریت‌ خود از سفر باز نمی‌گردند، ده‌ها خبرنگار افغان نیز با استفاده از سفر های رسمی،به کشور باز نگشته اند.
یافته های گزارش بی بی سی نشان می‌دهد که در ده سال گذشته هفتاد تن از روزنامه‌نگاران و کارمندان رسانه‌های آزاد افغانستان در سفرهای رسمی، به اروپا، آمریکا، کانادا و آسترالیا رفته اند و در همان کشورها تقاضای پناهندگی کرده اند.
سوسن احمدی می گوید فرار همکلاسی های افغان او از نیمه برنامه آموزشی، برای او خوشایند نبود
بسیاری از آنها روزنامه نگارانی هستند که یا به خاطر پوشش برنامه‌های خبری فرستاده شده‌اند و یاهم برای شرکت در برنامه های کوتاه مدت دیگر مثل برنامه‌های آموزشی به کشور دیگری رفته اند.
برای دانستن دلایل عدم بازگشت روزنامه‌نگاران به یکی از آنها به نام مستعار مریم در نروژ زنگ زدم.
مریم گفت: "وقتی شرایط اینجا را دیدم، فکر کردم باید اینجا بمانم و سعی کردم نروژی‌ها را قناعت بدهم که برایم اقامت بدهند. باور کنید اگر ۱۰ درصد امنیت و امکاناتی که اینجا است، در افغانستان می‌بود من باز می‌گشتم."

فرار ۶۰ ورزشکار در یک دهه

ورزشکاران افغان در یک دهه گذشته دستاورد های خوبی از مسابقات بین المللی داشته اند اما برخی از آنها در جریان سفرهای رسمی و مسابقات جهانی به کشورها اروپایی فرار کرده اند.
این گزارش نشان می‌دهد که در یک دهه گذشته دست کم ۶۰ ورزشکار افغان با استفاده از سفرهای رسمی در خارج از افغانستان درخواست پناهندگی داده اند.
این ورزشکاران یا به صورت فردی و یا هم بصورت گروهی از چشم مربی و مسئولان فدراسیون ناپدید شده و خود را به اداره پناهندگی کشورهای میزبان معرفی کرده اند.

دانشجویان

شمار دانشجویانی که با به دست آوردن بورسیه های آموزشی به آمریکا و اروپا سفر می‌کنند و آنجا مقیم می‌شوند، بیشتر است.
در یک دهه گذشته سفارت آمریکا در کابل برنامه‌های مختلفی برای فرستادن دانش آموزان افغان به مسافرت های کوتاه مدت و دراز مدت به آمریکا داشته است.
مرسل غیاثی، از دانش آموزان افغان خاطره بدی از فرار دوتن از کسانی را به یاد می‌آورد که سال گذشته با او به آمریکا رفته بودند.
او گفت: "وقتی این دو نفر فرار کردند، پلیس در مورد آنها از ما تحقیق کرد. بر گشت و گذار ما محدویت بیشتری وضع شد، بر دیدار خانواده‌ها و اقارب ما نیز محدویت وضع شد. پاسپورت‌های ما را نیز پلیس نزد خود نگهداشت."
'در گروه ما دختران پاکستانی و هندی نیز بودند. وقتی این دو نفر افغان فرار کردند، هندی ها و پاکستانی ها می گفتند افغان ها برای آموختن نه بلکه پناهندگی به آمریکا و اروپا می آیند
در یک مورد دیگر، سوسن احمدی دانش آموز افغان نیز شاهد فرار دوتن از همسفران خود بود.
او گفت: "در گروه ما دختران پاکستانی و هندی نیز بودند. وقتی این دو نفر افغان فرار کردند، آنها(هندی ها و پاکستانی ها) می گفتند افغان ها برای آموختن و استفاده از چنین برنامه‌ها ( به آمریکا) نمی‌آیند بلکه برای فرار و پناهجویی می‌آیند و این برای ما خیلی ناخوشایند بود."
بی بی سی دریافته است که از مجموع ۲۶۰ دانش آموز افغان که در یک برنامه ۱ ساله به آمریکا فرستاده شدند، اکثریت آنها به افغانستان بازنگشته‌اند.
این برنامه که 'یس' نام دارد، به دلیل عدم بازگشت شماری از افغانها در حال حاضر به حالت تعلیق در آمده است.
افزون بر آن دست کم ۳۰ تن از دانشجویان افغان که با استفاده از بورس 'فولبرایت' برای تحصیلات عالی به آمریکا رفته اند، نیز در آمریکا مانده اند.
یکی از آنها که عادله نام دارد دلیل این ماندن دانشجویان در آمریکا و اروپا را کسب بیشتر دانش و تجربه می‌داند.
او گفت: "اکثریت وزرای فعلی افغانستان نیز کسانی هستند که در سال‌های سابق اینجا(آمریکا) آمدند، درس خواندند و اما به خاطر اینکه تجربه بیشتر پیدا کنند، پس از درس نیز اینجا ماندند. حال ما نمی توانیم بگویم آنها کار درستی نکردند."

خیانت؟

گروهی از تحصیل کرده‌های افغان که پس از استفاده از بورسیه فولبرایت دوباره به افغانستان بازگشته اند، حالا تلاش هایی را برای بازگرداندن همقطاران خود شروع کرده اند.
آریه نجات، که در راس این گروه قرار دارد با بسیاری از این دانش آموزان تماس داشته تا آنها را قانع سازد که دوباره به افغانستان باگردند.
"وقتی افغان‌های با تحصیل و با تجربه می‌روند و بر نمی گردند، این تاثیر بسیار منفی روی مردم عادی دارد. و همین فضای بد بینی و ترس و نا امنی که فعلا به وجود آمده، یکی از عواملش همین فرار روز افزون افغان‌های تحصیل کرده و با تجربه است."
آریه نجات
به باور او کسانیکه باز نمی‌گردند "مرتکب خیانت" می‌شوند.
او گفت: "این دانشجویان وقتی تصمیم می‌گیرند که در آمریکا بمانند، در حالیکه تعهد بسته بودند که در پایان تحصیل دوباره به افغانستان بر گردند، این تصمیم آنها روی ادامه برنامه فولبرایت تاثیر بدی دارد."
او تاکید کرد که: "وقتی افغان‌های با تحصیل و با تجربه می‌روند و بر نمی گردند، این تاثیر بسیار منفی روی مردم عادی دارد. و همین فضای بد بینی و ترس و نا امنی که فعلا به وجود آمده، یکی از عواملش همین فرار روز افزون افغان‌های تحصیل کرده و با تجربه است."

پیامد ها

فرماندهی ناتو در افغانستان برای پوشش نشست‌های این سازمان که در کشور های دیگر برگزار می شود، خبرنگاران افغان را به اروپا و آمریکا می‌فرستد اما شماری از این خبرنگاران با استفاده از این فرصت در همان کشورها می مانند.
دومینیک میدلی، سخنگوی نماینده امور غیرنظامی ناتو در افغانستان به این باور است که این کار به اعتما آنها نسبت به خبرنگاران افغان آسیب می‌رساند.
او گفت: "شما فرصت را مساعد می سازید تا این افراد در برخی از بهترین نقاط دنیا رفته تجربه و مهارت نوی را فرا بگیرند اما وقتی بر نمی‌گردند، اعتماد از بین می‌رود."
فرید احمد، از مسوولان تلویزیون ۱ در افغانستان می‌گوید جلوگیری از فرار روزنامه‌نگاران دشوار است.
او گفت: "در واقع این تصمیم شخصی یک فرد است که می‌خواهد بازنگردد. متاسفانه رسانه‌ها در این مورد هیچ کاری نمی توانند، جز اینکه افراد با اعتمادتر را در سفرهای بعدی بفرستند."
بسیاری از افغانها قبل از اینکه فرصت سفر رسمی به کشورهای غربی را پیدا کنند، اسناد و مدارک پناهجویی را آماده می کنند.
نصیراحمد اندیشه سفیر افغانستان در آسترالیا می گوید، وزارت خارجه برنامه های تازه ای را رویدست دارد تا به عدم بازگشت دیپلماتهای افغان، نقطه پایان بگذارد
این گزارش نشان می‌دهد که خیلی از کسانیکه بازنگشته‌اند، حتی تهدیدنامه های جعلی برای خود درست کرده اند.
البته مواردی هم وجود داشته که شماری از شهروندان افغان به دلیل تهدیدهای واقعی و جدی، بازنگشته اند و در خارج از این کشور درخواست پناهندگی داده اند.
عدم بازگشت افغانها از سفر های رسمی، سبب شده که شماری از سفارتخانه ها محدودیت هایی را بر صدور ویزا برای شهروندان افغان وضع کنند.
غلام جیلانی غروب، مشاور کمیته ملی المپیک افغانستان به یکی ازین محدویت ها اشاره می‌کند: "مثلا وقتی شما دانمارک می‌روید مانند یک زندانی در سفارت با شما مصاحبه صورت می‌گیرد. سه بار یک تیم ورزشی ما را تا اسلام آباد میخواهند، در واقع چنین فرارهایی به عزت افغانستان خیلی صدمه زده است."
وزارت خارجه افغانستان می‌گوید برای جلوگیری از ادامه روند عدم بازگشت دیپلمات‌های افغان پس از پایان کارشان، برنامه هایی را روی دست گرفته است.
نصیراحمد اندیشه، سفیر افغانستان در استرالیا می‌گوید در کنفرانس اخیر سفیران و سرکنسول‌های افغان در کابل، که از پانزدهم تا بیستم دسامبر در کابل برگزار شد، این چالش مطرح شد.
او گفت: "در این کنفرانس پیشنهاد شد تا برای دیپلمات های افغان در کابل خانه داده شود و بر حقوق و امتیازات مادی آنها افزوده شود."
گزارش بی بی سی نشان می دهد که شماری از کسانی که در سالهای گذشته به حج رفته اند نیز دوباره به افغانستان بازنگشته اند.
البته عربستان کشور مهاجر پذیر نیست و کسانی که بعد از حج به افغانستان باز نمی گردند، در واقع وارد بازارکار عربستان می شوند.

زندگی پناهجویان در دفتر کار پولیس


آلمان و جهان

زندگی پناهجویان در دفتر کار پولیس

در سال روان شمار پناهجویان در آلمان به شدت افزایش یافته است. این مساله مقام های مسوول در برلین را واداشته که پناهگاه های عاجل ایجاد کنند. اما این مکان ها برای زندگی روزمره به هیچ صورت مناسب نیستند.
محل رهایش جدید پناه جویان یک صندوق چوبی سه طبقه ای را می ماند. در این ساختمان که دریک چهار راه پر رفت و آمد " گروناو" قرار دارد، اکنون 90 پناه جو سکونت دارند. اینجا که زمانی محل ماموریت پولیس بود، دفترهای زیادی دارد که اکنون به محل رهایش عاجل پناه جویان در برلین گردیده است. میشاییل گرون والد، آمر مصمم و 47 ساله این اقامتگاه پناهندگان است. او در طبقه اول ساختمان، در یک اتاق را بازمی کند. درآنجا شش تخت سفری گذاشته شده است ودربین آنها یک میز قرار دارد. دست شوی دیواری قابل استفاده نیست. میشاییل گرون والد می گوید: برای آغاز کار باید کافی باشد.« دست کم ما توانسته ایم برای یک طبقه این خانه اثاث کاملاً نوی مانند بسترها، الماری ها، میزها و چوکی ها در اتاق ها تهیه کنیم». وظیفه او در عمل غیر ممکن به نظر می رسد: تبدیل دفترهای پیشین به اتاق های رهایشی در کوتاه ترین مدت زمان.
شمار پناهجویان افزایش یافته است
میشایل گرون والد، آمر اقامتگاه پناهندگان در برلین میشایل گرون والد، آمر اقامتگاه پناهندگان در برلین
اداره های مسوول دربرلین می گویند، شمار پناهجویان پیوسته افزایش می یابد و به این دلیل آن ها باید در چنین اقامت گاه های عاجل زندگی کنند. فرانتس الرت، رئیس اداره ایالتی امور اجتماعی و صحی می گوید:« ما ازسال 2010 بدینسو یک تعداد مکان های اضافی بوجود آورده ایم، اما این ها برای جا دادن به همه پناهندگان تازه وارد کفایت نمی کنند». به ویژه دراین زمستان شمار کسانی که درسال 2012 درخواست پناهندگی داده اند، افزایش یافته است. درماه اکتوبر 9950 درخواست پناهندگی به اداره فدرال آلمان برای مهاجرت وپناهندگی داده شده است که 50 درصد بیشتر ازماه گذشته می باشد. این گرایش را دربرلین نیز می توان مشاهده نمود. درمجموع سال 2011 جمعاً 2300 پناه جو به برلین آمده بودند. درسال جاری، تنها تا پایان ماه اکتوبر شمار این پناهجویان در برلین 2850 تن می باشد. فرانتس الرت می گوید: «برلین یک شهر مورد علاقه برای پناه جویان نیز می باشد... به هرحال، محیط شهری آن نسبت به زندگی در روستا ها جذاب تر است».
اکنون این شهر درصدد تهیه اقامتگاه های عاجل برای پناه جویان است. برای این منظور از مکاتب ، شفاخانه ها و ماموریت های خالی پولیس استفاده می شود.
آمری که به حرف ها گوش می دهد
پناهجویان باید تقریبا شش هفته را در این اقامتگاه سپری کنند. پناهجویان باید تقریبا شش هفته را در این اقامتگاه سپری کنند.
دراین اقامتگاه که 90 تن زندگی می کنند، چهار تشناب وجود دارد. میشاییل گرون والد، آمر این اقامتگاه پناهندگان می کوشد تا به زودی تشناب ها ودست شویی های بیشتر تهیه گردد. او می گوید، مهم این است که به مشکلات پناهجویان گوش فرا داده شود. گرون والد می گوید: «به طور مثال وقتی که آن ها به یک داکتر متخصص نیاز داشته باشند، ما از داکتر وعده ملاقات می گیریم و به پناه جویان می گوییم که با کدام قطار تا کدام ایستگاه باید بروند».
ساکنان این اقامتگاه از گرون والد قدردانی می نمایند. یکی از مهاجران او را «دوست خود» می خواند. همسر وی یک ولادت پیش از وقت داشت و طفل نوزاد در شفاخانه است. دراین ساختمان گفتارهایی به زبان های افریقایی، عربی وبیش ازهمه بوسنیایی وصربی شنیده می شود. سهم کسانی که ازکشورهای بالکان می آیند، به اوج رسیده است. این درحالی است که آن ها کمتر شانس پناهندگی دارند. ازنگاه دفاتر آلمانی آن ها مهاجران اقتصادی می باشند. درماه اکتوبر این اداره ها به هیچ یک از پناه جویان صربستانی ، پناهندگی ندادند.
مکتب رفتن ممکن نیست
در اقامتگاه عاجل کار زیادی برای انجام دادن وجود ندارد. بزرگترین مشغله ساکنان آن انتظار کشیدن می باشد. آن ها منتظر تصمیم ادارات می باشند که در مورد فرستادن آن ها به کشورشان و یا باقی ماندن آن ها در آلمان تصمیم می گیرند. در صورت ماندن در آلمان، آن ها به اقامتگاه های دایمی نقل مکان می کنند. این تصمیم گیری معمولا شش هفته طول می کشد. انتظار کشیدن به ویژه برای 40 طفلی دشوار است که در «گروناو» زندگی می کنند. «گرون والد» می گوید: «اصولا آن ها باید به مکتب بروند. مکتب رفتن در آلمان یک مکلفیت است. اما از نگاه سازماندهی این کار ممکن نیست. وقتی که اطفال بین یک روز تا شش هفته در اینجا می مانند، ما در کجا آن ها ثبت نام کنیم؟ مکاتب سرسام می شوند».
آمر اقامتگاه پناهندگان غالباً خود را همچون مدیر کمبودها احساس می کند. او از هر اعانه و کمکی که برای پناهندگان دریافت می کند، شکر گذار است. تشت های جان شویی برای اطفال، لباس های زمستانی و هر چیز دیگری که مردم برلین به اینجا می آورند، به بهبود شرایط زندگی پناهندگان کمک می کند.
گرون والد قرار است تا اخیر ماه مارچ، ریاست این اقامتگاه عاجل پناهندگان را به عهده داشته باشد. مقام های برلین می خواهند تا آن هنگام مکان های کافی برای اقامتگاه های دایمی ایجاد کنند. سپس زندگی در اقامتگاه های موقتی پایان خواهد یافت.

DW.DE

وزیر انرژی و آب افغانستان از سوی ولسی جرگه استیضاح می شود



ولسی جرگهء افغانستان فیصله کرده است که فردا محمد اسماعیل وزیر انرژی و آب را استیضاح کند.

مسلهء استیضاح وزیر انرژی و آب از سوی نزدیک به شصت عضوی ولسی جرگه پیشنهاد شده است.

رییس کمسیون تحصیلات عالی و فرهنگی ولسی جرگه به روز دوشنبه گفت که به اساس همین پیشنهادات، فیصله شده است تا محمد اسماعیل به روز دوشبه استیضاح شود.

کمال ناصر اصولی گفت که اعضای ولسی جرگه به خاطر استیضاح آقای اسماعیل موارد و انتقادات مختلف را مطرح کرده اند:

« چهار دلیل عمده داریم، یکی ضایع شدن آب های افغانستان که تا حالا از آن استفاده درست نشده است.
موضوع دوم استفاده ناسالم از آب دریا آمو، مساله سوم این که در میان ولایات تفاوت و تعصب از سوی محمد اسماعیل خان وزیر انرژی و آب می باشد و موضوع چهارم مسلح ساختن بعضی افراد می باشد که والی هرات طی کنفراس مطبوعاتی این مساله را تایید کرده است که به برخی افراد از سوی اسماعیل خان سلاح توزیع شده است.»


آقای اصولی می گوید: محمد اسماعیل بالای بند های برق و آب ولایات کنر، ننگرهار، خوست و پکتیا کار نکرده، اما در ولایت هرات چندین پروژه را تطبیق کرده است.

وی همچنان تایید کرد که وزیر انرژی و آب بیشتر قرار داد پروژه های زیربنایی در افغانستان را به شرکت های ایرانی واگذار شده است.

در این حال محمد اسماعیل می گوید که به دلیل مشکلات امنیتی در برخی از ولایات کشور، نتوانسته به گونه متوازن پروژه های بزرگ را در کشور تطبیق نماید.

وی که به روز یکشنبه در کمسیون مالی و بودجهء ولسی جرگه فرا خوانده شده بود گفت که پروژه های مانند مچلغو پکتیا، گمبیری لغمان و نغلو جلال آباد از جمله پروژه های اند که به دلیل مشکلات امنیتی تا اکنون کار شان آغاز نشده است:

« یکی از این پروژه ها، پروژه مچلغو بود که 380 ملیون و 7 صد هزار افغانی پول داشت که متاسفانه سال گذشته نسبت به نا امنی کار صورت نگرفت و پروژهء دیگر بند گمبیری بود که 282 ملیون افغانی پول داشت و متاسفانه کار آن نیز نسبت به نا امنی توقف یافت.»

آقای اسماعیل همچنان گفت که بودیجه سال جاری وزارت انرژی و آب بیش از هشت صد ملیون افغانی بوده که به مصرف نرسیده است.

ایجاد شورای مجاهدین از سوی وزیر انرژی و آب و ادعا های که گفته می شود آقای اسماعیل برخی از مردم را در ولایت هرات مسلح ساخته است انتقادات دیگری اند که ممکن اعضای ولسی جرگه با آقای اسماعیل مطرح نمایند.